یک فعال سیاسی اصولگرا: اصولگرایان به خواست مردم توجهی نکردند
ریحانه حیدری در مقدمهی گفتگوی شفقنا با غفوریفرد نوشته است:
دکتر حسن غفوری فرد از چهرههای با تجربه جریان اصولگرایی است، او در حاضر رییس هیات بازرسی و نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی است، فعالیتهای سیاسی خود را در قالب فعالیت حزبی دنبال می کند. او آرمانهای انقلاب را بلند و اصیل میداند اما معتقد است همیشه اتفاقات بیرونی و تلاش ما برای رسیدن به آرمانهایمان تاثیر میگذارند.
در فضایی که بسیاری از جوانان امید به آینده ندارند، دکتر غفوریفرد به آینده جوانان امید دارد و تلاش آنها را ستایش میکند.
او با انتقاد از اتفاقاتی که رخ میدهد و آزادی گروهی را مختل میکند، میگوید: این طور نیست که من هر آنچه را که در گوشه و کنار کشور انجام میشود را تایید کنم، بحث من بحث قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است ولی ممکن است بعضی از مجریان قانون اقداماتی انجام دهند که با قانون سازگار نباشد. من میخواهم بگویم که آزادی در قانون اساسی تامین میشود، در عمل ممکن است یکسری اتفاقات رخ دهد که همه نتوانند تجمع برگزار کنند برای مثال ممکن است دولت مجوز ندهد یا نیروهای خودسر جلسه را برهم بریزند؛ در اینجا آنچه که مهم میشود این است که افراد به حقوق خودشان در قانون اساسی آگاه باشند.
*چهل سالگی در انسان، سنی است که فرد به ثبات شخصیت رسیده است و کمتر آزمون و خطا می کند، فکر می کنید در حال حاضر انقلاب اسلامی به این تکامل و پختگی رسیده است؟
غفوری فرد: همانطوری که گفتید چهل سالگی سن تکامل و تثبیت شخصیت افراد است؛ «شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی» چهل اصولا عددی است که نشان از تکامل دارد، برای مثال ما چهل بار گفتیم یعنی به اندازه کافی گفته شده است. پس وقتی انسانی چهل ساله میشود یعنی به اندازه کافی فرصت داشته است تا شخصیت خودش را شکل دهد و تغییر بعد از چهل سالگی مشکل میشود.
ما یک استادی داشتیم ایشان میگفتند وقتی چهل ساله شدیم شیطان پیشانی انسان را میبوسد و میگوید قربان تو که دیگر آدم بشو نیستی؛ این مساله درست است که اگر انسان یک مسیری را رفته باشد، چه درست و چه غلط بعد از آن تغییر در مسیر به سختی اتفاق میافتد. انقلاب هم وارد چهل سالگی خودش میشود. انقلاب اهداف و آرمانهای والایی داشته که ارزش این انقلاب هم به چنین اهدافی است. همه میدانیم که شعار اصلی انقلاب نیز «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» بود؛ در حال حاضر «استقلال» به طور صد در صد تامین شده است، دقیقا تصمیمگیری ها در تهران و توسط مردم انجام میشود. به طور مثال شاه در اواخر عمر خودش به آمریکا رفت و به رییس جمهور آمریکا قول داد که هر در آمدی از نفت داشته باشیم در آمریکا هزینه کنیم، یعنی تا این اندازه وابستگی وجود داشت، فکر نمیکنم کسی شک داشته باشد که تصمیمگیری در ایران در تهران و توسط مردم انجام میشود.
از طرف دیگر «آزادی» هم در چارچوب قانون و شرع مقدس اسلام تامین است. آزادی برای همه مدنظر قرار داده شده آزادی بیان، آزادی اشتغال، کسب و کار و… کلا آزادی باید در چارچوب قانون باشد ما اگر بخواهیم رانندگی هم کنیم بدون رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی هرج و مرج خواهد شد. آزادی در زمانی محترم است که در چارچوب قانون باشد و قانون هم برای همه تعریف شده و یکسان است، نباید اینطور باشد که گروهی سهم بیشتری از آزادی داشته باشند.
*حاشیهنشینیها زیبنده جمهوری اسلامی نیست
*متاسفانه بسیاری از افراد جامعه زیر خط فقر هستند
«جمهوری اسلامی» نیز دو بعد دارد یکی جمهور است که مردم تصمیم میگیرند و همه مقامات و حتی رهبر را مردم انتخاب میکنند البته این موضوع دو مرحلهای است. بخشی از آرمانهای انقلاب تحقق پیدا کردهاند و ما شاهد آن هستیم اما بخشی از آنها برای تحقق نیاز به زمان دارند، البته برخی از مسایل مثل داشتن مسکن مناسب هم محقق نشدهاند. برای مثال در قانون اساسی تحصیلات رایگان و حق اشتغال تاکید شده اما هم اکنون این گونه نیست و هنوز افراد زیادی بدون شغل و مسکن در کشور وجود دارند و این حاشیه نشینیها برای جمهوری اسلامی اصلا زیبنده نیست؛ آن هم با امکانات و ظرفیتی که در کشور وجود دارد. به نظرم اگر این ظرفیتها بهتر مدیریت میشد شاهد چنین مواردی نبودیم یا حداقل کمتر بودیم. جمهوری اسلامی نظام مستضعفین است و امام(ره) هم تمام تکیه و تلاششان بر این بود که محرومان مورد توجه قرار بگیرند اما متاسفانه بسیاری از افراد جامعه زیر خط فقر هستند؛ اینکه سن ازدواج بالا رفته در نتیجه عدم شغل و عدم مسکن است این موارد مسایلی است که هنوز جمهوری اسلامی نتوانسته است نگرانیهای مردم را رفع کند.
*در بحث آزادی به برخورداری همه از آزادی اشاره کردید، در حال حاضر فکر میکنید گروههای مختلف مثل سیاسی، هنری، فرهنگی، دانشجویی چنین فضایی را دارند که بتوانند نظرات خودشان را آزادانه بیان کنند؟ یا به نوعی خواستههای دیروز شما امروز هم برای همه گروهها حاصل شده؟
غفوریفرد: ممکن است گروههایی با رژیم شاه مبارزه میکردند و امروز هم بخواهند با جمهوری اسلامی مقابله کنند منافقین از این دسته افراد هستند. من گفتم آزادی در چارچوب قانون معنا پیدا میکند و شما به عنوان مثال تجمع و داشتن تظاهرات یا اعلام نظرات آزاد است. قانون میگوید اگر میخواهید تجمعی برگزار کنید باید مجوز داشته باشید، به یکباره نمیتوان در محلی تجمع برگزار کرد و به نوعی برای دیگران مشکلاتی ایجاد شود.
*اگر به خانواده دکتر شریعتی اجازه نمیدهند برای پدرشان مراسم بگیرند قابل تایید نیست
* مردم باید به یک سعه صدر برسند که بتوانند تحمل دیگران را داشته باشند
*به طور مثال فرزندان دکتر شریعتی نتوانستند برای سالگرد پدرشان در حسینیه ارشاد مراسم برگزار کنند و با تاخیر در دانشگاه تربیت مدرس سمپوزیومی را برگزار کردند…
غفوریفرد: این طور نیست که من هر آنچه را که در گوشه و کنار کشور انجام میشود را تایید کنم بحث من بحث قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است ولی ممکن است بعضی از مجریان قانون اقداماتی انجام دهند که با قانون سازگار نباشد. اگر به خانواده دکتر شریعتی اجازه نمیدهند برای پدرشان مراسم بگیرند قابل تایید نیست؛ من میخواهم بگویم که آزادی در قانون اساسی تامین میشود، در عمل ممکن است یکسری اتفاقات رخ دهد که همه نتوانند تجمع برگزار کنند برای مثال ممکن است دولت مجوز ندهد یا نیروهای خودسر جلسه را برهم بریزند که از این اتفاقات هم زیاد رخ میدهد. در اینجا آنچه که مهم میشود این است که افراد به حقوق خودشان در قانون اساسی آگاه باشند و بر این اساس اقدام کنند. مردم باید به یک سعه صدر برسند که بتوانند تحمل دیگران را داشته باشند.
* آزار و اذیت کارگران یا آسیب رساندن به برخی از طلبهها را کسی تایید نمیکند
*اما به نظر می رسد این واکنشها دوگانه است و سبب ناامیدی میشود؛ برخی به راحتی جلسات و تجمعات خودشان را برگزار میکنند اما گروههایی مانند کارگران از این امکان کمتر برخوردار می شوند…
غفوریفرد: در مورد کارگران من هنوز نشنیدهام که برای تجمع یا راهپیمایی به آنها مجوز داده نشده باشد، به عنوان نمونه اخیرا کارگران بعضی از صنایع اراک راهپیمایی داشتند و شعارهایی هم به طور شوخی علیه کارگران و به نفع سرمایه داران دادند و کسی هم مزاحم آنها نشد. آزار و اذیت کارگران یا آسیب رساندن به برخی از طلبهها را کسی تایید نمیکند این موارد نظام کلی را تشکیل نمیدهد. در زمان انتخابات کم سخنرانی برگزار نشد و طرفداران کاندیداها توانستند سخنرانی و نشست فراوانی در هر دو جناح برگزار کنند.
* از وقتی که آقای روحانی آمد فضا بازتر شده است
* جو کلی جو آزادی است و مشکل اصلی ما بحث آزادی نیست
*برخی از جامعهشناسان معتقدند که این آزادیها بیشتر دورهای هستند و در دوره انتخابات فضا باز میشود و بعد از انتخابات این فضا بسته میشود یا چنین محافلی کمتر برگزار میشود. نظر شما چیست؟
غفوریفرد: در حال حاضر در خانه احزاب حدود ۱۸۶ گروه مختلف با افکار مختلف حضور دارند و در مورد مسایل مختلف نظر میدهند. برای مثال ما اخیرا جلسه احزاب آسیایی را داشتیم؛ خانه احزاب در زمان دولت اصلاحات زمانی که آقای موسوی لاری وزیر کشور بودند، شکل گرفت و درست در سال ۱۳۷۸ رییس مجلس آسیا آمد و چنین تشکیلاتی را به نام احزاب آسیایی شکل داد؛ در آن زمان حدود ۵۰ حزب عضو بودند و الان حدود ۳۶۰ حزب در آسیا عضو هستند؛ اخیرا یک نشستی در سالن اجلاس سران داشتیم و در این نشست از ۴۰ کشور به ایران آمدند؛ از طرف دیگر احزاب مختلف در ایران هم حضور داشتند و صاحبان تفکرهای متفاوت سخنرانی کردند و کسی هم مانع نشد برای مثال از یک نماینده حزب مائوییستها از نپال و از طرف دیگر نماینده حزب الله لبنان هم سخنرانی داشت، نباید ناامیدانه ببینیم ما چنین فضاهایی را داریم. از وقتی هم که آقای روحانی آمد فضا بازتر شده است و اینطور نیست که تنها در روزهای انتخابات فضای بازی برای برگزاری نشست و سخنرانیهای مختلف داشته باشیم؛ همچنان در دانشگاه فضای نقد و بررسی وجود دارد.
یک مقداری هم مردم باید آستانه تحمل خودشان را بالا ببرند تا سخن مخالفان خودشان را بشوند؛ جو کلی جو آزادی است و مشکل اصلی ما بحث آزادی نیست.
*نباید اقدامات مثبت را کم دید اگرچه معتقدم هنوز میتوان بهتر از این کار کرد
* هر روز طبقه متوسط به طبقه فقیر نزدیک میشود
* نمیتوان فاصله طبقاتی را انکار کرد
*فکر میکنید چقدر از اهداف تعریف شده برای انقلاب اسلامی محقق شده و در چه زمینه های با مشکل مواجهیم؟
غفوریفرد: اهداف انقلاب تمام شدنی نیست، یک وجهی از انقلاب برچیده شدن سلطه آمریکا بود که در این زمینه موفق عمل کردیم اما فرهنگ انقلابی، زیست انقلابی، اخلاق انقلابی آنطور که انقلابیون و اسلام میخواهد هنوز به خوبی پیادهسازی نشده است. کار فرهنگی کار طولانی مدت است و به سرعت ثمرات آن بدست نمیآید. یکی از مسایلی که نمیتوان آن را انکار کرد فاصله طبقاتی است؛ ضریب جینی روز به روز بدتر میشود، هر روز طبقه متوسط به طبقه فقیر نزدیک میشود. چهل سال برای یک فرد عمر قابل توجهی است اما برای یک نظام عمر زیادی نیست. حضرت محمد(ص) هم ۱۳ سال کار فرهنگی انجام دادند.
از طرف دیگر نباید فراموش کنیم در این سالها ما با چه مشکلاتی مواجه بودیم در فاصله خرداد سال ۶۰ تا مهر ماه سال ۶۰ رییس جمهور و نخست وزیر ما شهید شدند البته اولین رییس جمهور هم فرار کرد، رییس جمهور بعدی که حضرت آقا هستند جانباز شدند، رییس قوه قضاییه شهید شد یعنی از سه قوه روسای دو قوه به شهادت رسیدند؛ حدود ۳۰ نفر از نمایندگان و ده نفر از وزرا شهید شدند؛ بعد از انقلاب بلافاصله جنگ تحمیلی و تحریمهای جدی را داشتیم، جنگ ما تنها با عراق نبود بلکه کشورهای مختلف عراق را حمایت نظامی و مالی میکردند. تمام منابع ارزی ما از بین رفته بود و به طور دائم کشتیهای نفتی ما را میزدند. گروهکهای مختلف هم به طور مدام تحرکات تروریستی انجام میدادند. در آن سالها چیزهایی که رخ داد شبیه معجزه بود. با تمامی ابن مشکلات پیروز شدیم، دفاع مقدس با پیروزی جمهوری اسلامی به پایان رسید وقتی یک وجب از خاک ایران را از دست ندادیم(در دو سه قرن گذشته در هر جنگی، بخشی از خاک ایران را از دست دادیم) این بیشتر شبیه یک معجزه است. منتهی امروز توقعات مردم هم بالا رفته است البته به حق هم هست چون شرایط زمانی تغییر کرده است.
با همه این تحریمها ما جز ده کشور برتر در زمینه مسایل هستهای هستیم یا در مساله سلولهای بنیادی جزء کشورهای برتر در جهان محسوب میشویم. میزان مقالات پژوهشی و دانشجویان ما از ابتدای انقلاب تا به امروز رشد قابل توجهی داشته است، در اول انقلاب خیلی از پزشکان ما از پاکستان و افغانستان در ایران کار میکردند اما امروز بسیاری از پزشکان برای طبابت به کشورهای دیگر میروند و تعداد مقالات علمی از ۴۰۰ مقاله به بیش از ۲۴۰۰۰ مقاله رسیده است.
*خاوری و امثال خاوری که اختلاس کردند، مگر چند نفر میشوند؟
* از کلیت نظام دفاع میکنم نه از اتفاقاتی که در گوشه و کنار مملکت اتفاق میافتد
*برسیم به این روزها که افزایش قیمت ارز تصورات ناامیدانهای برای مردم به وجود آورده و برخی فکر میکنند اقتصاد ما دچار ورشکستگی شده، اختلاسها و قانون گریزیهای زیادی در رسانهها منتشر میشود، شما نسبت به این فضا چه تحلیلی دارید؟
غفوریفرد: خاوری و امثال خاوری که اختلاس کردند، مگر چند نفر میشوند؟ در میان ۸۰ میلیون چند نفر محدود هستند که آنها هم مجازات خواهند شد؛ برای مثال اقداماتی برای برگرداندن خاوری انجام میشود. افرادی هم مثل بابک زنجانی در حال محاکمه هستند؛ باز هم باید بگویم که من از کلیت نظام دفاع میکنم نه از تمامی اتفاقاتی که در گوشه و کنار مملکت اتفاق میافتد. مثلا اگر یک قاضی در جایی حکم خلاف میدهد و ممکن است در جایی قطع ید داشته باشیم یا در جرم بزرگتری حکم قابل توجهی داده نشود. این موارد کلیت مطلب را از بین نمیبرد، فراوان حکم داده میشود ممکن است درصد کمی از آنها با قانون یا منطق مطابقت نداشته باشد. مقام معظم رهبری هم دستور مبارزه با مفاسد اقتصادی را دادند.
ما در این سالها در مسیر درستی حرکت کردیم، اما نگرانیهایی وجود دارد من میخواهم بگویم در عین اینکه باید نگران بود اما باید پیشرفتها را هم ببینیم و نباید مایوس شویم.
*یکی از مسایلی که موجب نگرانی نسبت به آینده می شود تفاوت نسل کنونی و نسل آینده است، در میان بخشی از نسل امروز وابستگی نسل گذشته وجود ندارد، چطور میتوان این تفاوت نسلی را کمرنگ کرد؟
غفوریفرد: به نظر من یکی از بهترین اتفاقات میتواند جذب جوانان به سمنها(سازمانهای مردم نهاد) باشد و باید فعالیت این سمنها گسترده شود تا هر کدام از جوانان به هر حوزهای که علاقه دارند بتوانند در آن فضا فعال باشند و خواستههای خود را پیگیری کنند.
مردم و مسوولین باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند؛ همانطوری که مقام معظم رهبری در انتخابات گفتند که اگر نظام را هم قبول ندارید در انتخابات شرکت کنید. ما از دوران شاهنشاهی عبور کردیم، در گذشته هم میگفتند در ایران همه شاه هستند و کسی هم که در صدر قرار دارد شاه شاهان است. یعنی به نوعی این روحیه فردگرایی درون مردم وجود دارد، بسیاری از مواقع مردم ایران کارهای خودشان را به صورت فردی انجام میدادند و با گروههای دیگر ارتباطی نداشتند اما امروز روحیه کار جمعی افزایش پیدا کرده است. در سازمانهای علمی، فرهنگی، هنری، اجتماعی، مذهبی و … میتوان افراد با سلایق مختلف را جمع کرد و نظرات را به هم نزدیک کرد.
*اختلاف میان گروههای سیاسی در همه نقاط دنیا وجود دارد
*نباید فکر کنیم که اصلاحطلبان میتوانند اصولگرایان را حذف کنند یا اصولگرایان اصلاح طلبان را از میدان به در کنند
* تعامل بین گروهها میتواند سازنده باشد
*در وضعیت کنونی شاهد یک انشقاق و اختلاف میان گروههای سیاسی در ایران هستیم، چه راهکارهایی برای کاهش این انشقاق توصیه میکنید؟
غفوریفرد: انشقاق با اختلاف سلیقه متفاوت است، هرفردی به تنهایی دارای سوابق، تفکر و تجربیاتی است همه این موارد روی مواضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاثیر میگذارد. بنابراین اختلاف سلیقه با شقه شدن متفاوت است این اختلاف اگر به دعوا و جدل منجر نشود، اتفاق خوبی است. برای مثال در انتخابات ۱۹۷۶ آمریکا کارتر اعلام میکرد که ما نباید از حکومتهای دیکتاتوری مانند شاه ایران حمایت کنیم و رقیب او میگفت ایران با ما همپیمان است باید از او حمایت کنیم. اختلاف میان گروههای سیاسی در همه نقاط دنیا وجود دارد برای مثال در مجلس طیف مختلفی از تفکرات وجود دارد اما نمایندگان با هم دعوا ندارند؛ به نظر من اشتباه است که فکر کنیم همه باید یک شکل فکر کنند؛ مساله مهم این است که علیرغم همه اختلافات بتوانیم برای حل مسایل گام برداریم. پس نباید فکر کنیم که اصلاحطلبان میتوانند اصولگرایان را حذف کنند یا اصولگرایان اصلاح طلبان را از میدان به در کنند؛ چنین تفکری بسیار اشتباه است گروههای مختلف سیاسی باید برنامههای خود را برای پیشبرد اهداف کشور داشته باشند و تعامل بین گروهها میتواند سازنده باشد.
* آقای روحانی را یک چهره اصولگرا میدانم
* اینطور نیست که اصولگرایان حمایت مردمی نداشته باشند
* آقای احمدینژاد ضربهای بزرگی به اصولگرایان زد
*اصولگرایان در انتخابات اشتباه کردند و به خواست مردم توجهی نکردند
*پیشنهاد آقای رییسی برای ریاست جمهوری یکی از اشتباهات اصولگرایان بود
* مشخص بود آقای رییسی رای نمیاورد
*میان اصولگرایان چنددستگی میبینیم و ارتباط موثری با جامعه ندارند، به نظر شما اصولگرایان برای کاهش اختلاف و ارتباط موثر با جامعه باید چه مسیری را در پیش بگیرند؟
غفوریفرد: شما در خانواده خودتان با برادر و خواهرها اختلاف سلیقه ندارید؟ من آقای روحانی را یک چهره اصولگرا میدانم، در دورههای مختلف اصولگرایان موفق عمل کردند و در شرایط مختلف مردم به گروههای متفاوتی رای دادند اینطور نیست که اصولگرایان حمایت مردمی نداشته باشند. اگر آقای رییسی را جزء کاندیدای اصولگرایان بدانیم ایشان نزدیک به ۱۶ میلیون رای داشتند و این عدد رای کمی نیست.
مواردی هم که شما میگویید به نظر من به عملکرد آقای احمدینژاد برمی گردد. او ضربهای بزرگی به اصولگرایان زد و در عدم موفقیت اصولگرایان موثر بود، چون با حمایت آنها پیروز شد اما فکر کرد که فقط رای خودش است؛ عملکرد و حضور او سبب یکسری از اختلافات میان اصولگرایان شد، همانطور که دیدیم چند تن از وزرای کابینه او جدا شدند و حتی میان آنها هم چنددستگی به وجود آمد، این مساله به یکپارچگی و وحدت اصولگرایان ضربه زد. البته اصولگرایان اشتباه کردند و فکر میکردند هرکسی را در لیست قرار دهند آرای خوبی خواهد داشت و به خواست مردم توجهی نکردند چون در مجلس پنجم هرکسی را در لیست قرار دادند رای آورد و این یک تصور غیر واقعی برای اصولگرایان ایجاد کرد و یک توهم باطل به وجود آورد فکر کردند که همیشه امور بر همین مدار است و هر کس را که در لیست قرار دهند ولو آنکه جامعه هیچ شناختی نسبت به او نداشته باشد رای خواهد آورد اما در مجلس نهم و دهم این نتیجه به دست نیامد. چون برخی از افراد لیست، انسانهای خوبی بودند اما چهرههای شناخته شدهای نبودند به این دلیل که مردم ما سیاسی هستند و خودشان هم دارای بلوغ سیاسی هستند.
از طرف دیگر پیشنهاد آقای رییسی برای ریاست جمهوری یکی دیگر از اشتباهات اصولگرایان بود چون مشخص بود که ایشان رای نمیاورد و آقای روحانی چهره شناخته شدهای بود و قطعا رای بالایی داشت البته همه ادوار انتخابات ریاست جمهوری ما به غیر از دوره بنی صدر و شهید رجایی دو دورهای بوده است. من معتقدم که باید از آقای رییسی در انتخابات ۱۴۰۰ استفاده میکردیم با اینکه به ایشان علاقهمند هستم اما معتقد بودم ایشان رای نمیاورد، برخی به اشتباه فکر میکردند تمام آرای آقای قالیباف به صندوق رای آقای رییسی ریخته میشود اما اینطور نبود. من میخواهم بگویم که بخشی از نتایج نامطلوب آرای اصولگرایان به اشتباهات آنها برمیگردد.
*اساتید باید به دانشجوهای خودشان امید بدهند
*نمای ایران در ۱۴۰۰ را چطور ارزیابی میکنید؟
غفوریفرد: سرنوشت یک کشور نوشته شده نیست و برای شکل دادن آینده باید به متغیرهای زیادی توجه کنیم. مارکسیستها معتقدند آینده نه دست من است و نه دست شما، مانند خورشیدی است که فردا طلوع میکند، اما این بحث درستی نیست برای اینکه آینده این کشور به دست جوانان و با حمایت نسلهای گذشته ساخته میشود. اساتید باید به دانشجوهای خودشان امید بدهند، جوانان ما در دنیا از هوش خوبی برخوردار هستند و دانشجویان ایرانی در هر کجا که هستند سعی میکنند عملکرد خوبی داشته باشند؛ نیروی انسانی ما بسیار خوب و قابل توجه است.
از طرف دیگر جمعیت ما یک درصد جمعیت دنیاست اما ۱۶ برابر ذخایر گاز دنیا را داریم. ایدئولوژی مترقی اسلامی را داریم، مردم انقلابی داریم که با دستان خالی از این انقلاب حمایت کردند، اگر همان نیرویی که انقلاب را شکل داد به شکل درستی مدیریت شود یقینا آینده درخشانی خواهیم داشت سنت بزرگ رهبری و اصل مترقی ولایت فقیه سرمایههای بزرگی هستند که میتوانند تاثیرات بسیار مثبت و عمیقی در جامعه بگذارد بنابراین اگر این سرمایه انسانی به درستی مدیریت و هدایت شود حتما موفق خواهیم شد، خداوند هم به ما قول داده است که همه مسیر پیشرفت را برایمان هموار کند، مشروط بر آنکه ما به قوانین و سنتهای الهی توجه کنیم.
انتهای پیام