شباهت طرفداران صادق شیرازی به تندروهای داخلی
درپی حملهی تندروهای طرفدار «صادق شیرازی» به سفارت ایران در لندن، «محمدتقی فاضل میبدی»، عضو مجمع محقیق و مدرسین حوزه علمیه قم، دربارهی شباهت این تعرض به تعرضات تندروهای داخلی به سفارتهای لندن و عربستان در ایران گفت: یک آقایی را در ایران گرفتهاند، اینکه ما برویم به سفارت ایران در کشور دیگری حمله کنیم مثل حملهای بود که برخی افراطیهای داخلی در زمان احمدینژاد به سفارت انگلیس و بعدا به عربستان در ایران داشتند. اصلا حملهی به سفارت کار غلطی است.
این را نشان میدهیم که میخواهیم همه چیز را با خشونت حل کنیم
میبدی در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز گفت: ما در دنیا به عنوان یک ملت مسلمان داریم به عنوان ملتی خشونت طلب معرفی میشویم و عملا در برخی از کارهایمان این را نشان میدهیم که میخواهیم همه چیز را با خشونت و پرخاش حل کنیم. این مساله در بعضی از طلبههای مسلمان، اعم از شیعه و سنی آشکار است. حال از داعش، القاعده و گروههای افراطی گرفته تا جریان دراویش که پیش آمد و برخوردهایی که صورت گرفت. یک طرف سوار ماشین شود، عدهای را زیر بگیرد و بعد، از آنطرف هم عدهای را دستگیر کنند و پس از روزها برخی جسدشان را تحویل دهند، تمام این حرکاتمان متاسفانه تبدیل به خشونت میشود.
حملهی به سفارت کار غلطی است
در کشورهای متمدن این اتفاقات نمیافتد
حجت الاسلام والمسلمین میبدی دربارهی حملهی طرفداران صادق شیرازی به سفارت ایران در لندن گفت: یک آقایی را در ایران گرفتهاند، اینکه ما برویم به سفارت ایران در کشور دیگری حمله کنیم مثل حملهای بود که برخی افراطیهای داخلی در زمان احمدینژاد به سفارت انگلیس و بعدا به عربستان در ایران داشتند. اصلا حملهی به سفارت کار غلطی است. در کشورهای متمدن این اتفاقات نمیافتد. یکی از کارهای زشت در تاریخ بشریت این است که شما به خاک یک کشوری پرخاشگرانه حمله کنید. سفارت هر کشوری متعلق به خاک آن کشور است.
وی در ادامه گفت: فرض را بر این میگیریم که شخصی بیگناه گرفته شده است. من چون در جزییات مساله خیلی وارد نیستم، قضاوت نمیکنم که این آقایی را که گرفتهاند حق بوده است یا ناحق. ولی پاسخ این مساله این نیست که ما بیاییم به سفارت یک کشوری حمله کنیم و پرچمش را پایین بیاوریم. به نظر من اینها کارهای زشتی است که القاعده و سایر تندروها در حال رواج آن در دنیای اسلام هستند. ملت ایران، ملتی متمدن در تاریخ بوده است. ملتی بوده که با گفتوگو مشکلاتش را حل میکرده. «با دوستان مروت / با دشمنان مدارا» منطق کار ما بوده است.
افراطیهای تندروی بی منطق آمدند و به سفارت عربستان حمله کردند
حتی حمله به سفارت آمریکا جای بحث فراوان دارد
این عضو مجمع محقیق و مدرسین حوزه علمیه قم با مقایسهی حملههای چند سال اخیر تندروها به سفارتها در ایران و حملهی تندروهای طرفداران صادق شیرازی به سفارت ایران در لندن، گفت: یک عده افراطی تندروی بی منطق آمدند و به سفارت عربستان حمله کردند؛ چه هزینههایی که روی دست ما گذاشته شد. یک عدهای آمدند به سفارت انگلستان حمله کردند، چه هزینههایی بر ما تحمیل شد. حتی حمله به سفارت آمریکا هم در همان اوایل انقلاب جای بحث فراوان دارد. اصلا حمله به سفارت کردن، پرچم پایین کشیدن، پرچم کشوری را آتش زدن، عدهای را به گروگان گرفتن، اینها نه در منطق انسانی جایی دارد، نه در اخلاق. اگر اسلام را قبول داریم، این دین، دین گفتوگو و موعظه و دین جلال احسن، است. برخورد و خشونت و حمله کردن هیچ مشکلی را حل نمیکند جز اینکه کینهها را بیشتر کند. بنابراین من کلا حمله به هر سفارتی و در هر کشوری را عقلا و اخلاقا محکوم میکنم.
میبدی دربارهی ادبیات اصولگرایان در مواجهه با طرفداران صادق شیرازی، گفت: من بر این باورم که ادبیات ما کمی تند شده است؛ زبان در رسانههای هر گروه و طیفی کمی تند شده است. ولی این نوع برخوردها، به طور کلی کار درستی نیست. اینکه ما بیاییم بگوییم فلان فرقه انگلیسی است، فلان گروه آمریکایی است، فلان گروه اسراییلی است و این ادبیاتی که برخی از روزنامههای ما هم متاسفانه در گوشههای روزنامههایشان میزنند که فلان کشور دارد اینها را اداره میکند، نتیجهی خوبی ندارد.
وی افزود: بالاخره در دنیا هرکسی فکر و عقل و عقیدهای دارد شما اگر با عقیدهی کسی مخالفی بنشین و با او گفتوگو و بحث کن. اسلام هم که نه تنها این اجازه را داده بلکه تشویق هم کرده است. من اینکه بیاییم و کسی را متهم کنیم که تو آمریکایی هستی یا تو انگلیسی هستی و یا وابسته به فلان کشوری را واقعا قبول ندارم.
باعث این اختلافات کیست؟
آخر این چه اسلامی است؟!
میبدی در ادامه گفت: اگر در دنیای اسلام اختلافی بیافتد که افتاده است، ممکن است دهها کشوری که به دنبال منفعت خود هستند بیایند و از این اختلاف سواستفاده کنند. فکر میکنید که الان اختلاف میان ایران و عربستان بیشتر برای چه کسی جز اسراییل منفعت دارد؟ ولی چه کسی باعث میشود که این اختلاف به وجود آید؟ این مهم است! گاهی دولتها هستند که مقصرند که کشور را به گونهای هدایت میکنند که کشور منفعت طلبی استفاده کند و بعد میآید فلان تعداد آدم را متهم میکند که تو شرقی هستی و یا تو غربی هستی. این منطق باید عوض شود.
وی تاکید کرد: ما باید به همهی شهروندان احترام بگذاریم. اگر کسی را هم قبول نداریم، حالا با عنوان اینکه درویش است یا فلان فکر و عقیده را دارد، نباید بیاییم و متهمش کنیم که تو دست نشاندهی فلان کشوری در اینجا و خدایی ناخواسته پروندهی جاسوسی برایش باز کنیم. اینها بیشتر آبروی کشور ما را میبرد. میگویند که آقا این چه اسلامی است که در آن این همه مذهب درست شده؟! سنی دارد، شیعه دارد، شیعهی انگلیسی دارد، شیعهی غیر انگلیسی دارد. اسلام آمریکایی دارد ، اسلام غیر آمریکایی دارد، آخر این چه اسلامی است؟!
با زدن و کوبیدن و زندان کردن هیچ مشکلی حل نمیشود
میبدی در ادامه گفت: این است که ما اگر بنشینیم و دربارهی این فرقههایی که وجود دارد، کنار هم گفتوگو کنیم و همچنین حقوق شهروندانمان را، هرکسی که میخواهد باشد، هرعقیدهای که میخواهد داشته باشد، حقوق شهروندیاش را احترام بگذاریم، متهم نکنیم، با یک منطق پرخاشگرانه و خشن حمله نکنیم که اینها را باید زد و نابود کرد، کمک کننده خواهد بود. این برخوردی که با برخی از دراویش شد را هم من قبول ندارم. باید بنشینیم و مشکلات را حل کنیم. یعنی با زدن و کوبیدن و زندان کردن هیچ مشکلی حل نمیشود.
وی دربارهی محبوبیت جریانی مثل جریان صادق شیرازی در لایههایی از اجتماع و دلایل آن گفت: قضایا زمانی که سیاسی شد و از سوی حاکمیت با آنها برخورد شد، بالاخره کسانی هم که مشکلات سیاسی با حکومت دارند، به طرف کسی که حکومت در تقابل با او ایستاده میروند. این محبوبیتها ممکن است ذاتی نباشد و عرضی باشد.
میبدی در ادامه تصریح کرد: شما اگر با یک جریان به شکل خشن برخورد کردید، و نه با منطق، آن جریان هم بالاخره مظلومنمایی میکند. آن هم برای خودش رسانه دارد، طرفدار دارد و آدم دارد در این دنیا. مظلوم نمایی میکنند، حرفهای خود را منعکس میکنند و یک عدهای از مخاطبان هم که از واقعیت خبر ندارند، این رسانهها هم تاثیرگذارند. ممکن است که این جریانات محبوبیت زیادی برای خود کسب کنند، عدهای هم بهخاطر زاویه داشتن با حکومت به این گروهها و جریانات ملحق میشوند.
این کینهها هم مرتب بیشتر میشود
وی در آخر گفت: داستان بهاییت را مطالعه کنید؛ زمانی که سران آنها را اعدام کردند، اینها در دنیا مظلومنمایی کردند و عدهای طرفدارشان شدند. اگر از روز نخست با اینها شکل دیگری برخورد میشد، ممکن بود که الان اوضاع به شکلی دیگر باشد. بنابراین ما از اول به نام اسلام کاری کردیم و گفتیم که «هرکسی که با ما نیست پس بر ما است» و نابودش کردیم و مرتدش دانستیم؛ اینها مدام اسلام را تکه و پاره کرده است و یک عدهای محبوب میشوند و عدهای مغضوب واقع میشوند و مرتب هم این کینهها بیشتر میشود.
انتهای پیام
اینبار میخ آهنین سخت در سنگ فرو رفته!!!
به نام خدای بزرگ.درهر کشوری اگر بین مردم و مسؤولان اعتماد نباشد روزبه روز بر مشکلات کشور افزوده شده و روزگار برای هردوی اینها خیلی سخت و عذاب آور می شود.همیشه مسؤولان دانا و شایسته سعی کرده اند که بین خود و مردم فاصله نبوده و خیلی رک و شفاف با مردم برخورد کرده اند و به مردم در عمل خدمت کرده و احترام به آنها را عملن نشان داده اند.مردم هم این قبیل مسؤولان را دوست داشته و دارند.