خرید تور نوروزی

پشت پرده‌ی جنجال جشن دانشجویی کاشان چیست؟

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان، در نامه‌ای سرگشاده به رییس دانشگاه، دکتر کوچکی، درباره‌ی ماجرای چند ماه پیش یک جشن دانشجویی در این دانشگاه [لینک] نوشت: چه کسی پاسخگوی آبروی ریخته‌ی دانشجویانی‌ست که برای شرکت در جشنی به دانشگاه آمدند اما به خاطر رذالت بی‌منتهای عده‌ای خودسر، تصاویرشان با تیترهایی چون «نقاشی دختران روی سینه پسران»، «خودارضایی» و «ابتذال جنسی» دست به دست چرخید؟!

به گزارش انصاف نیوز، متن این نامه در پی می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای دکتر کوچکی، رییس محترم دانشگاه علوم پزشکی کاشان!

رهبر انقلاب می فرمایند: «بهترين روش سؤال و پاسخ اين است که مسئولين بيايند توی مجموعه‌های دانشجويی. من همين جا از مسئولين درخواست می‌کنم که ديدارهای دانشجويی‌شان را زياد کنند.امروز بهترين قشرهای کشور اينهايند، هم جوانند، هم با سوادند، هم تحصيلکرده اند، دارای فهمند، دارای انگيزه اند، مسئولين بروند شرکت کنند…»

هفتم اسفندماه سال گذشته برنامه‌ای در دانشگاه برگزار شد که از بسیاری جهات تفاوتی با سایر برنامه‌های دانشگاه نداشت و تنها تفاوت عمده‌ی آن برگزارکننده‌اش یعنی انجمن اسلامی دانشجویان بود. این برنامه با تمامی حواشی که معاندان برای آن به وجود آوردند به پایان رسید.آنچه که بیش از همه‌ی ابعاد سؤال برانگیز بود جهت گیری‌ها و کم‌کاری‌های بسیاری از گروه‌ها و مدیران دانشگاه بود که بینش و هویت واقعی آنان را برای همگان آشکار ساخت.

با عنایت به سخنان رهبر انقلاب ما به عنوان اعضای انجمن اسلامی دانشجویان وظیفه خود می دانیم تا در جهت احقاق حقوق خود و تنویر افکار عمومی بخش‌هایی از ابهامات و سؤالات بی‌پاسخ پیرامون این اتفاقات را مطرح کرده و شما یا نمایندگانتان را به برنامه‌ای با حضور عموم دانشجویان دانشگاه و نمایندگان انجمن دعوت می‌کنیم تا نسبت به سؤالات و ابهامات پاسخگو باشید.

نزدیک به دو ماه از این دسیسه‌ی شوم که علیه دانشگاه و انجمن اسلامی انجام شده است می‌گذرد. سؤال مهمی که از آغازین روزهای این واقعه ذهن همه‌ی دانشجویان را درگیر کرده است هویت توزیع‌کنندگان فیلم و عکس مراسم و پخش‌کنندگان اخبار آن است. همانگونه که می‌دانید فیلم یک مراسم تنها در اختیار برگزارکنندگان آن و مسئولین ناظر مربوطه قرار می‌گیرد و فیلم این مراسم سه روز بعد به سراسر ایران مخابره می‌شود درحالیکه انجمن اسلامی هیچ عکس یا فیلمی از مراسم ندارد. پس بی‌تردید منبع لورفتن فیلم مسئولین رده بالای همین دانشگاه هستند؛ اما با چه نیت و اهدافی؟!

بد نیست گریزی به روز دوازدهم اسفندماه حوالی ساعت ۸ صبح بزنیم. اولین جلسه‌ی هیئت ناظر بر تشکل‌ها برای رسیدگی به این پرونده تشکیل می‌شود و در آن فیلمی تقطیع‌شده از مراسم از سوی یکی از اعضا به نمایش درمی‌آید. عصر همان روز همین فیلم در سایت‌های کشوری و کانال‌های خبری یک جریان خاص انتشار می‌یابد. جنابعالی که رئیس آن جلسه بوده‌اید، چگونه می‌توانید لورفتن اسناد دانشگاه از بالاترین سطح سیاسی و فرهنگی آن توسط مسئولین را توجیه کنید؟!

به فاصله‌ی چندروز از برگزاری برنامه، تمام توان دانشگاه برای برخورد با انجمن اسلامی بسیج شد. همانگونه که خود می‌دانید -و اکثر مسئولین دانشگاه نیز بارها گفته‌اند- اتفاقات این برنامه بسیار کوچک‌تر از آنی بود که گفته شد و دردسرهایی که ایجاد شد ناشی از فشار رسانه‌ای بود. اما بعد از گذشت حدود دوماه از این وقایع و برخورد سریع شما با انجمن اسلامی هیچ برخوردی با انتشار غیرقانونی فیلم‌ها صورت نگرفت، درحالیکه پیداکردن مسببین آن کار سختی نبود. البته جنابعالی و حراست تحت امرتان خوب می‌دانید که عاملین این اقدام چه کسانی بودند اما تأخیر در اقدام و برخورد مناسب سوالی‌ست که برای همگان بی‌پاسخ مانده است! به راستی کدام مهره مار در چنته مسببین این ماجرا است که سیستم عریض و طویل دانشگاه اراده‌ای برای مقابله با آن ندارد؟!

پس از برنامه، حدود ده شکایت از سوی شاکیان حقیقی و حقوقی راهی دفتر شما و حراست تحت امرتان شد. به کدامیک پاسخ دادید؟ کدامیک به نتیجه رسید؟ آیا هنوز هم می‌توان با بهانه‌ی طولانی بودن فرآیند رسیدگی -که البته این هم مغلطه‌ای بیش نیست- شاکیان را آرام کرد؟ چه کسی پاسخگوی آبروی ریخته‌ی دانشجویانی‌ست که برای شرکت در جشنی به دانشگاه آمدند اما به خاطر رذالت بی‌منتهای عده‌ای خودسر، تصاویرشان با تیترهایی چون “نقاشی دختران روی سینه پسران” ، “خودارضایی” و “ابتذال جنسی” دست به دست چرخید؟!

بد نیست گفتگویی با رؤسای سایر دانشگاه‌‎ها نیز داشته باشید تا از موارد مشابه در شهرهای دیگر و شیوه‌ی مدیریت سایر رؤسا باخبر باشید. در همین اسفندماه همزمان با وقایع دانشگاه ما در چند دانشگاه دیگر نیز اتفاقاتی به مراتب بدتر رخ داد و همان رسانه‌های گروه‌های فشار که اخبار دروغین از دانشگاه ما مخابره می‌کردند، به وقایع آن دانشگاه‌ها نیز پرداختند. اما بهتر است پایان آن جنجال‌ها را با پایان جنجال‌های دانشگاه تحت امرتان مقایسه کنید. با مدیریت رؤسای آن دانشگاه‌ها و با بی‌اعتنایی نسبت به دخالت‌های خارج دانشگاهی، ماجراها به راحتی و به سرعت حل شد.

بازگردیم به همان روزهای نخست. اگر در همان روزها که بیانیه‌های کپی‌شده از یکدیگر که به نوعی مد در دانشگاه تبدیل شده بود، جنابعالی فرصت کوتاهی برای صحبت با دانشجویان می‌گذاشتید، اگر آن زمان که اولین خبر با عکس‌های روابط عمومی دانشگاه انتشار پیدا کرد شما یا حراست تحت امرتان با روابط عمومی و انتشاردهندگان برخورد لازم را انجام می‌دادید، اگر یک بار و فقط یک بار در طول ۱۵ روز که زنجیره‌ی رسانه‌ای جعل خبر و هتاکی فعال بود کوچک‌ترین تذکر یا برخوردی صورت می‌گرفت، اگر به جای بیانیه‌های پوچ و استعانت کمک از افراد نامربوط تدبیر مدیریتی می‌اندیشیدید تا یک اتفاق رایج و غیرعمد در همه‌ی برنامه‌ها به بحران مدیریتی‌تان تبدیل نشود، اگر ذره‌ای پایبندی به قانون از خود نشان می‌دادید، اگر دانشگاه را به نیروهای خارج دانشگاهی وعده نمی‌دادید و ده‌ها اما و اگر دیگر که انجام نشدند تا پازل سوءمدیریت و ظلم به دانشجویان کامل شود. سرافکندگی بزرگی‌ست که تنها پرونده‌ای که طی چندسال گذشته اعتراضاتش به وزارت بهداشت کشیده شده است از دانشگاه تحت مدیریت شما و در اعتراض به حکم صادره‌ی شماست.

شما بارها در جلسات مختلف مدعی برخورد با هتاکی با عناوینی چون حیوان، خودارضایی، شهوت‌ران و… نسبت به دانشجویان‌تان شدید اما با گذشت دوماه، سکوت شما در برابر هتاکان داخل و خارج دانشگاه که با وقاحت تمام سینه سپر کرده و به فحاشی می‌پرداختند جالب است. ای کاش به همان اندازه که پاسخگویی به جناح‌های تندرو و نیروهای فشار برایتان مهم بود، پاسخگویی به دانشجویان هم برایتان اهمیت می‌داشت. ای کاش به همان اندازه که جریحه‌دارشدن قلوب مؤمنین کاشان برایتان دردآور بود، جریحه‌دارشدن آبروی دانشجویان‌تان نیز دردآور می‌بود. ای کاش به جای استعانت و کمک از مسئولین خارج دانشگاه، دست‌هایتان را به سوی دانشجویان خودتان که باید به مثابه خانواده‌ی شما باشند دراز می‌کردید.

در اولین جلسه‌ی هیئت ناظر بر تشکل‌ها، شما با اختیارات شخصی‌تان و با توسل به ماده‌ای نامرتبط دستور غیرقانونی توقف فعالیت انجمن را تا زمان تشکیل هیئت منصفه صادر کردید. البته که انجمن اسلامی قانونا و عملا می‌توانست به برنامه‌هایش ادامه دهد اما از آنجا که به اشتباه این دستور شما را تدبیر مدیریتی‌تان برای آرام‌کردن فضا می‌دانست، تمکین کرد. بی‌تردید اگر شناخت فعلی را از شما داشتیم چنین خطایی از ما سر نمی‌زد؛ شاید حسن این قبیل وقایع شناخت رویکرد و شیوه‌ی مدیریتی افراد باشد!

جنابعالی خوب به یاد دارید که ماه‌ها قبل از این رخدادها انجمن اسلامی اعتراض خود را نسبت به تشکیل هیئت منصفه‌ی دانشگاه با ترکیبی یک جانبه و شامل دو تن از دبیران تشکل‌های دیگر به عنوان ذی‌نفع اعلام کرده بود، اما با بی‌توجهی شما به عنوان بالاترین مرجع قانونی مواجه شد. در بحبوحه‌ی جنجال‌سازی‌ها پیرامون جشن انجمن اسلامی، همین هیئت منصفه تشکیل شد و خود را برای صدور رأی پیرامون انجمن آماده کرد. جالب‌ترین بخش این ماجرا وقتی بود که شاکیان انجمن این بار در مقام قضاوت نشسته بودند و برای ما حکم می‌دادند؛ و این لطیفه‌ای ماندگار و مضحک بود که در تاریخ همین دانشگاه ثبت شد و با توجیهات غیرمنطقی بالاترین رده‌های مدیریتی دانشگاه و حمایت شما رخ داد! به این ترتیب بود که با این بی‌تدبیری ما را به مسلخی فرستادید که قاضی و شاکی یکسان بودند.

نکته‌ی تعجب‌آورتر در این ماجرا این بود که علیرغم حضور افراد ذی‌نفع هیئت منصفه، رأی کلی آن به تخفیف حکم صادره توسط هیئت نظارت بر تشکل‌ها بود، اما هیچ تخفیفی توسط هیئت ناظر بر تشکل‌ها به ریاست شما داده نشد! به راستی چنین اقدام واضح غیرقانونی را چگونه در برابر انظار عموم دانشجویان توجیه خواهید کرد؟ و بالاتر از آن چگونه در برابر خداوند تبارک و تعالی پاسخگوی این اقدامتان خواهیدبود؟

و اما داستان از آنجایی حیرت‌آورتر می شود که هیئت نظارت بر تشکل‌ها حکم عجیب و بسیار سنگین شش ماه تعلیق را با استناد به ماده‌ای کاملا نامربوط صادر می‌کند… به راستی اعضای این هیئت با چه تصور و پیش‌فرضی چنین حکمی را صادر کردند که هر انسان عامی با خواندن آیین‌نامه می‌تواند پی به خطای فاحش در حکم ببرد؟ چگونه و با چه استدلالی جنابعالی این حکم را صادر و امضا کردید؟ آیا حقیقتا استدلال قانونی وجود داشت؟! بی‌تردید چنین حکم بی‌پایه و اساسی جز ننگ بر پیشانی این دانشگاه و بی‌آبرویی در کل کشور نخواهد بود. چنین حکمی برای هیچ‌یک از وقایع سال‌های اخیر تمام دانشگاه‌های کشور و برای هیچ تشکلی صادر نشده بود. پیداست که پذیرش صدور این حکم نه از روی دین‌داری بوده است و نه شجاعت یا قانون‌مداری؛ بلکه بیشتر همگان را به یاد وقایع اوایل دهه‌ی هشتاد دانشگاه‌ها می‌اندازد.

زمان گذشت و بالأخره حکم مربوطه با اعتراض رسمی و کتبی انجمن اسلامی مواجه شد. اما طبق نص صریح آیین‌نامه، “پس از اعتراض طرفین به رأی صادره توسط هیئت نظارت دانشگاه، اجرای حکم منوط به رای هیئت نظارت مرکزی خواهد بود.”

حال سؤال این است که چگونه دانشگاه علوم پزشکی کاشان به راحتی نص صریح و واضح قانون را کنار می‌گذارد و به شکل غیرقانونی از فعالیت انجمن جلوگیری می‌کند؟ دانشگاه دل به کدام وعده‌های تمامیت‌خواهان دین‌فروش داده است که این‌گونه تن به هر بی‌قانونی و رسوایی می‌دهد؟! بی‌تردید تمامی این موارد در پرونده‌ی مدیریتی شما و مدیرانتان ثبت خواهد شد.

گمشده‌ی بزرگ این وقایع محنت بار، چیزی نیست جز وجدان. به راستی کدام منافع می‌تواند انسان‌ها را وادار به زیرپاگذاشتن همه‌ی عقاید دینی، اصول اخلاقی، ماده‌های قانونی و ظلم آگاهانه به مردمی کند که به خدمت به آنها سوگند خورده است؟!

این نامه نگاشته شد تا همگان بدانند چه بر ما گذشت و آگاه باشند که در چه دانشگاهی و با چه رویکردی حضور دارند. امید است پاسخگویی شما این ابهامات را رفع کند، هرچند بعضی از آنها هیچگاه از ذهن دانشجویان و حتی کارمندان این دانشگاه پاک نخواهد شد. چنانچه اگر بتوانید امروز از پاسخگویی در برابر دانشجویان شانه خالی کنید، قیامتی در پی خواهد بود که باید پاسخگوی حق الناس باشید.

دانشجویان این دانشگاه و به ویژه اعضای انجمن اسلامی و هوادارانش از هیچیک از ظلم‌ها و توهین‌ها و از جانب هیچ فرد و گروهی نخواهند گذشت و هم در این دنیا به طرق قانونی دادخواهی کرده و هم در فردای قیامت جلودار شما خواهند بود.

اگر شما یا دسیسه‌افکنانی که امروز ردای پوشالی حمایت از شما را به تن کرده‌اند، تصور ناامیدی و خستگی انجمن اسلامی را دارید، سخت در اشتباهید و بدانید و اطمینان داشته باشید که با هر ضربه مصمم‌تر و باانگیزه‌تر از گذشته عمل خواهیم کرد. لازم است برای چندمین بار به همگان یادآوری کنیم که اندیشه‌ها حذف‌شدنی نیستند و شما در برابر رویش بی‌امان جوانه‌ها، ناگزیر به تسلیم هستید.

این اولین نامه از مجموعه نامه هایی‌ست که پیرامون ابهامات و بی‌اخلاقی‌های ماه‌های اخیر منتشر می‌شود. به لطف خدا در نامه‌های بعدی به بخش‌های مهم‌تر و پشت‌پرده‌های مغفول این جریانات خواهیم پرداخت. امید است شجاعت و جسارت شما مسائل را -برخلاف ماه‌های گذشته- این بار حل نماید تا دیگر شنونده‌ی جمله‌ی “نمی‌خواهم مشکل را حل کنم” از جانب‌تان نباشیم. والسلام

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا