كورسويی برای پايان كودک آزاری
در روزهای گذشته خبری منتشر شد که در آن معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران از سلب حضانت از هفت والدین متخلف به دلیل کودک آزاری در سال 96 خبر داده بود.
روزنامه قانون در گزارشی نوشت: علت این سلب حضانت نيز ضرب و شتم کودکان به وسیله خانوادههایشان بود. در آمارهای که سال گذشته درباره کودک آزاری اعلام شده، آمده بود که بیش از چهار هزار تماس در خصوص کودک آزاری با اورژانس اجتماعی تا پایان سال 96 برقرار شده است که در مجموع 146 مورد آن به تایید رسیده و صحت داشته است.
به گفته «اسد بیگی»، ريیس اورژانس اجتماعی سابق تهران نیز بیشترین آمار تماسها به این سازمان با موضوع کودک آزاری بوده است. در قوانین حمایتی از کودکان نیز آمده که اگر کسی به هر نحوی شاهد کودک آزاری باشد یا در جریان آن قرار داشته باشد و به بهزیستی و نهادهای مربوطه اطلاع ندهد، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد. سالهاست که فعالان حقوق کودکان در تریبونهای مختلف فریاد می زنند که هر چه زودتر لایحه حمایت از کودکان در مجلس تصویب شود اما هر بار تصویب این قانون به تعویق می افتد و چه بسیار کودکانی که در این میان قربانی می شوند.
«فاطمه قاسم زاده»، فعال حقوق کودک در گفت و گو با «قانون» با اشاره به قانون سلب حضانت کودکان آزاردیده از والدینشان میگوید:«قانون گرفتن حضانت کودکان آزاردیده که در خانوادهها توسط والدین مورد کودکآزاری قرار گرفته اند، همواره وجود داشته است. این در لایحه کلی حمایت از حقوق کودکان نیز مطرح شده بود».
او با اشاره به اینکه اگر محرز شود پدر و مادر کودکی را مورد آزار قرار دادهاند و آزار در حدی باشد که باعث شود نواقص بسیار جدی به کودک وارد شود، بهزیستی موظف است حضانت این بچه ها را از پدر و مادر بگیرد و خودش از او نگهداری کند اما خیلی کم این مورد تا به حال پیش آمده است».
این فعال حقوق کودک با بیان اینکه در ایران سازمان های مردم نهاد میتوانند به طور مستقل پیگیر حقوق کودکان باشند ، افزود:«سازمانهای مردم نهاد نمی توانند پیگیر حقوق کودک باشند و موارد کودک آزاری را به بهزیستی ثابت کنند و دوباره در نهایت این کودک به والدین آزارگر برگردانده میشد. به دلایل مختلف گاهی پدر و مادر نه تنها از عهده تربیت بچه هایشان برنمیآیند بلکه به شدت آنها را آزار می دهند و هیچ مرجع فردی نمیتواند برای نجات آنها اقدام کند».
او درباره کمکی که مردم می توانند به این کودکان کنند، گفت:« تنها کاری که می شود انجام داد، این است که هر کسی شاهد کودک آزاری بود در هر مکان و زمانی باید آن را به بهزیستی و اورژانس اجتماعی اطلاع دهد؛ البته این موضوع در لایحه حمایت از کودکان در مجلس ششم هم تصویب شده بود. این در واقع جرم عمومی است؛ یعنی اگر کسی شاهد کودک آزاری باشد و آن را گزارش ندهد مرتکب جرم عمومی شده است» .
الزام تماس تلفنی با بهزیستی در موارد دیدن کودکآزاری
اجرای قانون التزام به تماس تلفنی در موارد دیدهشدن کودک آزاری قدم بزرگی در ارتباط با کاهش آزار کودکان است.
این فعال حقوق کودک در ادامه میگوید:« اورژانس اجتماعی هم اعلام کرده بیشترین تماس هایی که در این واحد از طریق مردم انجام می شود، مربوط به کودک آزاری است. یعنی مردم یا سازمان های مردم نهاد حامی کودک این تماسها را می گیرند و در مقابل باید قانونهایی هم باشد که بتواند حضانت بچه هایی که در خانواده مورد آزار قرار میگیرند، از والدینشان سلب کند».
قاسمزاده ابراز امیدواری می کند از اینکه این روال بررسی وضعیت کودکان و سلب حضانت از خانوادههای آزارگر ادامه پیدا کند و ادامه می دهد:«اگر اقداماتی مانند آموزش نتواند مانع کودک آزاری شود، مثل همه کشورهای دیگر بچه ها باید زیر پوشش سازمان های دولتی قرار بگیرند. البته در کشورهای دیگر این سازمان های حمایت از کودکان به طور غیردولتی هم فعالیت میکنند و درصد زیادی از این بچه ها را زیر پوشش خودشان قرار می دهند. اگر اقدامی صورت بگیرد که سازمان های غیردولتی هم بتوانند کودکان در معرض آسیب را تحت پوشش خودشان قرار دهند، اتفاق مثبتی می افتد و فشار از روی سازمان های دولتی هم برداشته می شود و تعداد کودکانی که از خانواده های آزارگر نجات پیدا می کنند بیشتر می شود».
فقر و اعتیاد، زمینه ساز آزار کودکان در خانواده
كودكان زیادی بعد از اینکه به بهزیستی تحویل داده می شوند دوباره به خانواده برمی گردند و این در صورت درخواست خانواده است. این فعال حقوق کودک به این موضوع هم اشاره می کند و می گوید:«در مواردی دیده شده که بهزیستی کودکان آزار دیده را از خانواده هایشان گرفته اما بعد از مدتی دوباره به خانواده برميگردند و دوباره همان روال آزار کودک ادامه پیدا کرده است». معمولا در مواردی حضانت کودک از پدر و مادر سلب می شود که بسیار شدید است؛ یعنی بايد کودک آزار دیده در موارد مختلف حقوقش از نظر بهداشت، سلامت، امنیت و … نادیده گرفته شده كه اینها منجر به سلب حضانت خانواده شده است.
قاسمزاده درباره مشکلات این خانواده ها می گوید: « اغلب این والدین دچار اعتیاد بسیار شدید و فقر هستند و رفتارهایی با کودک می کنند که گاهی اوقات غیرقابل باور است. مواردي در این سال ها دیده شده که بعضی از آنها منجر به قتل شده است».
او به کار کودک در خانواده نیز اشاره می کند و با بیان اینکه این نوعی آزار اجتماعی محسوب می شود می افزاید: «در این موارد ممکن است پدر ومادر به تنهایی مقصر نباشد اما کودک به هر حال به خاطر فقر مجبور شده که کار کند. کار کودک هم خودش آزار است که در خیلی از خانواده ها وجود دارد. در بسیاری از موارد غیر از مشکلات اقتصادی، فقر فرهنگی هم وجود دارد که باعث آسیب های زیادی شده است». کودکانی هستند که به علت فشارها و تنشهایی که در طول روز با آنها مواجه می شوند دچار شب ادراری هستند و به این خاطر مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.
قاسمزاده این مورد را هم مثال می زند و ادامه می دهد:« من کار مشاوره با این کودکان را انجام می دهم و در موارد زیادی دیده ام که بچه ها به علت فشارهایی که خانواده به آنها وارد می کند، دچار شب ادراری شده اند. این شب ادراری به هیچ عنوان در اختیار کودک نیست و تحت تاثیر تنشهایی است که در طول روز به او وارد می شود. به هر حال او نمی تواند خودش ر ا کنترل کند اما از سوی والدین به بدترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. خانواده ای بود که به خاطر چنین اتفاقی، پشت دست کودکش را داغ کرده بود که این کار را انجام ندهد. والدینی بوده اند که سیگار روشن را روی بدن کودکان خاموش کرده اند. از این نوع موارد متاسفانه کم نیست و مداخلات بهزیستی می تواند در بسیاری از موارد بسیار موثر واقع شود».
بهزیستی در مواردی خانواده را سلب حضانت میکند که اوضاع كودك بسیار وخیم شده باشد. قاسمزاده درباره این مورد نیز می گوید:« اینکه در چنین مواقعی بهزیستی بسیار دیر اقدام میکند دلایل مختلف دارد؛ یکی اینکه امکانات کافی برای نگهداری از بچه ها را ندارد یا اینکه در برخی از قوانین ما به نقش پدر اهمیت بسیاری داده است و مانع سلب حضانت می شود. اگر قرار باشد این کار به صورت سازماندهی شده تر انجام شود، شاید برای پدر و مادرهایی که به هر دلیلی به آزار کودکان میپردازند به عنوان مانعی در برابر آزار جنسی باشد».
اثرات مثبت این مساله در ارتباط با کودکانی است که پدر و مادرها مسئولیت بیشتری برای نگهداری از کودکانشان احساس کنند یا به هر قیمتی بچه دار نشوند. باید بدانند که اگر به کودک آزار برسانند، نهادهایی هستند که از این بچه ها نگهداری می کنند. از طرف دیگر تجربیات و تحقیقات نشان داده است که بسیاری از والدینی که کودکانشان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند خودشان نیز در کودکی مورد آزار قرار گرفته اند. پس اگر این قطع نشود و مانع ایجاد نشود، طبیعتا کودکی که مورد آزار می گیرد، می تواند افراد دیگر را مورد آزار قرار دهند.
گرفتن حضانت کودکان آزارديده، یعنی توقف چرخه کودک آزاری
یکی از روش هایی که می تواند از چرخه کودکآزاری جلوگیری کند، این است که پدر و مادرهایی که کودکانشان را آزار می دهند حضانت از آنها گرفته شود و با آنها برخورد جدی انجام گیرد تا این بچه ها تبدیل به آزارگرهای آینده نشوند. عاطفه صحرایی، فعال حقوق کودک در جمعیت امام علی(ع) است.
او در گفت وگو با «قانون» به موضوع فقر و اعتیاد در خانواده ها اشاره می کند که همین خودش زمینهساز کودک آزاری است. او می گوید:« نوع تربیت دراین خانواده ها با کتک زدن همراه است و بچه ها دچار انواع خشونتهای فیزیکی و کلامی هستند. در برخی موارد خشونت های جنسی را هم باید این موارد افزود. این بچه ها یا به همسایه ها می گویند که چه اتفاقی در خانه برایشان می افتد یا همسایهها می بینند و به اورژانس اجتماعی اطلاع می دهند اما در بعضی موارد هم کودکان خودشان با اورژانس یا مددکارانی که با آنها در ارتباط هستند، تماس میگیرند».
او که خود بارها پیگیر وضعیت کودکان آزاردیده از سوی خانواده هایشان به بهزیستی بوده است، می گوید:« معمولا با همان تماس اولی که کودک یا همسایه ها با اورژانس اجتماعی می گیرند الزام فوری از طریق بهزیستی برای کمک به کودک اتفاق نمی افتد. مددکاران با با نامه نگاری با اورژانس اجتماعی و بهزیستی پیگیر می شوند تا هر چه زودتر بهزیستی اقدامات قانونی را برای رهایی این کودک از پدر و مادر آزارگر را انجام دهد. بعد از این نامه، تحقیقات انجام می شود که اگر تحقیقات به نتیجه رسید، وارد مرحله دادن بچه به بهزیستی می شود. در بسیاری موارد بهزیستی بچه را از پدر و مادر می گیرد و میبرد». مشکلی که در این میان وجود دارد، این است که دوباره خانواده آزارگر بچههایشان را از بهزیستی می گیرند.
صحرایی می گوید:« بچه در قرنطینه بهزیستی نگهداری می شود تا اینکه پرونده او به دست قاضی برسد و حکم بدهد. ممکن است این پروسه ماهها طول بکشد. در این دادگاه ها پدر و کودک حضور دارند و حکم صادر می شود. در بسیاری از مواقع هم این طور است که از پدر تعهد می گیرند که دیگر بچه را کتک نزند اما دوباره همان اتفاق می افتد. اگر مددکارها در منطقه حاضر باشند کودک را نجات میدهند و اگر نباشند، دوباره کودک از سوی خانواده مورد آزار قرار می گیرد».
انتهای پیام