از تلگراف تا تلگرام
«رضا بابایی» پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «از تلگراف تا تلگرام» نوشت:
در آخرین روز اسفند سال ۱۲۷۱ خورشیدی، اولین پیام تلگرافی در ایران، از مدرسۀ دارالفنون به دست ناصرالدین شاه در کاخ گستان رسید. بدین ترتیب، ده سال پس از آمریکا و اروپا، پای این رسانۀ سریع به ایران نیز باز شد. پیش از آن، سریعترین پیامرسان در ایران، اسب بود و راههای ناهموار و پاهای خسته. تلگراف، نخست راه ارتباطی دربار قاجار با کارگزاران حکومتی در برخی شهرهای مهم ایران بود؛ اما دیری نگذشت که مردم نیز به زبان مورس با یکدیگر سخن گفتند. تلگراف، شهرها را به هم نزدیک کرد و خبرها را بسیار سریعتر از قبل به گوشها رساند؛ تا آنجا که مشروطه بدون آن راه به جایی نمیبرد. نخستین مجلس شورای ملی نیز از دولت وقت خواست که هر چه زودتر وزارت پست و تلگراف را تأسیس کند.
پس از تلگراف، صدای زنگ تلفن نیز در ایران به گوشها رسید و باز راههای ارتباط کوتاهتر و آسانتر شد. تلگراف و تلفن، رسانههای نوشتاری را هم بهروز کردند و اندکاندک روزگاری پدید آمد که پیش از آن در تصور نمیگنجید. سپس نوبت به اینترنت رسید. اینترنت، ارتباطات مردمی را به جایی رساند که زحمت و هزینۀ خبررسانی به صفر نزدیک شد و البته همانمقدار نیر برای دشمنان خبر، زحمت و هزینه ساخت.
چند سالی است که پیامرسان تلگرام، بار آسمان را نیز به دوش میکشد. پیشتر نزدیکی شهرها و آبادیها به یکدیگر تنها در مناطقی از جهان بود که زمینهای حاصلخیز و ابرهای سخاوتمند داشتند. باران، شهرها را به هم نزدیک میکرد، و خشکسالی میان آبادیها فاصلههای مرگآور میانداخت. فاصلهها موجب پراکندگی میشد و مانع شکلگیری نیروی جمعی و ملی. پیامرسانها از فاصلهها کاستند؛ یعنی کاری که پیشتر تنها از آسمان و باران ساخته بود، اکنون با دگمههای کیبورد و گوشی نیز ممکن شده است.
هارولد اینیس، دانشمند نامدار کانادایی و متخصص حوزۀ ارتباطات میگوید: «وامداری تمدنها به رسانههای ارتباطی و مردمی بیش از وام آنها به ارتش و نیروهای نظامی است. سیمهای تلگراف رگهای تمدن غرب بود و اکنون نیز هر کشوری که رگهای بیشتری در پیکر آن جاری است، زندهتر است.»
انتهای پیام