خرید تور نوروزی

معنای توییت آشنا درباره‌ی دلار چه بود؟

«احسان امینی»، تحلیلگر اقتصادی، در توییت‌هایی درباره‌ی وضعیت نوسانات قیمت دلار در روزهای اخیر و نظر حسام الدین آشنا، مشاور رییس جمهور، نوشت:

دیشب توییت آقای آشنا در خصوص دخالت خارجی در بازار ارز کشور سوال های فراوانی ایجاد کرد و حتی اظهارنظرهای عجیبی شد.

سعی می کنم خیلی ساده توضیح بدهم چطور می‌شود منشاء خارجی تقاضای ارز باعث افزایش تورم و قیمت دلار شود و مکانیزم آن چطور عمل می‌کند.

فرض کنید کشور x قصد دارد تا اردیبهشت ماه طی یک پروسه چند ماهه بازار ارز ما را ملتهب کند و همزمان مسوولین بانک مرکزی پروژه قصد یکسان سازی نرخ ارز و افزایش نرخ تا ۴۲۰۰ تومان را دارند اجرا می‌کنند.

کشور ما مدت طولانی تحت تحریم بوده و مبادلات بانکی ما از طریق صرافی ها انجام می‌شود.

نظارت بانک مرکزی محدود به واردات است و نظارتی مستمری روی صرافی‌ها ندارد و نهایت نظارت کنترل های دوره ای معمولی است.

حالا بر می گردیم به کشور x و شروع بازی. کشور x متوجه شده میزان نقدینگی ما به شدت رشد کرده و همزمان به خاطر یکسان سازی نرخ ارز دلار در حال نوسان است.

کشور x اقدام به خرید دلار با حجم بالا از طریق صرافی های طرف معامله ما در خارج از کشور می‌کند (اربیل، سلیمانیه، استانبول، هرات، دبی). حالا صرافی های تهران متوجه نیاز دلاری خارج می‌شوند و شروع به جمع‌آوری دلار از کف بازار می‌کنند و این افزایش تقاضا، باعث افزایش قیمت می‌شود.

حالا بانک مرکزی متوجه تقاضا می‌شود و فکر می‌کند منشاء داخلی دارد و آقای سیف اقدام به ساماندهی بازار داخلی و کنترل پلیسی و حذف دلال ها می‌کند.

همزمان ارز مداخله ای را وارد بازار و واردات را کنترل می‌کند و با اطمینان می گوید کسانی که دلار بخرند؛ حتما ضرر خواهند کرد.

اما مجددا کشور x اقدام به خرید دلار می‌کند. حالا شاید سوال شود مکانیزم تصفیه این مبادلات چطور برقرار می‌شود؟ آیا کشور x دارد ریال ما را جمع می‌کند؟ چه نیازی به ریال دارد؟

مکانیزم این است: افزایش قیمت دلار باعث فروش دلار توسط بانک مرکزی می‌شود و صراف که در مثلا دبی نشسته، تقاضا دلار از صراف تهران دارد. حالا بانک دلار را می‌دهد به مصرف کننده (مردم) تا قیمت کنترل شود و مردم چون قیمت افزایش داشته؛ اقدام به فروش به صراف تهران می‌کنند.

مردم به بانک مرکزی ریال می‌دهند و دلار می‌گیرند. صراف تهران دلار را از مردم می‌خرد و ریال می‌دهد. حالا صراف تهران دلار را می‌دهد به صراف دبی، اما ریال نمی‌گیرد و به جایش مثلا درهم می‌گیرد.

حالا صراف تهران درهم دارد و وارد بازار می‌کند. این بار مجددا بانک مرکزی فعال می‌‌شود و متوجه می‌شود در بازار درهم فراوان شده و قیمت داخل نسبت به برابری قیمت دلار به درهم حباب دارد.

پس اقدام به خرید درهم از صراف تهران می‌کند تا تعادل قیمت درهم و دلار نسبت به نرخ جهانی برقرار شود. حالا صراف تهران مجددا ریال دارد؛ صراف دبی دلار و مصرف کننده (مردم) سود کرده‌اند و قیمت دلار افزایش داشته است.

این بازی مجددا تکرار می‌شود تا قیمت مجددا رشد کند و دلار از دست بانک مرکزی خارج شود.

اما این وضعیت، حاشیه هم دارد. یعنی حالا سرمایه‌ها ترسیده اند و همراه با موج کشور x اقدام به خروج سرمایه از کشور می‌کنند و بانک مرکزی شروع به سیاست سختگیرانه تر می‌کند.

حالا بانک مرکزی با منابع فراوان درهم (برای مثال) روبرو شده؛ اما دیگر دلار ندارد و اقدام به حذف ثبت سفارش واردات با دلار می‌کند و عملا می‌گوید هرچقدر درهم بخواهید برای واردات هست؛ اما ما دیگر معامله دلاری نداریم.

باز مجددا کشور x اقدام به خرید می‌کند و تا حدی پیش می‌رود که منابع دلاری ما تا زمان خروج ترامپ از برجام پایان پیدا کند.

با خروج ترامپ از برجام با دلار ۵۵۰۰ تومان طرف هستیم. تورم ایجاد شده و بحران اقتصادی شکل گرفته و به راحتی می توان اغتشاش ایجاد کرد.

شاید بپرسید از کجا می شود فهمید این مکانیزم پایان پیدا کرده؟ جواب را باید از نرخ دلار به ریال در (سلیمانیه، اربیل، دبی، هرات، استانبول)جویا شد.

زمانی که دلار ۴۲۰۰ تومان بود، نرخ دلار سلیمانیه یا هرات حدود ۱۰۰ تومان بالاتر معامله می‌شد؛ یعنی حدود ۴۳۰۰ تومان. اما حالا این ارقام برعکس شده و قیمت دلار امروز ۵۹۰۰ تا ۶۲۰۰ بوده، اما در هرات حدود ۵۵۵۰ و در سلیمانیه ۵۶۵۰ بوده.

یعنی تقریبا دلار در صرافی های خارجی دارد زیر قیمت تهران آن هم با اختلاف حدود ۳۰۰ تومان معامله می‌شود.

نکته دقیقا همین است. یعنی صرافی های خارج دارند پالس خروج از بازار را صادر می‌کنند.

این، یعنی بانک مرکزی که الان بشدت تحت فشار است و قصد دارد نرخ دلار را سرکوب کند؛ حالا برعکس مکانیزم را اجرا می‌کند. دلار وارد می‌کند و درهم (مثال) خارج.

حالا صرافی های خارجی مجددا درهم خودشان را از بانک مرکزی ایران پس گرفته اند و دلار بانک مرکزی را به آن پس داده اند و کشور x با هزینه اندک کارمزد نقل و انتقال توانست اوضاع اقتصادی ما را بهم بریزد و بانک مرکزی حالا مجبور است ۵۵۰۰ تومان را قبول کند.

چون اگر بخواهد نرخ را کاهش بدهد: حتما بازار واکنش نشان می دهد و تقاضا باعث می‌شود دلارهای بانک مجددا از سیستم خارج شود.

این شیوه فقط به خاطر عدم کنترل صرافی ها شکل گرفته است. صرافی به فکر کارمزد و سود است و این وظیفه بانک مرکزی است که اعمال سیاست کند.

به راحتی می شد ارز خانگی و بازی منشاء خارجی را مهار کرد. کافی بود خرید فیزیکی دلار در صرافی ها به بانک ها واگذار شود و ارسال حواله صرافی با تاییدیه بانک مرکزی باشد.

ارز را از بازار توسط بانکها جمع کنیم و با نظارت قطره چکانی به صراف ها بدهیم. همین مکانیزم ساده طی کمتر از ۱۰ روز بازار را به تعادل می‌رساند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. عده ای مفتخور برای ایجاد بحران ارزی صحبت از نظریه فنر می کردند و استدلالشان این بود چون تورم بالاست نرخ باید با تورم متعادل شود اونقدر این عده نفهم بودند و مشغول برنامه ریزی برای ایجاد بحران ارزی بودند که شعور مخاطب را نادیده می گرفتند چون هرچه باشد نرخ تورم رسمی حداکثر ۳ درصد بالا رفته باشد بعد آمدند دنبال فلسفه های دیگر تا حالا. روحانی تا عناصر کوتوله را از اقتصاد و برنامه ریزی برندارد همین داستان ادامه دارد چون عده ای خیلی راحت از سر و کول اونها بالا می رن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا