اصرار رسایی، انکار زنگنه، انتظار معترضان
خردادنیوز نوشت: نوشتن این متن برای نویسنده آن که از مدافعان عملکرد زنگنه در وزارت نفت (با اذعان به وجود نقاط ضعف) بوده، هست و خواهد بود آسان نیست. خاصه اینکه حمید رسایی، چهرهای که عملکرد افراطی او زبانزد همگان است، پیشگام شده و از عملکرد زنگنه انتقاد میکند و از قضا این بار انتقاد او به جاست. اما واقعاً چرا باید کار به جایی برسد که شیخالوزراء دولت روحانی به نصیحت دوستان و شکایت معترضان توجهی نکند و گره کار به سرانگشت «تدبیر» چهرهای افراطی همچون رسایی باشد؟!
گریه روحانی و ناکامی نماینده افراطی
سابقه مخالفت علنی رسایی با زنگنه به ماهها قبل بازمیگردد. آبان سال گذشته، گزارش سایت خرداد از سخنرانی زنگنه منتشر شد که بازخوردی بسیار گسترده در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کرد و به گفته رسایی بیش از 500 بار بازانتشار پیدا کرد. وزیر نفت در بخشی از سخنرانی خود گفت: »آقای روحانی گفتند ایشان وقتی که رفتند من نشستم و گریه کردم که کشور ما به کجا رسیده که وزیر ما باید برود و از یک شیخ اماراتی خواهش بکند که چهار قران پول به ما بدهد برای امور جاری کشور. این عزت ماست؟» این سخن زنگنه، دستمایه برخورد افراطیون و در راس آنها حمید رسایی شد.
رسایی به جای انتقاد از دولت قبل که اعتبار جهانی ایران و عزت ملی ایرانیان را زیر سوال برده بود، از زنگنه سوال کرد که چرا چنین سخنانی گفته است و البته همراه با این سوال انبوهی از عبارات تکراری و همیشگی خود در مورد اقتدار ملی و انرژی هستهای و … را نیز بدان افزود تا زنگنه را وادار به پس گرفتن سخنان خود کند. پاسخ زنگنه، بازی را برگرداند. او نه تنها حرف خود را پس نگرفت، بلکه دوباره به تکرار مواضع خود پرداخت، از فرصت بدست آمده برای رد شایعات منتشره پیرامون استعفا، بهره گرفت و گفت: «کسی استعفا میدهد که ناامید باشد. من که ناامید نیستم.» رسایی برای جلوگیری از رایگیری که عملاً به رای اعتماد مجدد مجلس به زنگنه مبدل میشد، به «قوه تخیل» خود متوسل شد و اعلام کرد باتوجه به پذیرش دروغ بودن صحبتها و پس گرفتن آنها از سوی زنگنه، قانع شده است!
دوئل دوباره رسایی و زنگنه
رسایی بار دیگر از زنگنه در موضوعی جدید سوال کرده است و هرچند به نظر میرسد مثل همیشه هدف اصلی او چیزی جز ضربه به شیخالوزراء و پوشاندن اشتباهات میرکاظمی در مواردی مثل بنزین آلوده نیست، بهانه او یعنی وضعیت چهارهزار داوطلب آزمون استخدامی، قابل پذیرش به نظر میرسد. ثبتنام آزمون استخدامی در اسفند 1391 صورت گرفت و قریب به 130هزارنفر در پنجم و ششم اردیبهشت سال گذشته در آزمون شرکت کردند. بعد از اعلام نتایج اولیه و انجام مصاحبه، قرار بود نتایج این آزمون در بهمن سال قبل اعلام شود که با گذشت حدود شش ماه، هنوز این اقدام صورت نگرفته است. هزاران داوطلب منتظر اعلام نتایج و خانوادههای آنان، از سویی در انتظار آزمون بلاتکلیف به سر میبرند و از سوی دیگر نمیتوانند تعهد حضور در موقعیتهای شغلی دیگر را بدهند؛ موقعیتهایی که در این وضعیت شغلی نامناسب همچون ابر در گذارند.
بسیاری از داوطلبان به امید موقعیت شغلی در نفت، وارد پروسه ازدواج و تشکیل خانواده شدهاند و وضعیت آنها در این میان هم دستخوش انتظاری شده که از اواخر سال 1391 با آن مواجه هستند و بعضاً نتایج بسیار تلخی را هم رقم زده است؛ کامنت یک دختر جوان، که به خاطر تاخیر در اعلام نتایج مجبور به جدایی از همسرش شده بود، در صفحه وزیر امور خارجه، تنها یک نمونه از این دست نتایج است: «با مردی که دوستش میدارم پیمان بسته بودیم مبعث امسال روز آغاز زندگی مشترکمان شود ولی دیروز روز جدایی من از همسرم بود. میخواستم این جدایی را به شما بگویم. نامزد من از قبولشدگان آزمون نفت سال ۹۲ بود، پسری که بدون هیچ حمایت از طرف شخص خاصی، با تلاش خود در این آزمون سنگین موفق شد و … و اکنون برای ما راهی جز جدایی باقی نماند.»
حمید رسایی اواخر خرداد امسال، از وضعیت افراد بلاتکلیف آزمون استخدامی سوال کرد و اعلام کرد وزیر نفت پذیرفته است که تمام کسانی که در حال حاضر در بخشهای مختلف نفت مشغول به کار هستند و در آزمون پذیرفته شدهاند به سازمان مدیریت معرفی شوند. اما با این حال برای تعیین تکلیف موارد دیگر نیز پیگیریها ادامه دارد و فعلاً سئوال بنده به صحن ارجاع شد تا تعیین تکلیف قانونی همه موارد صورت بگیرد.» در این مورد خاص اقدام رسایی با هر انگیزهای باشد، قابل دفاع و منطقی به نظر میرسد.
در این میان جای طرح چند سوال وجود دارد:
1- آیا واقعاً باوجود انبوه گزارشهای سایتهای خبری و نشریات، آقای زنگنه یا معاون او در منابع انسانی کوچکترین تردیدی در لزوم اعلام فوری نتایج دارند؟
2- آیا باوجود استخدام 400هزار نفر بدون آزمون در دولت قبل، تعیین تکلیف چهارهزار نفر که بدون پارتی و ضابطه و براساس آزمون و آن هم بعد از گذراندن مصاحبه و طب صنعتی و گزینشهای علمی و اعتقادی اینقدر برای دولت دشوار است؟
3- آیا وزیر محترم نفت از طریق روابط عمومی یا سایتهای خبری اصلاً در جریان اهمیت بسیار بسیار حیاتی این آزمون برای جوانان هستند؟ آیا میدانند آنچه که تحت عنوان پروسههای اداری و … در حال طی شدن است (اگر واقعاً وجود خارجی داشته باشد!) برای بسیاری به قیمت صدها روز انتظار و استرس و اضطراب تمام شده و بعضاً جدایی و درگیری خانوادگی به همراه داشته است؟
4- آیا آقای زنگنه میپسندند تنها چشم امید انبوه شرکتکنندگان در آزمون به چهرههای افراطی باشد؟ آیا رای میلیونها نفر به روحانی و رای اعتماد مجلس به خود ایشان را، که حاصل تلاش خستگیناپذیر مردم و حامیان اعتدال بوده است، همیشگی و غیرقابل تغییر و ابدی میدانند؟
انتهای پیام