«پایتخت» بر تخت ریا و تخته نفاق
«مرتضی زارعی» مدرس دانشگاه در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «پایتخت بر تخت ریا و تخته نفاق» نوشت:
این شبها سریال پایتخت از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود که سیر و سیاحت و خوش گذرانی عدهای ایرانی را در ترکیه به تصویر میکشد که البته هیچ نسبتی با سریهای قبلی این سریال ندارد که بر محوریت خانوادهی متوسط ایرانی با اصالتها و سادگیهایش استوار بود.
در سری جدید پایتخت به جای تهران یا مازندران و ایران، ترکیه و شهرهایش محور کار و تبلیغ است و البته به تبع فرهنگ سکولار آنجا، موسیقی ترک، زنان بیحجاب ترک و ایضا زنان بی حجاب ایرانی مهاجر و مردان شلوارکپوش خارجی و بدتر از همه امری که بنیان سریال را ویران کرده و آن فاصله گرفتن از سادگی و اصالت مردمی سریهای قبلی و در مقابل تبلیغ اشرافیت و تصویر انواع خوردنی و خوردنها و تفریحات اشرافی در منظر مردمی که اغلب وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند و از تامین ضروریات زندگی نیز عاجزند و…
جالب این که دو مدعی بزرگ ارزشها یعنی صداوسیما و رسانهی اوج متعلق به نهادی انقلابی و نظامی، سرمایهگزار و تهیه کنندهی این سریال هستند و این یعنی گویا برخی از عناوین محلل محرمات مذهبی و سیاسی است! و این یعنی ادعا مهمتر از عمل و اعتقاد است! و این یعنی گویا برای عدهای در داخل دفاع از ارزشها و اصالتها شعار فریب کارانهای بیش نیست! و این یعنی هدف وسیله را توجبه میکند! و میتوان برای اهداف به ظاهر و به ادعا مقدس راههای بسیار نامقدس و آلوده را رفت و پیمود!
و این یعنی درد اصلی جامعهی ما نه بدحجابی و امثال آن بلکه ریا کاری و نفاق مدعیان ارزشهاست و این یعنی توبه فرمایان خود توبه کمتر میکنند و بیجا نیست که برخی در داخل در اجرای احکام ارزشی جبهه میگیرند چون از ناحیهی مدعیان ریا کاری بسیار دیدهاند ونمونهی به روزش همین سریال است که متاسفانه امسال خوش نامی سابق خود را قربانی سیاست و سرمایه کرد و سرمایهی مردمی خود را به ثمن بخسی فروخت.
و به راستی چنین سریالی اگر بودجه و حمایتی غیر از صداوسیما و آن نهاد دیگر را در پشت داشت تریبونهای مدعی ارزش وانقلاب فریادهای بلند واسلاما و وانقلابا سر نمیدادند؟ و بالاخره آیا نباید در کشف و درمان معضلات اجتماعی عمیقتر دید؟ و اول ریا و نفاق و امثال آن را باید دید و درمان کرد؟
انتهای پیام
سلام آقای استاد دانشگاه. اول روی املا فارسیت کارکن لطفا.
سرمایه گذار درسته.
از مصدر گذاشتن میاد.
گزار از مصدر گزاردن میاد که این دو خیلی با هم فرق دارند.
همین است این شخصیت کلیشه ای پرورش یافتگان حضرات است..
کجای کاری عزیز من! گویا عده ای که بقایشان را در قدرت، بقای نظام و شعارشان را اوجب واجبات خواندن حفظ نظام میدانند دست به هر کاری میزنند تا این مهم انجام شود استمداد از امیر تتلو و ترکیه با آنتالیا ییهایش که سهل است ، بشار اسد سکولار را نیز حزب اللهی میخوانند و قس علیهذا…
سلام و تشکر از این استاد دانشگاه
با یک چنین اساتیدی که چشمانشان را بر روی واقعیات می بندند و یا نمی بینند و یا کتمان میکنند که وضعیت فرهنگی ما به چنین راهی در حال سقوط است باید متاسف بود.
دامنه اقدامات فرهنگی در کشور طوری است که هرکس هرکاری توسط یک طیف فکری نظام انجام دهد مورد تهاجم و تخطئه قرارمیگیرد.
با رعایت شئون بسازی میگویند واقع بین نیستند
اینطوری بسازی اینگونه است..
ولی بدتر از همه اینها تحلیل کسانی است که تربیت فرزندانمان به دست آنهاست.
العاقبه للمتقین
کمی دقت کن دراین مطلب ایل موضوع انستکه اگر ما بسازیم اشکالی ندارد ولی اگر دیگران بسازند باین مانند عضوشیردهنده گرگها سانسورشود…….
آقا خواهشاً این نوع محصولات فرهنگی رو وارد بازی های سیاسی نکنید!
به نظر من، مهم نیست اسپانسر این فصل پایتخت کی بوده. با دیدن این سریال، نه بعضی ها به این فکر می افتند که منبعد تند و تند به ترکیه سفر کنند، نه آدم هایی که حالا بیشتر به بی حجابی یا شلوارک پوشیدن در ترکیه غبطه بخورند و نه بعضی به این فکر می افتند که افکار منتقدانه و غیراصولگرایانه رو کنار گذاشته و فی الفور عازم سوریه شده و علیه داعش و بقیه بجنگند. ولی انصافاً بیشتر مردم با دیدن این سریال یک سرگرمی مهیج داشتند و همین مهمه! در ضمن این رفتار دوگانه و غیراخلاقی که مورد انتقاد نویسنده مطلبه، قبلاً هم وجود داشته و معضل مشترک اصولگرا و اصلاح طلبه و همه مردم هم از اون اطلاع دارند.
نویسنده به عناصر زمان و مکان در بروز ارزشها توجه نداشته است !
بشار اسد با آب کوثر هم تطهیر نمی شود .پایتخت و به وقت شام واسه بشار تمبان نمیشه