شکست شبکه آی فیلم در جذب مخاطبان عرب
«شبکه آی فیلم به طرز آشکاری در جذب مخاطبان عرب شکست خورده است. در اینجا بحث بر سر این نیست که شبکه آی فیلم هیچ مخاطب عربی ندارد؛ نکته در اینجاست که کیفیت سریال های ایرانی باید می توانست درصد مهمی از مخاطبان عرب را جلب کند. علاوه بر کیفیت بالای سریال های ایرانی، رعایت سخت گیرانه ی کدهای اخلاقی باید می توانست در چهار سال گذشته مخاطبان میلیونی در جهان عرب، که هنوز سنت در آن بر تجدد برتری دارد، برای ما به ارمغان بیاورد».
احسان شاه قاسمی، دانشجوی دکتری ارتباطات دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان «نقدی بر شبکه آی فیلم» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده، در آسیب شناسی شبکه ی تلویزیونی آی فیلم نوشت:
از ابتدای دهه ی 1980 رسانه های بزرگ تصمیم گرفتند حوزه ی کار خود را گسترش دهند. جهانی شدن به عنوان فرآیندی که حاصل و عامل ایجاد رسانه های بین المللی و جهانی بوده است، موتور محرکه این گسترش جهانی بوده است. برخی میگویند رسانهها با شکستن موانع مکان و زمان میان مردمان و ملتها، خانوادهای جهانی خلق کرده اند که در آن تفاوت ها در جهت آنچه ما به اشتراک میگذاریم و قبول داریم محو میشوند. مک لوهان اصطلاح دهکده جهانی را برای تشریح همین پدیده به کار برد. او رشد رسانههای جهانی و تکنولوژیهای جهانی را یک امر مثبت و ثمر بخش میدید. ارتباطات الکترونیک در حال تولید محیطی هستند که در آن مردم در قبال یکدیگر مسوولیت دارند. همانطور که تعداد بیشتری از مردم میتوانند صدای خود را به گوش بقیه برسانند، درک بین المللی گسترش پیدا میکند و از میزان اختلافات کاسته میشود. از نظر مک لوهان اگر اطلاعات بیشتری در دسترس مردم باشد همکاری تقویت میشود و تضادها و بد جنسیها کاهش پیدا میکند. او به رسانههای جهانی به عنوان یک نیروی آزادیبخش، تقویت کننده برابری و موتور دموکراسی عام مینگریست (ویلیامز، 1392).
کشور ایران با توجه به شرایط خاص سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … نیازمند دستگاه های مدیریت افکار نیرومند است. به همین دلیل نهاد صدا و سیما در کشور جمهوری اسلامی ایران دائما در حال توسعه و پیشرفت بوده است. مقام معظم رهبری در آغاز سال 1383 دیداری از رسانه ی ملی داشتند و فرمودند «توقعات و تأکیدات رهبرى در دوره جدید ریاست صدا و سیما هم ادامه خواهد داشت زیرا براى تکامل و پیشرفت نباید به هیچ حدى قانع بود» (وب سایت مقام معظم رهبری، 1383).
در برنامه پنجم توسعه، مصوب ۱۵/۱۰/ ۱۳۸۹ مجلس شورای اسلامی، تکالیف ذیل برای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی تعیین شده است:
ـ حمایت مالی و حقوقی دولت از تأسیس شهرک های سینمایی، تلویزیونی و رسانه ای (بند «ب» تبصره ذیل ماده ۹)
ـ اجرای برنامه های آموزشی در خصوص ارتقای آگاهی های عمومی و دستیابی به توسعه پایدار در زمینه حفظ محیط زیست (بند «الف» ماده ۱۸۹)
ـ آموزش همگانی حقوق شهروندی در خصوص امور مالیاتی، اداری، کار و تأمین اجتماعی، محیط زیست، بانکی، بیمه ای و مشابه آن توسط دستگاه های ذیربط از طریق صدا و سیما (جزء ۱ و ۲ و تبصره بند «د» ماده ۲۱۱)
همچنین، در بند «و» ماده 19 برنامه پنجم توسعه کشور آمده است «سازمان صدا و سیما موظف است در راستای ترویج ارزش های اسلامی ـ ایرانی، ارتقاء سطح فرهنگ عمومی و مقابله با ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی، تقویت و گسترش برنامههای آموزشی، علمی و تربیتی در شبکههای مرتبط به ویژه برای دانشآموزان و دانشجویان در جهت حمایت از تحول در نظام آموزش و پرورش و تقویت هویت ملی جوانان را در اولویت قرار دهد».
در سند چشم انداز سال 1404 جمهوری اسلامی آمده است «چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در 1404 هجری شمسی در حوزه فرهنگ چنین خواهد بود:
توسعه یافته؛ متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزش های اسلامی، ملی و انقلابی، با تاکید بر مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان ها، و بهره مند از امنیت اجتماعی و قضایی.
فعال، مسئولیت پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه ی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
الهام بخش، فعال و موثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه کار آمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تاثیر گذار بر همگرایی اسلامی و منطقه ای بر اساس و اندیشه های امام خمینی (ره)».
در این راستا یکی از اقدامات بسیار هوشمندانه ای که انجام شده است، تاسیس شبکه آی فیلم در سال 1389 است. این شبکه که به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی برنامه پخش می کند، یک نوآوری بسیار هوشمندانه، نه در ایران، که در جهان است. البته دوبله ی سریال کشورها برای کشورها و فرهنگ های دیگر، چیز جدیدی نیست، اما این رویکرد خاص ایران به یک منطقه ی خاص جغرافیایی، مذهبی و سیاسی است که تاسیس شبکه آی فیلم را به یک ابتکار بسیار عالی بدل کرده است. با این حال، بسیار شگفت آور است که برخی اشتباهات فاحش از سوی مدیران شبکه باعث شده که این شبکه اثربخشی خود را نسبت به مخاطب هدف خود، به صورت جزئی یا حتی کامل، از دست بدهد و بیشتر به شبکه ای در کنار بقیه ی شبکه ها برای سرگرم کردن مخاطبان ایرانی تبدیل شود.
اولین اشتباه، رویکرد کاملا غیر حرفه ای مدیران شبکه به دو مقوله «دین» و «ملیت» است. این شبکه به گفته مدیران آن 300 میلیون نفر مخاطب هدف دارد. با این حال – چنانکه بعدا توضیح خواهم داد – تعداد بسیار اندکی از مخاطبان در جهان عرب را جلب کرده است. یک واقعیت در جهان امروز این است که بخش مهمی از جهان اسلام اهل تسنن هستند و ظرف سه سال گذشته مجموعه ای از زرداران و زورداران بین المللی موفق شده اند شکاف های زیادی بین شیعیان و سنیان ایجاد کنند. هر چقدر بی سوادی بیشتر و تعصب شدیدتر باشد، حساسیت نابجا نسبت به مذهب افزایش می یابد و حملات تاسف بار به شیعیان در بسیاری از کشورهای عربی نشان می دهد که رویکرد دست اندرکاران شبکه ای مثل شبکه آی فیلم باید در مورد این مساله بی نهایت هوشمندانه باشد.
بالاخره، بخش عمده ای از کسانی که این شبکه برای آنها طراحی شده است، سنی هستند و در سال های اخیر نسبت به تشیع حساسیت پیدا کرده اند. نشان دادن عناصر مذهب تشیع، که در شبکه آی فیلم به وفور یافت می شود، باعث می شود اکثر آن مخاطبان سنی احساس کنند تحت حمله ی پروپاگاندایی قرار دارند و از دیدن این برنامه ها منصرف شوند. از آن بدتر، عناصر ضد عربی در فیلم هایی که شبکه آی فیلم دوبله و پخش کرده، اوج غیر حرفه ای گری مدیران شبکه آی فیلم را نشان می دهد.
به لحاظ تاریخی، دو فرهنگ عربی و ایرانی همیشه با هم در حال مناقشه بوده اند. آیا ما با پخش فیلم هایی در باره جنگ تحمیلی با یک کشور عربی، انتظار داریم مخاطبان ما در مثلا اردن، مصر یا یمن با رزمندگان ما در جنگ با یک کشور عربی همذات پنداری کنند؟
بدتر از آن، میلیون ها مخاطب شیعه ی عراقی، یکی از مهم ترین گروه های عربی برای ما، که ده ها هزار نفر از آنها در جنگ با ایران کشته شده اند، باید از این فیلم ها لذت ببرند؟ به یاد بیاوریم که صدام که از اتحاد شیعیان هراس داشت و ترس از شیعیان عراق یکی از مهم ترین دلایل او در حمله به ایران بود در اقدامی رذیلانه از سربازان شیعه در جبهه های پرخطر استفاده می کرد تا کشته شدن آنها در جنگ با ایران، نفرت از این کشور را در میان خانواده های شیعه ایجاد کند.
عجیب است که با رواج این همه ادبیات در مورد سبک زندگی غربی و تاثیر آن بر تغییر رفتار جوانان ایرانی، خود ما از این روش ترویج سبک زندگی هیچ استفاده ای نکرده ایم. دست اندرکاران شبکه آی فیلم باید بدانند که نشان دادن فیلم های صرفا خانوادگی و کاملا غیر سیاسی برای مخاطبان عرب و مخصوصا زنان عرب نه تنها سبک زندگی ایرانی اسلامی را به طور پنهان ترویج می کند، بلکه می تواند به عناصر فرهنگ ایرانی اسلامی که در آن چنین سریال های جذابی تولید شده اند دست بالاتر را بدهد.
باید دقت کرد که به رغم انتقاداتی که از سریال های تلویزیونی ایرانی می شود، ضعیف ترین سریال تلویزیونی در ایران با قوی ترین سریال های خانوادگی عربی هم سر یا حتی از آنها برترند. در این فضا رقابت و بردن قلب ها و ذهن های مخاطبان عرب بسیار آسان است. کافی است رویکرد حرفه ای داشته باشیم.
این اشکال یک اشکال بسیار مهم است. اما تنها اشکال شبکه آی فیلم نیست. متاسفانه در زمینه های دیگر هم غیر حرفه ای گری وجود دارد. مثلا یکی از اشکالات کارگردان برنامه این است که هم زمانی که مجری ها پیام مخاطبان را می خوانند، و هم زمانی که پیام مخاطبان زیرنویس می شود، بخش مهمی از زمان به خواندن گله های مخاطبان در مورد نخواندن پیامشان تلف می شود: جمله هایی مثل «می دانم این بار هم پیام مرا نمی خوانید»، «چندمین بار است که پیام می فرستم»، «چرا به پیام من ترتیب اثر نمی دهید» بارها و بارها در برنامه ها خوانده یا زیرنویس می شود. چه لزومی به پخش این پیام ها وجود دارد؟ گیرم که پیام مخاطب چند بار فرستاده شده اما خوانده نشده است؛ الان که خوانده شد! چه لزومی دارد ادامه آن هم خوانده شود؟ آیا حذف این گله های بی مورد باعث نمی شود فضا و زمان بیشتری ایجاد شود و پیام خواننده های دیگر هم خوانده شود و در آینده گله گذاری ها کمتر شود؟!
اشکال دیگر این برنامه ضعف سریال هایی است که خود شبکه ساخته است. در همه ی این موارد سریال ها یک شکست حرفه ای محسوب می شده اند. این در حالی است که آی فیلم برای همه این سریال ها به طرزی غیر عادی تبلیغات می کرد و پخش آنها در بهترین ساعات شب انجام می شد و پنج شنبه ها هم کل قسمت های پخش شده بازپخش می شد. مسوولین شبکه باید یک بار دیگر قراردادها را مرور کنند که در قراردادها رعایت جنبه ی رقابت و دسترسی برای همه ی کارگردانان انجام شده باشد.
مشکل دیگر این شبکه، ضعف در نظرسنجی است. شواهدی وجود دارد که همه ی نظرسنجی ها برای پخش برنامه ها اعمال نمی شود. اگر بنا به هر دلیلی، قرار نیست یک نظرسنجی اعمال شود، چرا باید آن را انجام داد و مخاطبان را سرخورده کرد؟ در بخش پیام رسانی و پیام گیری هم ضعف های کاملا غیر حرفه ای وجود دارد. برای مثال در بخش پیام به آی فیلم در سایت این شبکه درخواست ملاقاتی کوتاه با مدیر شبکه را دادم تا همین اشکالات را به اطلاع او برسانم اما ساعتی بعد با کمال تعجب دیدم که درخواست من روی وب سایت شبکه آی فیلم با مشخصات کامل منتشر شده است!
یکی دیگر از اشکالات، همانطور که پیشتر گفتم، ضعف در جذب مخاطبان عرب است. شبکه آی فیلم به طرز آشکاری در جذب مخاطبان عرب شکست خورده است. در اینجا بحث بر سر این نیست که شبکه آی فیلم هیچ مخاطب عربی ندارد؛ نکته در اینجاست که کیفیت سریال های ایرانی باید می توانست درصد مهمی از مخاطبان عرب را جلب کند. علاوه بر کیفیت بالای سریال های ایرانی، رعایت سخت گیرانه ی کدهای اخلاقی باید می توانست در چهار سال گذشته مخاطبان میلیونی در جهان عرب، که هنوز سنت در آن بر تجدد برتری دارد، برای ما به ارمغان بیاورد.
علاوه بر مشکلاتی که در بالا به آن ارائه کردم، ضعف تبلیغاتی هم وجود داشته است. شبکه آی فیلم حتما باید برای تبلیغات در جهان عرب هزینه ی بیشتری کند. برای شروع می توان تعدادی از دی وی دی های سریال های دوبله شده را به صورت مجانی در جهان عرب توزیع کرد.
فرهنگ عنصر سازنده همه چیز است. شبکه آی فیلم می تواند با ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی در جهان عرب، مخاطبان عرب را شیفته ی خود کند. با رویکرد کنونی، تنها منابع را تلف می کنیم و فرصت ها را در رقابت با رسانه های بین المللی از دست می دهیم.
منابع: ویلیامز، ک. (1392) فهم نظریه رسانه ها. ترجمه احسان شاه قاسمی و گودرز میرانی. تهران: انتشارات جامعه شناسان.
انتهای پیام