خرید تور تابستان

واکنش دهباشی: تبلیغ ممنوع است، تخریب چطور؟

حسین دهباشی، کارگردان فیلم تبلیغاتی روحانی در انتخابات 92، که برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس ثبت نام کرده، در واکنش به طرح برخی ادعاها درباره ی خود در فضای مجازی نوشت: فعلا و ظاهرا و مُطابقِ قانون | تبلیغ برایِ انتخاباتِ آتی ممنوع است | امّا… | تخریب چطور؟ | تُهمت چطور؟ | تلاش برایِ به لجن‌کشیدنِ حریف چطور؟

به گزارش انصاف نیوز، وی در کانال شخصی خود توضیح داده است: نگارنده در دو فقرهء «تصویبِ برجام» و «انتقادناپذیریِ دولت» | حق را به مُخالفانِ داده | و به تاوان‌اش از موهبتِ مُشاورهء بی‌جیر و مواجب به قوّه مُجریه معزول شُده | خُب! | اصلا اشکالی ندارد | و با مقادیری اختلاف در ميزان تحمّل | این اقتضاء وادیِ سیاست و رسمِ همه دولت‌ها است | که عُذرِ ناهمراهان را بخواهند | حالا من که اعتراضی ندارم | شُما چرا این‌قدر پی‌اش را می‌گیرید؟

به هرحال موعدِ وعده‌داده شده از سویِ ریاستِ محترمِ جمهوری در ماهِ جاری | برایِ برچیده‌شُدنِ تحریم‌هایِ اقتصادی | نزدیک است و انسان جایزالخطا | اگر نگارنده در پیش‌بینی‌اش اشتباه کرد | که چه بهتر | دیگران را نمی‌داند | امّا قول می‌دهد که خودش عُذرخواهی کُند به جهت بدبینی | اگرهم مطابقِ معمول ریاکاری و پیمان‌شکنی طرفِ مقابل در حفظ تحریم‌ها یا جایگزینی آن‌ها با تحریم‌هایی در همان سطح یا بدتر روشن شُد | بازهم دست در دست نهیم به مهر | و از راهی دیگر… | میهنِ خویش را کُنیم آباد | اینکه دیگر دعوا ندارد | دارد؟

امّا انگار راست‌راستکی دعوا دارند دوستانِ ما! | وگرنه چه حاجتی بوده که در کنارِ رقابتِ با جناحِ مُقابل | از سهمِ این برادرِ تنها و مُستقل و بی‌بُلندگو و رسانه‌شان نیز کم نگذارند از بارانِ اسیدیِ تهمت و دروغ | آن‌هم در ایامِ پُلوغِ ثبتِ‌نام برایِ اعلامِ داوطلبیِ نمایندگیِ مردم در مجلسِ شورایِ اسلامی؟ | که مثلا اینجانب را موصوف کُنند به «درخواست‌های ویژه» و«انتقادِ شش‌دانگ از دولت» یا «مُخالفتِ تام و تمام با [جنابِ آقایِ] هاشمیِ رفسنجانی و [جنابِ آقایِ] سیّدحسنِ خُمینی»؟ | و همزمان در چندین کانال ديگر مجهول الهویه که خود را به برخی اصلاح طلبان منسوب می کنند.

خُب! | آخر چندنفر به یک نفر رُفقا؟ | کدام درخواست ویژه؟ | کدام صدها پله یکی؟ | و سرچِ گوگل بدهیم خدمت‌تان؟! | که بررسی کُنید در همهء سال‌هایِ گذشته | هرگز و حتّی یک‌کلمه نمی‌یابید | که نگارنده در مخالفت یا موافقتِ با حضراتِ آقایان هاشمی یا سیدحسن‌آقا | چیزی نوشته یا گفته باشد | جُز مثلا یکی دوعکسِ مُشترک در دفتر یا منزلِ ایشان | و هر دو از بابِ تشکّر از التفاتی که به مانندِ بسیاریِ از بُزرگانِ دیگر از جناح‌هایِ مختلف از پروژهء تاریخِ شفاهیِ ایران در عصرِ پهلویِ دوّم داشته‌اند.

و مگر نه اینکه | علیرغمِ دوستی‌ها و دوستان و هم‌اندیشی‌ها و مُشترکاتِ بسیار در بینِ ما | نگارنده نه هرگز خود را اصلاح‌طلبِ سرسخت نامیده و نه اصول‌گرای تام‌وتمام؟ | پس چه ‌سودی می‌برید از به رُخ کشیدنِ این همه کم‌طاقتی؟ | و تُهی بودن انبانِ استدلال و پُر بودنِ دلی چه مالامال از خشم و کینه؟ | آن‌‌هم وقتی که بیرق برداشته‌اید به شُعار و اشعارِ تحمّلِ مخالف و آزاداندیشی و روا داری؟

باری… | این زمستان نیزمانندِ زمستان‌هایِ قبل می‌گذرد | و روسیاهی می‌ماند به آتش‌بیارهایِ معرکه | و روسپیدی به آیاتِ روشنِ قرآن: | « تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاء» و «تؤْتِی الْمُلْک مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْک مِمَّن تَشَاء…»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا