ضرورت تعامل دولت با احزاب
یک مخاطب به نام مرتضی اسماعیل پور، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
یک سال پس از انتخابات ریاست جمهوری دیگر وقت آن رسیده است که جامعه را به امر مهم مردم سالاری و دموکراسی بیش از پیش ترغیب کنیم و تا جایی که می توانیم حتی از محدودیت های قانونی نیز استفاده ببریم تا تمرین دموکراسی در جامعه را وسعت ببخشیم.
برای اصلاحات، ابزار لازم است؛ ابزارهای که امر سیاسی و اجتماعی را تسریع می بخشد؛ بدین منظور راهکارهای پیشنهاد شده در جامعه مجدد باید بازبینی شود و مسایل را هم از بالا و هم پایین حل کرد.
به باور بنده ما نیز وظایفی را به عنوان شهروندان جامعه و همچنین فعالین مدنی و سیاسی بر عهده ی خویش باید ببینیم و در پذیرش آن کوتاهی و کاستی نداشته باشیم. در جامعه همه ی ما ضمن داشتن حق و حقوقی، به دنبال راهکارهای هستیم که این احقاق حقوق حقه طوری ادا شود که موجب تضعیف حقوق دیگران نشود و باید از یاد نبریم که در راه رسیدن به حقوق، نیاز آن است که منتظر حل این مسایل از بالا نباشیم و خودمان با توجه به پتانسیل های موجود اقداماتی نیز انجام دهیم.
بدین منظور احزاب می توانند نقش تجمیع آرا را با اهداف و مرامی مشخص ایفا کنند. احزاب وظایفی دارند که در راه اعتلای جامعه برنامه بدهند. احزاب باید به دنبال تفکر اصلاحی باشند و برای کمک به دولت در جهت ترمیم معظلات و مشکلات پیشگام شوند و این کمک می تواند به مدد کمیته های موجود در احزاب و شناخت از محرومیت ها و مشکلات نیز برجسته شود.
البته این امر مستلزم آن است که تمامی احزاب فعال شوند و متمرکز به یک حزب اقلیت، حزب اکثریت و یا طیف های (احزاب) محفلی و دولت گرا نشود که در این صورت با این گونه برخورد ها؛ نقش احزاب به عنوان همراهان و منتقدان نادیده گرفته شده و تنها به احزاب لبیک گو و دولت گرا توجه می شود؛ اجازه داده می شود و همین امر به معنای نادیده گرفتن نقش مهم احزاب در جامعه تلقی می شود.
در این پروسه به حتم احزاب در کنار روشنفکران که جریان روشنفکری جامعه (به مدد فعالین علمی و دانشگاهی) را با خود به یدک می کشند، می توانند راهکارهای برون رفت از بحران های جامعه را معرفی کنند. شاه کلید گذر از معظلات را به باور بنده احزاب و روشنفکران می توانند داشته باشند. زیرا وقتی احزاب که با برنامه ی مدون خود و داشتن الیت جامعه دست در دستان روشنفکران نیز گذاشته باشند می توانند به تحلیل های مناسبی برسند و دولت نیز به عنوان مجری امور مربوطه به حل مشکلات کشور با داشتن اختیارات به رفع محرومیت ها و همچنین تقویت ساز و کارهای اصلاحات موجود در جامعه پیش برود. آن زمان با توجه به فکر ارائه شده می توان به مدد احزاب به توسعه ی معقول و همچنین توسعه ی متوازن نیز دست یافت.
لازم است ذکر شود اینکه همواره احزاب را به عنوان رقیبان می بینند خطر بزرگی است که به رشد و توسعه ی کشور ضربه خواهد زد؛ و حال که به رشد و نمو تفکر دموکراسی طلبی بزرگترین ضربات را زده است. در حالی که اگر این تفکر رقیب جای خود را به تفکر همکار و رفیقِ رقیب تغییر دهد می تواند به رشد و نجات کشور کمک شایانی دهد.
نگاه امنیتی در کنار نگاه “رقیب سیاسی که باید حذف شود” یکی دیگر از مشکلات پیش روی احزاب است. اگر دولت ها و دستگاه ها از این فرآیند گذر کنند و به جای نگاه امنیتی و رقیب سیاسی به احزاب با دید تعامل توجه کنند و اجازه پیشروی بدهند؛ احزاب می توانند کمک حال رشد جامعه باشند. احزاب در تمامی کشورها با شناخت الیت جامعه و همچنین خود، به دنبال دادن راهکار و همچنین رفع مشکلات موجود است ولی با موانع و هشدارها، به حتم کاری از پیش نخواهد رفت. ما باید به کشف مفاهیم روی آوریم و ضمن حمایت از احزاب به گسترش آن نیز روی آورده که در این صورت ضمن تشکیل؛ تشکل های مردم نهاد در کشور احزاب را به طور جدی و مجدد چون سال های دولت اصلاحات رونق مجددی ببخشیم.
انتهای پیام