«حزب الهی و درویش در حقوق شهروندی فرقی ندارند»
حجت الاسلام رسول منتجب نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی گفت: یک شیعهای که عارف مسلک، درویش یا صوفی است هم جزو شهروندان جامعه است و نمی توانیم او را نادیده بگیریم. از نظر حقوق شهروندی فرقی میان یک حزب الهی کاملاً مقلد با یک درویش نیست.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از سایت حزب اعتماد ملی، وی بعد از ظهر روز سه شنبه به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خرم آباد در این دانشگاه با موضوع حقوق شهروندی سخنرانی کرد.
منتجب نیا ابتدا با اشاره به اینکه هر فردی از افراد جامعه دارای دو حقوق فردی و اجتماعی در جامعه است، گفت: خوردن و خوابیدن و ازدواج کردن و… حقوق فردی است که به عنوان حریم شخصی هم از آن تعبیر می شود. اما در حقوق اجتماعی به دلیل اینکه تعداد زیادی از افراد با سلایق و گرایشات مختلف دینی، مذهبی، سیاسی و عقیدتی در کنار هم قرار می گیرند و برخی رفتارها بر روی دیگر افراد جامعه نیز می تواند اثرگذار باشد، مردم جامعه ملزم به رعایت حقوق یکدیگر می شوند که به همان حقوق شهروندی نیز تعبیر می شود. لازم است که این حقوق از سوی تک تک افراد جامعه مورد احترام قرار گیرد. باید پذیرفت که اساس آفرینش جهان نیز بر مبنای تفاوت است، نژادهای مختلف، رنگ های مختلف، گونه های مختلف حیوانات و گیاهان همه نشان دهنده این موضوع هستند. پس یک جامعه هم باید بر اساس تفاوت باشد. اما باید دید آیا تفاوت در مسائلی مانند تقوا باید بر روی حقوق اجتماعی افراد اثرگذار باشد؟ یعنی مثلاً اگر یک نفر تقوای بیشتری داشت باید از حقوق اجتماعی بیشتری برخوردار شود؟ آیا حقوق اجتماعی یک فرد متقی با یک فرد ماتریالیست باید برابر باشد؟ باید توجه داشت که حقوق اجتماعی و مسائل شهروندی هیچ ارتباطی با ارزش های معنوی افراد ندارد. ما در قرآن کریم نیز داریم که «گرامی ترین شما در نزد خداوند با تقوا ترین شماست». طبیعتاً این تمایز در نظر خداوند است نه در نظر اجتماع. از نظر حقوق اجتماعی و شهروندی تفاوتی میان یک کارگر ساده با یک استاد دانشگاه یا یک کشاورز با یک مرجع تقلید نیست. مبنای حقوق شهروندی، عضویت در جامعه است نه علم و دانش یا تقوا و عقاید. فراموش نکنیم همه در برابر قانون یکسان هستند و هیچ کسی نباید خودش را فراقانونی بداند.
این فعال سیاسی افزود: ما نه نظر مارکسیسم را در مسائل اقتصادی قبول داریم که فارغ از تلاش های افراد، کارگر و استاد دانشگاه را در یک رده می داند و نه این را قبول داریم که اگر کسی حزب الهی تر بود ، از نظر حقوق شهروندی مزیّت بیشتری داشته باشد. جامعه به گونه ای نیست که ما بخواهیم بر اساس میزان تقوا یا دین افراد حقوق اجتماعی شان را تقسیم کنیم. حتی اگر بنا باشد این لباس روحانیت برای من از نظر حقوق اجتماعی مزیت بیشتری به همراه بیاورد از مصادیق ظلم است. کسی که نمی تواند بگوید من از پیامبر متقی تر یا حزب الهی تر هستم. پیامبر گرامی اسلام (ص) هم وقتی پای حقوق اجتماعی به میان می آید خودش را با بقیه مردم در یک سطح قرار می دهد و می گوید من نیز بنده خدا هستم و فرقی با شما ندارم. پیامبر حتی حاضر نبودند که بالای مجلس بنشینند و بارها روایت شده است که افراد تازه وارد پیامبر را نمی شناختند و از جمع می پرسیدند کدامتان رسول خداست؟ حتی در روایتی دیگر داریم که پیامبر اکرم (ص) در روزهای پایانی عمر شریفشان به مردم گفتند که اگر من از کسی حقی را ضایع کرده ام، بیاید تا من حقش را بدهم. این نحوه برخورد پیامبر اسلام با بحث حقوق اجتماعی بود. امیرالمؤمنین علی (ع) نیز زمانی که زره ایشان توسط یک کافر ذمی ربوده می شود مانند سایر مردم به دادگاه شکایت می کنند و با اینکه در رأس حکومت بودند برای خودشان مزیّتی در اینباره قائل نمی شدند. وقتی هم که قاضی از امام علی (ع) می پرسد که آیا بینه ای در متهم کردن این شخص داری و حضرت می فرماید نه، قاضی حکم برائت به متهم می دهد و همین امر باعث می شود که متهم وقتی حضرت را بیرون دادگاه می بیند از او عذرخواهی کند و اسلام بیاورد. باز همین امیرالمؤمنین (ع) زمانی که به او خبر می رسد که خلخال از پای یک زن غیر مسلمان درآورده اند به حدی متأثر می شود که می فرماید: اگر کسی از این غصه بمیرد، نباید او را ملامت کرد.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در نهج البلاغه امام علی (ع) در نامه ای به یکی از کارگزارانش می فرماید که اگر فرزندانم حسن و حسین (ع) کار تو را کرده بودند، آنها را به اشد مجازات محکوم می کردم. حضرت حتی به حاکم مصر تأکید می کند که عدالت را حتی در نگاه کردن به مردم رعایت کن. پس از نظر شرع و عقل همه در حقوق شهروندی و اجتماعی یکسان هستند و کسی بر دیگری امتیاز ندارد. جامعه ترکیبی از فرصت ها و ظرفیت های مختلف است که مسئولین باید آنها را شناسایی کنند و از آنها بهره ببرند. تکثر نژاد ها، قبایل، ادیان، مذاهب، جناح ها و گروه های سیاسی تهدید نیست بلکه یک فرصت ارزشمند است که استفاده از آن هنر خاص خودش را می خواهد. یک شیعه ای که عارف مسلک، درویش یا صوفی است هم جزو شهروندان جامعه است و نمی توانیم او را نادیده بگیریم. از نظر حقوق شهروندی فرقی میان یک حزب الهی کاملاً مقلد با یک درویش نیست.
منتجب نیا با تأکید بر اینکه آثار ملی و تاریخی کشور ما ذخایری ارزشمند و فرصتی بزرگ هستند، گفت: عده ای فکر می کنند اگر حزب الهی شدند مانند داعشی ها باید به هر آثار باستانی که رسیدند آن را خراب کنند تا دینشان را به انقلاب ادا کنند. منشور کوروش که جزو افتخارات ما است، به دلیل کم توجهی های خودمان به دست اروپایی ها افتاده و حالا باید رایزنی های بسیاری می کردیم که چند روز آن را بیاورند تا خودمان ببینیم. عده ای حتی به خطا فکر می کنند که اسلام با آداب و رسوم قومیت ها مقابله کرده است، در حالی که می بینیم اسلام حتی عید نوروز را که جنبه مذهبی ندارد به رسمیت می شناسد و حتی عباداتی را برای آن روز در نظر گرفته است. پیامبر (ص) صرفاً سنت های جاهلی را برداشت و به سنت های تاریخی و عقلایی احترام گذاشت. ما باید به اقلیت های دینی و مذهبی توجه کنیم اما متاسفانه دست هایی هست که می خواهد اختلاف ایجاد کند. همه باید به دنبال وحدت ملی باشیم تا اقتدار داشته باشیم. مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و سنی، حزب الهی و درویش، اصلاح طلب و اصولگرا باید دست در دست هم بدهیم تا وحدت ایجاد شود. و اگرنه با اینکه یک روز ما با سنی ها یا دراویش بجنگیم و یک روز هم آنها با ما بجنگند، وحدت ایجاد نمی شود.
مردم حق اعتراض دارند
نشست خبری رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی با تعدادی از رسانههای استان لرستان شامگاه سهشنبه پانزدهم اسفندماه در خانه معلم خرمآباد برگزار شد.
آنچه در پی میآید چکیدهی صحبتهای این فعال اصلاحطلب است:
*دولت باید به احزاب و رسانهها توجه کند.
*استانداران، منصوب رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی هستند، نباید همهی تقصیرها را به گردن آنان انداخت، استانداران در یک حدی میتوانند در عزل و نصبها دخالت کنند. اما دولت باید به عدالت توجه کند.
*هشت سال به اصلاحطلبان ظلم شد؛ نیرویهای اصلاحطلبان را جارو کردند و به حاشیه بردند. آقای روحانی و زیرمجموعهاش نیز نمیتواند عدالت را محقق کنند ما فضل نمیخواهیم گامی در جهت عدالت بردارید.
*نیروهایی که در دولت احمدینژاد امور را در دست گرفتند بسیاری از آنان قابل دفاع نبودند. در زمان احمدینژاد حدود ۵۰۰ هزار نفر نیروی خارج از قاعده در ادارات دولتی جذب شد، برای مثال سازمانی چون میراث فرهنگی قبل از این که صنایع دستی به آن اضافه شود به گفتهی سلطانیفر ۳هزار نیرو داشته الان تبدیل شده ۱۱هزار!! اینها بدون ضابطه در زمان احمدینژاد استخدام شدند و کاری هم ندارند!
*کارهای کلیدی را به دست افراد صالح بسپارید.
*دکتر روحانی مورد حمایت اصلاحطلبان بوده و خواهد بود. الان اگر اصلاحطلبان پشت روحانی را خالی کنند ضربهی سختی خواهد دید. برخی میگویند روحانی اصلاً وامدار اصلاحطلبان نیست. آنها میگویند چه کسی گفته اصلاحطلبان باعث پیروزی روحانی شدهاند؟! این توهم یا قلب واقعیت است.
*روحانی دغدغهی اصلاحطلبی ندارد، البته او شعارهای سوپر اصلاحطلبی داده و میدهد! در چینش وزرا در دورهی دوم دولت روحانی حق اصلاحطلبان لحاظ نشد. حتی اصلاحطلبان متهم به سهمخواهی شدند. بحث بر سر سهمخواهی نیست بلکه عدل، انصاف و حق رعایت نشده است.
* استانداران روحانی تابع دستورات مرکزند به ویژه رحمانی فضلی که بلاشک از نیروهای لاریجانی است.
*استفاده روحانی از واژهی «بیعقل» برای منتقدانش دور از شان ایشان بود. تقاضا میکنم دکتر روحانی دیگر این واژگان را به کار نبرند.
*اعتراضات اخیر داستان پیچیدهای دارد. برخی از دوستان در اعلام نظر بیاحتیاطی کردند. بهتر آن بود اعلام موضع نکنند. نباید شتابزده تحلیل کرد؛ ابتدا باید تحلیل درستی داشت و بعد موضعگیری کرد؛ نباید در زمین مخالفان دولت، بازی کرد؛
اعتراض حق مردم بود. من همیشه و همهجا میگویم که به مردم اجازه بدهند اعتراض کنند، حرف بزنند و البته امنیت آنها را تامین کنند.
*مردم حق تجمع قانونی دارند؛ مردم مسئله دارند؛ مردم سؤال دارند؛ این حق مردم است که یک مکانی و یک جایی برای تجمعات اعتراضی قانونی داشته باشند.
*خیلی از رسانههای مکتوب دنبال تجارت هستند و مردم را فراموش کرده، از مسیر اصلی خود خارج شدهاند.
*من شش هفت سال است که با رسانهی ملی همکاری نمیکنم تا این رسانه از «میلی» به «ملی» تبدیل نشود با آن همکاری نمیکنم. ر*سانهی ملی ما در جهتگیریهای سیاسی تفکری برآن حاکم است که بیانگر دیدگاه یک جناح خاص است. در مسایل فرهنگی نیز چنین عمل میکند.
*امروزه رسانههای مجازی تأثیرگذاری بیشتری نسبت به رسانههای مکتوب دارند؛ رسانه زبان مردم است؛ رسانه چشم بینای جامعه است؛ رسانه نباید به سوی تملق و چابلوسی برود؛ رسالت رسانه این است که مشکلات مردم را بیان کند؛
*رسانه نباید وابسته باشد، رسانههای وابسته هم شخصیتسازی میکنند و هم تخریب شخصیت.
*برخی به بهانهی استفاده از جوانان از پسران جوان خود و پسر برادرانشان در پستهای دولتی استفاده میکنند.
انتهای پیام