خرید تور تابستان

حجاریان: اصلاح‌طلبان اشتباه سال 90 را تکرار نمی‌کنند

آن سعید حجاریان یکسال و یک ماه پیش کجا و این سعید حجاریان که روبه‌روی ما نشسته کجا؟ در چشم‌های سعید حجاریان آن روزها، به وضوح نگرانی قابل مشاهده بود و امروز تنها امید است که در چشمانش موج می‌زند. خوشحال است و مانند آن سال‌ها که دولت اصلاحات بر سر کار بود به ضرس قاطع می‌گوید برای دولت یازدهم مایه گذاشته است. مشخص است از این تلاش‌ها خسته نیست اما دلش برای روحانی و تیم دولت می‌سوزد چون وقتی بحث به عدم حمایت علنی رئیس‌جمهور از اصلاح‌طلبان می‌رسد نه با افسوس بلکه با خنده می‌گوید نمی‌گذارند حمایت کند چون ما را فتنه می‌دانند و حمایت ما از روحانی را به حمایت فتنه گران تعبیر می‌کنند که برای روحانی خوب نیست. با اطمینان می‌گوید تلاش می‌کنیم دولت روحانی زمین نخورد و به این تلاش افتخار می‌کند که البته از چهره‌اش این موضوع را متوجه شدیم. به هر حال روزی که برای مصاحبه در کنارش بودیم، خسته بود و سعی داشت به تمام سوالات پاسخ دهد پس پاسخ‌های کوتاه را انتخاب کرد و آرمان هم از پرسیدن سوالاتی که نیاز به فرصت زیاد داشت به همین دلیل امتناع و به سوالاتی در حوزه مسائل روز بسنده کرد.
به گزارش انصاف نیوز، متن گفت‌وگوی آرمان با سعید حجاریان در ادامه آمده است:
 می گویند آقای روحانی تنها مانده است؛ این جمله‌ای است که این روزها زیاد شنیده می‌شود. به گوش شما هم رسیده؟
اولا اصلاح‌طلبان تا آنجایی که توانستند برای آقای روحانی مایه گذاشتند؛ دوستانی مانند آقایان جلایی پور، کرباسچی ومرعشی و خود من چه اندازه در تایید ایشان صحبت کردیم. آقای زیباکلام هم که مقالات زیادی در حمایت از رئیس‌جمهور و دولت داشته است. دوستان دیگر هم هستند اما یک بحث در اینجا وجود دارد. آیا آقای روحانی خودش باید بخواهد که از او دفاع شود یا نه. او به عنوان اصلاح‌طلب که به میدان نیامد البته شاید هم مقداری تحفظ داشته باشد که ما از او دفاع کنیم. افرادی مانند من بخواهند دفاع کنند، می‌گویند اینها سهم می‌خواهند و سهم‌خواهی می‌کنند. یادتان هست تلویزیون هم برنامه‌ای علیه من پخش کرد، آنها کار را به تلویزیون می‌کشند و می‌گویند ما به دنبال سهم خواهی از آقای روحانی و دولت هستیم. اگر آقای روحانی بگوید با من است، تحت فشار راست قرار می‌گیرد. مساله بعدی این است که خودش هم باید کمک کند و ستادش را قوی کند. روابط عمومی او ضعیف است، صدایش هم ضعیف است، روزنامه خوبی برای خودش ندارد یا کم دارد. می‌خواهم بگویم که خودش هم یک مقدار تحفظ دارد. تا جایی که خبر دارم آقایان خاتمی و هاشمی و دیگران از او حمایت و دفاع می‌کنند و هر جا که می‌نشینند، از روحانی حمایت و دفاع می‌کنند. اینطور نیست که دفاعی از سوی ما نباشد. 
در سال 76 کاندیدای مورد حمایت شما آقای خاتمی بود و در سال 92 از آقای روحانی حمایت کردید. اما دفاع از این دو کاندیدای مورد حمایت، شبیه هم نیست، از آقای خاتمی دفاع و حمایت بیشتری داشتید. 
اولا آقای روحانی ادعا دارد که کاندیدای مستقل است. این در حالی است که در سال 76 خاتمی نگفت من مستقل هستم بلکه کاندیدای جناح خط امام بود. بچه‌های دوم خرداد قبل آن (انتخابات و پیروزی) کار کرده بودند، مجمع روحانیون پشت خاتمی بود، سازمان مجاهدین در اطرافش بودند و احزاب دیگر هم دنبال او بودند. کارگزاران هم دنبالش بود. 
 البته می‌شود کارگزاران را جدا کرد چون حمایت آنها از آقای خاتمی شبیه حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات 92 است. این را نمی‌شود با حمایت احزاب دیگر یکی دانست. 
بله اما آقای روحانی خودش ادعا دارد که کاندیدای جایی نیست، می‌خواهد خودش را از احزاب بری کند و می‌گوید مستقل است. رابطه ما با ایشان رابطه « اتحاد، انتقاد» است یعنی اتحاد علنی و انتقاد مخفی داریم. 
در مرداد سال گذشته گفته بودید که حاضر هستید دنده‌های کلید روحانی شوید. در آن مقطع به این احساس نرسیده بودید که آقای روحانی دوست ندارد منتسب به حزب و جناحی شود؟
همین حرف من کلی سر و صدا کرد چنانکه راست‌ها بسیار سر و صدا و جنجال کردند. شما بازتاب آن را دیدید که چقدر زیاد بود. یک کلمه من بگویم، می‌گویند چه خبر است و سعیدحجاریان چه نسبتی با روحانی دارد در حالی که من آقای روحانی را بعد از انتخابات 24 خرداد 92 ندیده‌ام. 
 قبل از انتخابات دیده بودید؟
نه، آن زمان هم ندیدم. 
 آخرین بار او را کی دیدید؟
از زمان ترور شدنم به بعد ایشان را دیگر ندیدم. وقتی ترور شدم یک‌بار عیادت من آمد و دیگر او را ندیدم. 
 بعد یا قبل از انتخابات هم نامه‌نگاری نداشتید؟
نه. نداشتیم. اگر نظری داشتیم به دوستان می‌دادم که به ایشان برسانند. 
 اشاره کردید زمانی که گفتید دنده کلید روحانی می‌شویم، فشارهای زیادی وارد شد اما آیا واقعا توانستید در این نقش حضور داشته باشید؟
ما تلاش داریم که کمک کنیم تا دولت روحانی زمین نخورد. زمین خوردن دولت روحانی برای ما بد می‌شود کما اینکه ممکن است افرادی بر سر کار بیایند که کاملا برضد ما عمل کنند، بدیل هست اما نمی‌گذارند جز روحانی بیاید، برخی نمی‌گذارند که بدیلی در کار بیاید، لذا بدیل موجود ما آقای روحانی است، بهترین گزینه ما آقای روحانی است و باید از او دفاع کنیم، منتها دفاعی نرم. من اگر دفاع کنم، چون آنها به ما «فتنه» می‌گویند، خواهند گفت که چه خبر شده که فتنه گرها دارند از او دفاع می‌کنند، روحانی چه کار کرده و چه خدمتی به آنها کرده که فتنه گرها از او دفاع می‌کنند. 
 البته دولت هم سعی می‌کند به شکل علنی از اصلاح‌طلبان دفاع کند. مثلا چند روز قبل بود که آقای پورمحمدی خطاب به اصولگرایان گفت که آنها در پیروزی دکتر روحانی نقشی نداشتند و اصلاح‌طلبان عامل این پیروزی شدند. این اظهارات دولتی‌ها را هزینه پرداخت کردن برای دفاع از اصلاح‌طلبان نمی‌دانید؟
ببینید یک عده اینطور می‌گویند ولی یک عده مثلا فرض کنید آقای اکرمی هم می‌آید و می‌گوید. او چه گفت؟ گفت حجاریان بیکار است و خدا کاری به آنها بدهد. اکرمی این حرف‌ها را زد. 
 اما شما نمی‌توانید تاثیرگذاری آقای پورمحمدی را با آقای اکرمی یکی بدانید. 
آقای اکرمی بالاخره رفیق آقای روحانی است. همشهری و صاحبخانه او بوده است یعنی وقتی به تهران می‌آمد، اجاره‌نشین بود. برخی اعضای ستادش هم صحبت‌هایی می‌کنند که منظورشان من هستم. 
 آقای پورمحمدی به نقش اصلاح‌طلبان در پیروزی آقای روحانی اشاره کرد اما در عین حال می‌گوید دولت در اختیار اصولگرایان نیست. در صورتی که نظر مخالفی وجود دارد که معتقد است بدنه دولت غیر اصلاح‌طلب است. 
نمی شود گفت دست اصلاح‌طلبان است. حرف خودش این است که دست آدم‌های معتدل است یعنی نه این طرفی و نه آن طرفی. تیپ‌های این شکلی هستند دیگر. 
 پس به همین میزان هم باید مسئولیت عملکرد دولت را قبول کرد. درست است؟
همین قدر دیگر. گفت برای کسی بمیر که برایت تب کند. البته من این حرف را قبول ندارم. رابطه ما با آقای روحانی خیلی بهتر از این حرفهاست. 
 با توجه به اینکه اشاره داشتید نمی‌گذارند بدیلی بیاید، برای انتخابات مجلس دهم فکر می‌کنید چقدر در مسیر حضور اصلاح‌طلبان سنگ اندازی خواهد شد و چقدر فکر می‌کنید تغییر در مجلس صورت می‌گیرد؟
خیلی خیلی خیلی برای آمدن اصلاح‌طلبان مقاومت خواهند کرد. از همان اول بچه‌ها را می‌زنند. 
 تصور می‌کنید تغییرو تحولات زیادی در مجلس رخ خواهد داد؟
شاید تغییر و تحول بشود. شاید اعضای جبهه پایداری برای انتخابات مجلس بعدی رای نیاورند؛ تایید بشوند اما رای ندارند. مردم به آنها رای نمی‌دهند. 
 خوب اگر آنها کم شوند جای آنها را کاندیداهای ما یعنی اصلاح‌طلبان می‌گیرند؟
اگر آنها نباشند مجلس بهتر می‌شود یعنی مجلس دهم معتدل‌تر می‌شود که این به نفع ماست. مجلس اگر با دولت همسو شود خیلی خوب است. 
 خیلی خوب است که بیشتر به دنبال هدف باشیم. چه انتظاری می‌توان از مجلس بعدی داشت؟ چند روز گذشته برخی به بحث درباره ریاست مجلس بعدی می‌پرداختند. 
این بحث‌ها خیلی زود است. باید گذاشت ترکیب مجلس مشخص شود و آن موقع درباره رئیس مجلس بحث کرد. الان نمی‌شود گفت چه کسی رئیس باشد. 
 درباره کاندیداها هم از الان نمی‌شود صحبت کرد؟
نه. در این مورد هم از الان نمی‌شود صحبت کرد. باید بروند، ثبت نام کنند و ردصلاحیت شده‌ها مشخص شوند و دید چه کسانی باقی می‌مانند. لیست‌ها تهیه شود و آن موقع صحبت کرد. 
 برخی از اصلاح‌طلبان از بیم ردصلاحیت شدن برای ثبت نام در انتخابات رغبتی نشان نمی‌دهند. این رویکرد صحیح است؟
برای انتخابات مجلس خبرگان این موضوع صحت دارد. خبرگان مجتهدان باسواد هستند که کلاس درس قوی دارند. می‌آیند ثبت نام کنند، به آنها می‌گویند بیایید امتحان دهید که نمی‌آیند و بعد رد می‌شوند. بحث آبرو مطرح است. آقایی در حوزه، کلاس با 300 نفره طلبه دارد و وقتی می‌آید و امتحان می‌دهد قبول نمی شود ، خوب او نمی‌آید. برخی دیگر هم اصلا نمی‌آیند که امتحان دهند. 
 در انتخابات سال 90 برخی این اشتباه را کردند و برای کاندیداتوری اقدام نکردند. 
بچه‌ها این‌بار می‌آیند. دیدند ضربه خوردند و این‌بار می‌آیند. 
 شما چند روز پیش بحث اصلاح اصلاحات را مطرح کردید و با نو اصلاح‌طلبی مخالفت کردید. دلیل این مخالفت چه بود؟
اصلاح‌طلبی یک نوع مشروطه خواهی نوظهور است. نو در نو که دیگر نداریم. 
 خوب به هر حال هر جریانی بعد از یک مدت نیاز به بازسازی دارد تا معایب خود را رفع کند. 
بازسازی نیاز دارد که اصلاح محسوب می‌شود اما با واژه نو اصلاح‌طلبی مخالف هستیم. 
 منظورتان این است که جریان اصلاحات هنوز راه زیادی تا به بن بست رسیدن دارد که بخواهد گفتمان جدیدی شکل بگیرد؟
بله. نواصلاح‌طلبی معنا ندارد و لفظ بی‌معنایی است. 
 حالا این بحث اصلاح اصلاحات را از الان باید شروع کرد یا هنوز وقت آن نشده است؟
ما خیلی وقت قبل شروع کردیم و یک عده حتما شروع کردند و یک عده هنوز شروع نکرده‌اند. 
 در بازسازی که تا الان صورت گرفته چه اشکالاتی در جریان اصلاحات مشاهده کردید که باید رفع می‌شد؟
در این چند سال اخیر که سازمان‌ها و بسیاری از احزاب مهم فعالیتی نداشتند و جلساتشان برگزار نمی‌شد پس نمی‌شد کار گروهی انجام داد البته الان هم نمی‌شود کار گروهی انجام شود. این کارها، کار گروهی است و فرد فرد نمی‌توان گفت افراد چه نظری دارند. اگر بخواهیم بگوییم فلان حزب چه کاری کرده است که معلوم نیست چون حزب فعال نبوده است حتی احزابی مانند کارگزاران و اعتماد ملی که با مشکلات کمتری مواجه بودند را هم نشنیدم که کاری کرده باشند و خبری از آنها ندارم. 
 برخی این انتقاد را به دکتر روحانی وارد می‌کنند که به طبقات محروم جامعه توجه زیادی ندارد و این را با عملکرد دولت احمدی‌نژاد که به پرداخت یارانه به همه اقشار می‌پرداخت و بسیار زیاد صحبت از محرومان می‌کرد مقایسه می‌کنند. با توجه به اینکه آقای روحانی در انتخابات بعدی به رای طبقه محروم نیاز دارد، چطور می‌توان این مساله را تبیین کرد؟
آقای روحانی را هر جا دیدم یا با دکتر هاشمی به عنوان وزیر بهداشت و آقای ربیعی به عنوان وزیر تعاون و کار بوده است و همه جا با آنهاست. کارش را وقف این کارها کرده و بودجه زیادی به آنها به ویژه به وزارت کار داده است. 
 همانطور که اشاره کردید برای این حوزه‌ها پول خوبی در نظر گرفته شده است، اما نحوه مصرف آن اهمیت بیشتری دارد. 
نحوه اجرایش مهم است. وزرای قبلی نتوانستند. من شنیدم اوضاع بهداشت بهتر شده و مردم راضی هستند. 
 خوب باید نسبت به آن بودجه میزان پیشرفت را بررسی کرد. 
من نمی‌دانم و آمار دقیقی ندارم اما می‌دانم رئیس‌جمهور به طبقات محروم عنایت دارد. دکتر هاشمی دنبال بهداشت جامعه و طبقات محروم بوده و برای این موضوع پول هم خرج کردند. سر قصه خودکفایی گندم خرج کردند و کشاورزان راضی هستند و زمین کشت زیاد شده است. بویژه در طرح‌های مربوط به خوزستان، می‌خواهند کار جدی کنند و اگر عسلویه راه بیفتد، بهره‌وری بالا می‌رود و… 
 خودتان بطور کلی از عملکرد دولت تدبیر و امید راضی هستید؟
دولت، دولت نسبتا کارایی است. ستادش بعضا ناهماهنگ است اما صفش خوب است. برخی جاها البته ایرادهایی دارد. 
 مثلا کجا خوب نبوده است؟
مثلا وزارت کشور. خیلی از فرمانداران هنوز از قبل باقی مانده‌اند. 
 فکر می‌کنید این ناشی از ناهماهنگی در وزارت کشور است یا عمدی است؟
آنها مجبور هستند. خوب چه کار کند؟ الان وزارت ارشاد را در نظر بگیرید که آقای جنتی می‌خواهد کار کند اما خیلی نمی‌تواند. 
 دلیلش نیروهای بدنه است که بعضا از دولت قبل باقی مانده اند؟
نه. تمام آن به بدنه مربوط نیست و موضوعات دیگر هم وجود دارد. 
 آقای روحانی هر از چند گاهی یک موضوعی مانند بهشت رفتن را مطرح می‌کند که برخی دلیل این اقدام را کاستن از فشار به بدنه دولت یعنی وزرا و استانداران می‌دانند. به نظر شما این صحت دارد و نتیجه‌ای می‌تواند داشته باشد؟
من نمی‌دانم که آیا واقعا قصد آقای روحانی این موضوع است یا نه. پروژه‌های مربوط به فسادهای دولت قبل را که رو می‌کند، اثرات زیادی دارد ودرصد آن بالاست که قوه قضاییه باید پیگیری کند. 
 زمان آقای احمدی‌نژاد ادعا شد که لیست مفسدان اقتصادی در جیب رئیس‌جمهور است اما نه تنها این لیست افشا نشد بلکه به ضد دولت قبل تبدیل شد و این سوال در اذهان عمومی ایجاد شد که آیا این لیست واقعی است یا نه. به نظر شما، آقای روحانی در صورت وجود لیست اقدام به علنی کردن آن می‌کند؟
اگر لیستی وجود دارد که باید به قوه قضاییه داده شود تا پولها وصول شود. آقای روحانی بیم این را دارد که با افشای لیست، برخی از آنها فرار کنند یا اقدام به امحای آثار جرم کنند. قوه قضاییه باید این لیست را بگیرد و رسیدگی کند. آقای روحانی باید یک نسخه از این لیست را به مجلس بدهد. بیشتر مفاسد را مجلسی‌ها فاش می‌کنند مثلا همین پرونده زمین خواران بابلسر که از سوی نماینده‌ها پیگیری شد. دولت نباید خود را خیلی درگیر کند و سر این مسائل وارد چالش شود. باید قوه قضاییه و مجلس را به میدان بیاورد تا آنها پیگیری و در صورت لزوم مفسدان اقتصادی را به مردم معرفی کنند. 
 نظرتان درباره رابطه فعلی دولت با رئیس مجلس چیست؟
با خود علی لاریجانی رابطه خوبی دارد و تعامل خوبی برقرار است. لاریجانی با دولت همراهی می‌کند. 
 اگر اینطور است چرا آقای لاریجانی مانع از اقدامات برخی نمایندگان تندرو نمی‌شود که بعضا عضو جبهه پایداری هستند ؟
آنها یک عده شلوغ کن هستند که جنجال می‌کنند. باید در این باره به فراکسیون گفت و نه رئیس مجلس. 
 اخیرا یکی از این نمایندگان عضو جبهه پایداری چنین اتهام زده بود که اعتدال پوششی برای براندازی است. واقعا می‌شود از کنار چنین اتهاماتی به راحتی عبور کرد؟
بگویند. اجازه دهید آنها این حرف‌ها را بزنند. 
 برخی سیاسیون اعتدالگرا چنین گفتارهایی را ناشی از بغض شکست انتخابات 24 خرداد 92 می‌دانند. 
درست است، بگذارید این حرف‌ها را بزنند. 
 اما به هر حال به نظر می‌رسد برخی اتهامات وارد شده از سوی این تندروها می‌تواند مانعی برای ورود اصلاح‌طلبان و میانه روها به مجلس بعدی شود. 
اینطور نیست. مردم آگاهی دارند و این افراد را خوب می‌شناسند. یک‌بار گفتم که تریبون را به رسایی و این طور افراد بدهید تا حرف بزنند چون هر چه بیشتر حرف بزنند بهتر است. در این صورت مردم بهتر آنها را می‌شناسند. به نظر خود شما تریبون را همیشه باید به دست چه کسی بدهند؟
 این احتمال وجود دارد آقای روحانی ائتلاف نانوشته و تقسیم کاری با لاریجانی‌ها داشته باشد؟
نمی دانم. معلوم نیست که «راست» می‌خواهد چه کند یا اصولگرایان چه برنامه‌ای دارند. آیا می‌خواهند حزب بزنند ؟ چه حزبی دارند، نامش چیست. آنها چند حزب دارند؟. 
 منظور من فقط لاریجانی بود.
منظور من هم فقط علی لاریجانی است. اگر علی لاریجانی حزب بزند این حزب چیست؟ در جامعه روحانیت اوضاع پس از آیت‌ا… مهدوی کنی چگونه خواهد بود یا جامعه مدرسین به کدام سمت خواهد رفت؟ اگر خودشان را جمع و جور کنند، احتمال می‌دهم آقای لاریجانی حتما پایه خوبی در میان آنها دارد و می‌تواند با آقای روحانی هماهنگ باشد. باید تا آن زمان صبر کرد تا تکلیف جامعتین مشخص شود. 
 این احتمال وجود دارد که برای مجلس آینده، آقای لاریجانی از بدنه راست به سمت آقای روحانی برود؟
آقای روحانی هنوز عضو جامعه روحانیت مبارزاست و استعفا نداده است اما دیگر به آنجا نمی‌رود. او، آیت‌ا… هاشمی، علی اکبر ناطق نوری و… هنوز در جلسات این تشکل حضور پیدا نمی‌کنند. باید اینها بنشینند و با هم صحبت کنند که چه کاری می‌خواهند انجام دهند. 
 برخی معتقد به بازگشت احمدی‌نژاد به عرصه قدرت هستند. شما هم این احتمال را می‌دهید؟
ابدا بر نمی‌گردد و محال است. او دیگر بر نمی‌گردد. 
 چرا تصور می‌کنید که دیگر بر نمی‌گردد؟
حدس می‌زنم. 
 مبنای این حدس عملکردش در دولت‌های نهم و دهم بود؟
عملکرد و کارهایش مبنای حدسم بود، ضمن اینکه دیگر تیم هم ندارد که بخواهد برگردد. حزب و تیم ندارد، بدنه‌ای که با او بودند جدا شدند. 
 اما حامیانی دارد که می‌گویند فدایی او هستند.
فدایی هم دارد؟! برای چه فدایی دارد؟
 شاید دلیلش به شعارهایش که می‌داد باز‌می‌گردد!
شعار! با شعار مگر فدایی می‌شوند؟
 اگر قصد بازگشت به قدرت ندارد پس این همه تبلیغات و پول خرج کردن چه دلیلی دارد؟
باید مشخص شود این پولها از کجا آمده است. می‌گویید فعال هستند مگر چه کاری انجام می‌دهند. 
 فکر نمی‌کنید افرادی مانند رسایی بار دیگر دور او جمع شده و درخواست بازگشت بدهند؟
بعید است چون اینها دیگر دنبال احمدی‌نژاد نیستند. حتی آقای مصباح‌یزدی هم به نظر من، دنبال او نیست. 
 آقای خاتمی اخیرا عنوان کرده بود ما نسلی هستیم که نباید دیگر به قدرت باز گردیم. تحلیل شما از این جمله چیست که برخی عنوان کردند معنایش خداحافظی خاتمی با سیاست ورزی است؟
نه آقای خاتمی از اول نمی‌خواست بیاید. دوم خرداد هم نمی‌خواست بیاید بلکه بچه‌ها به زور او را آوردند؛ خاتمی دنبال کار فرهنگی بود و اصلا تیپ فرهنگی دارد. حرف‌هایش راست است. خودش نمی‌خواهد بیاید و طرف مقابل هم نمی‌خواهد او بیاید یعنی نه خودش می‌خواهد و نه آنها می‌خواهند که او بیاید. پس حضور آقای خاتمی در قدرت عملا منتفی است. 
 برخی معتقدند آقای خاتمی به این دلیل از بازنگشتن به قدرت سخن گفته که تندروها برای جریان اصلاحات دردسرساز نشوند یعنی خیالشان بابت عدم حضور خاتمی در قدرت راحت شود. 
فشارها بر جریان اصلاحات ربطی به آقای خاتمی ندارد. فشار می‌آورند؛ فشار کم نشده است. 
 با توجه به مواردی که اشاره شد، اکنون جایگاه آقای خاتمی قوی‌تر شده یا نه؟
اگر عکس آقای خاتمی بالای لیستی برای خبرگان یا مجلس باشد مطمئن باشید مردم رای خواهند داد. خوب هم رای خواهند داد. 
 مثل انتخابات مجلس هشتم؟
مگر در آن انتخابات چه شد؟
 لیستی که به نام یاران خاتمی بود مورد اقبال قرار نگرفت.
اصلا برای آن مجلس اشتباه کردند که از نام و عکس آقای خاتمی استفاده کردند. تعداد زیادی از نیروهای اصلاح‌طلب در آن مجلس رد شدند و اصلاح‌طلبان قهر کرده بودند. شرایط باید برای حضور اصلاح‌طلبان آماده شود. 
 الان شرایط در حال آماده شدن است؟
شما نگاه کنید برای انتخاب آقای روحانی، آقای خاتمی اثر داشت یا نداشت؟ حضور و حمایت آقای خاتمی خیلی در پیروزی آقای روحانی موثر بود. خاتمی دنبال قدرت نبود. او همواره نیروی موثری در تمام مقاطع است. 

 آقایان هاشمی و خاتمی و ناطق نوری در سال‌های قبل از 88 هر یک به اردوگاهی منتسب بودند؛ آیت‌ا… هاشمی به عنوان چهره فراجناحی، خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات و ناطق نوری هم از بزرگان اصولگرایی بود. چه پروسه‌ای طی شد که این سه شخصیت در انتخابات سال 92 در کنار هم قرار گرفته و مثلث قدرتمندی تشکیل دادند؟
ببینید درکل 8 سال کارهای دولت قبل به کشور ضربه زد و کاری کرد که همه به هم نزدیک شوند و فهمیدند تندروی چقدر به کشور ضربه زده است. این موضوع همه را به هم نزدیک کرد. 
 پس می‌توان گفت که احمدی‌نژاد سبب خیر هم شده است. 
بله. احمدی‌نژاد سبب خیر بود!
 چندی است که موضوع رسیدگی به تخلفات دولت قبل با جدیت پیگیری می‌شود. به نظر شما عملکرد آقای احمدی‌نژاد در قامت رئیس‌جمهور دولت‌های نهم و دهم دلیلی برای حضور او دردادگاه می‌تواند باشد؟
بالاخره اگر پرونده‌ای موجود است باید به دادگاه برود. اگر رانتی داده باید در دادگاه پاسخ دهد. 
 اگر سیستم او، این اشتباه را کرده یا خودش به خاطر بی‌تدبیری کارهایی کرده باشد، چطور؟
بی تدبیری با انجام کارهای تعمدی فرق دارد. قصور با تقصیر فرق دارد، بحث مقصر و قاصر است و باید دادگاه بگوید چه کسی قاصر و چه کسی مقصر بوده است. 
 این روزها دلواپسی مد شده است. شما دلواپس نیستید؟
نه؛ برای چه باید دلواپس باشم. دلواپس این باشم که داعش بیاید جلو. 
 دلیل بخشی از دلواپسان که این روزها تجمع می‌کنند یا اعتراض دارند این است که پس از پیروزی دکتر روحانی بر خلاف گذشته صاحب قدرت نشده‌اند. 
به ما خیلی وقت است چیزی نرسیده و نمی‌رسد!. 
 شما دلواپس داعش که به‌آن اشاره کردید هستید؟
داعش خطرناک است. مالکی اعلام کرد تکریت را گرفته اما نمی‌دانم چقدر آن را گرفته است. داعش جدی است، کارهای مالکی جدی است، آینده عراق جدی است، آینده عبدالله عبدالله و افغانستان مهم است. الان تظاهرات در کابل شروع شده است. این طرف و آن طرف کشور شلوغ است و اگر اوضاع همینطور باشد ترکش‌هایش ما را هم می‌گیرد. 
 منظورتان از ترکش‌ها چیست؟
حداقل یک مشت مهاجر افغانی و عراقی به ایران می‌آیند. مردم کشورمان چه باید بکنند، آنها که کاری نکرده‌اند. بیکاری زیاد می‌شود. در ماجرای حلبچه چقدر عراقی به ایران آمدند. فرض کنید داعش به خانقین بیاید، چقدر از مردم آنجا فرار می‌کنند و به ایران می‌آیند. کردستان که نمی‌تواند همه آنها را پناه دهد. از این طرف هم از افغانستان به خراسان سرازیر می‌شوند. دلواپسی من این موضوعات است و مساله، مساله ملی ماست. 
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا