خرید تور نوروزی

زیباکلام: این حق سید حسن است

عمامه‌گذاری سید احمد خمینی، فرزند سید حسن خمینی در روزهای اخیر هم‌پای اخبار مهم کشور درباره‌ی مسایل کلان، برای مخاطبان جلب توجه کرد. این مراسم به‌خاطر ویژگی‌های خاصش واکنش‌های مثبت و منفی فراوانی را به دنبال داشت. صادق زیباکلام ضمن ارزشمند دانستن این موضوع که سید حسن خمینی تظاهر به مستضعف‌گری نمی‌کند، در واکنش به شیوه‌ی برگزاری مراسم عمامه گذاری فرزند سیدحسن خمینی گفت: اینکه سید حسن خمینی برای عمامه‌گذاری پسرش مراسم ویژه‎ای برگزار کند، به نظر من حق اوست.

به گزارش انصاف نیوز، در روزهای اخیر آخرین پست اینستاگرامی بسیاری از سیاسیون و حتی سلبریتی‌های صاحب نام و شاخص، سلفی با این طلبه‌ی جوان در جماران بود. آنچه بیش از حضور سلبریتی‌ها در این مراسم جلب توجه ‌کرد و واکنش منتقدان را در پی داشت، شیوه‌ی برگزاری این مراسم بود. این انتقادات از نحوه‌ی برگزاری این مراسم که در آن بر خلاف مراسم‌های مشابه، خبری از صف طلاب عمامه به دست نبود تا زانو نزدن مقابل عمامه‌گذار را شامل می‌شد و تا آنجا پیش رفت که واکنش و پاسخ خمینی جوان را در پی داشت.

بیشتر بخوانید | فیلم: واکنش‌ها به عمامه گذاری متفاوت در جماران خمینی!

خبرنگار انصاف نیوز به این بهانه با صادق زیباکلام گفت‌وگویی درباره‌ی جایگاه سیاسی سید حسن خمینی، نقدهای موجود به شیوه‌ی زندگی این خانواده و همچنین مراسم خبرساز عمامه‌گذاری سید احمد خمینی انجام داده است که در پی می‌آید:

مهم‌ترین ویژگی سیاسی سید حسن خمینی نزدیکی او به آیت الله هاشمی بوده است

نوه‌ی امام، از دید اصولگرایان دو جرم بزرگ مرتکب شده

خبرنگار: خط سیاسی سید حسن خمینی چیست؟

زیباکلام: برجسته‌ترین، مهم‌ترین و اصلی‌ترین ویژگی سیاسی سید حسن خمینی نزدیکی او به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بوده است. اگر به یاد بیاوریم، در جریان اعتراضات سال 88 ایشان اگرچه که رسما و علنا با هیچ خط سیاسی همراهی نکردند ولی نزدیکی‌شان به مرحوم هاشمی موضوعی بود که از طرف جریان تندرو به هیچ وجه با استقبال مواجه نشد و باعث عصبانیت و دلخوری جریان تندرو شد.

نکته‌ی بعدی اینکه جریان تندرو به خصوص از نوه‌ی امام انتظار خیلی بیشتری داشت که بیاید و اعتراضات و آن جنبش را محکوم کند و از مرحوم آیت‌الله رفسنجانی فاصله بگیرد، اما خب سید حسن خمینی این کار را نکرد. اگرچه صراحتا و مستقیما با اعتراضات همراهی نکرد، ولی به هرحال نفس اینکه با جریان اصولگرایان تندرو هم همراهی نکرد و حاضر نشد که جنبش سبز را محکوم کند، باعث دلخوری و تکدر خاطر اصولگرایان شد. یعنی سید حسن خمینی، نوه‌ی امام، از دید اصولگرایان دو جرم بزرگ مرتکب شده؛ جرم اول نزدیکی‌اش با مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بعد از حوادث 88 بوده و جرم دوم هم این بوده که اعتراضات مردم یا به اصطلاح جنبش سبز را محکوم نکرده. درست است که تایید نکرد ولی خب محکوم هم نکرد و این هم جرم دوم ایشان از دیدگاه اصولگرایان تندرو بوده است.

از آن تاریخ به بعد، یعنی بعد از حوادث و رویدادهای سال 88، ایشان یک موضع بیطرف و مستقلی داشته است. البته خیلی به سمت و سوی جریان اصلاحات نزدیک نشده، احتیاط کرده؛ ولی خب مشکل اساسی این است که به عنوان نوه‌ی امام و به عنوان بزرگ خاندان خمینی، همین‌قدر که از جریان تندرو رسما و علنا طرفداری نمی‌کند خود این جرم کمی نیست؛ چون جریان تند اصولگرا در حقیقت آن شعار معروف استالین را می‌داد که هرکه با ما نیست دشمن ماست و این شامل سید حسن خمینی هم می‌شود. چون با جریان تندرو نیست، رسما علیه آنها است.

در مجموع می‌شود گفت که جایگاه ایشان عجین شده است با یک جور مردمی بودن؛ به خصوص ظرف سال‌های اخیر و بعد از فوت مرحوم آیت الله رفسنجانی. مثلا در مراسمی که به مناسبت سالگرد فوت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار شد ما شاهد بودیم که آقای روحانی با اینکه قبلا اعلام شده بود که می‌خواهد سخنرانی کند اما حاضر نشد بیاید در آن مراسم ولی خب سید حسن به عنوان سخنران اصلی و میهمان اصلی حاضر شد. این است که این دست از اتفاقات به شدت موجب آزردگی خاطر جریانات تندرو است.

چون با جریان تندرو نیست، رسما علیه آنها است

تفاوت سید حسن با برادرانش چیست و چرا فقط او را یادگار امام خطاب می‌کنند؟

برخی دیگر از نوادگان امام و حتی برادر کوچک‌تر ایشان خواستند یک جوری رفتار کنند که باعث دلخوری و کدورت جریانات تندرو نشود و این باعث شده است فاصله‌ی اینها با جریانات مردمی بیشتر شود. ولی سید حسن خمینی با اینکه رسما اعلام نکرده است، اما می‌گوید که من بعضی مواضع را اتخاذ می‌کنم و ضمن اینکه  جریانات تندرو را محکوم نمی‌کنم اما همراهی هم نمی‌کنم. اما برادران ایشان و دیگر نوادگان امام اینجا و آنجا سعی کردند که به هرحال دل جریانات تندرو را به دست بیاورند و این باعث شده است که از محبوبیت زیادی در بین مردم و به خصوص اقشار تحصیل‌ کرده برخوردار نشوند.

زمانی گفته بودید که بعید است سید حسن یک روحانی سیاسی شود، آیا هنوز به این موضوع معتقدید ؟

من همچنان این نظر را دارم. به نظر می‌رسد که ایشان می‌خواهند از یک جایگاه بالاتر از جریانات سیاسی حرکت کنند، درحالی که پدربزگشان اینطور نبودند. امام خیلی شفاف و رادیکال درمورد اتفاقات سیاسی‌ موضع‌گیری می‌کردند. سید حسن بنابر دلایلی تا به الان این تصمیم را نداشتند که را‌‌جع به مسایل سیاسی خیلی باز و شفاف موضع بگیرند. به همین خاطر است که من گفتم شاید اصلا ایشان را یک روحانی سیاسی به آن معنای جاری، مثل مرحوم پدربزرگشان یا مرحوم آیت الله مدرس یا مرحوم آیت الله طالقانی یا مثل مرحوم آیت الله منتظری در آن مجموعه نتوانیم قرارشان دهیم.

سید حسن خمینی از این نظر در نقطه‎ی مخالف پدربزرگش عمل می‌کند

این برداشت وجود دارد که تفاوتی بین این خانواده با دیگر خانواده‌های ایرانی وجود دارد و  تنها به صرف نوادگان امام بودن امکاناتی در اختیار دارند که باعث دوری این خانواده از مردم و یا یکی از دلایل نقدهایی به آنها است، تحلیل‌تان از این موضوع چیست و اصلا سبک زندگی و رفتار اجتماعی این خانواده را تا چه اندازه به دیدگاه امام نزدیک می‌دانید؟

بعد از انقلاب یک جریان سیاسی اجتماعی به راه افتاد که خود امام هم خیلی در به وجود آمدن این جریان نقش داشتند؛ من اسم آن را تظاهر به مستضعف‌گری می‌گذارم.

خب امام نطق‌های زیادی داشتند که در سخنرانی‌هایشان می‌گفتند که من یک موی کوخ‌نشینان را به هزار کاخ‌نشین نمی‌دهم. بعد از انقلاب اسلامی یک جریانی به راه افتاد که اگر شما مستضعف و فقیر باشید آدم شریف و پاکی هستید، و بالعکس، آنهایی که ثروتمند هستند پلید و پست هستند. در نتیجه تظاهر به فقیر بودن فی‌ نفسه یک شایستگی است و اگر شما آدم ثروتمندی باشید فی‌ نفسه آدم خوبی نیستید. نهایتا شخصیت‎ها و جریانات سیاسی وقتی می‎خواهند خودشان را معرفی کنند، مثلا برای پستی یا سمتی مثل مجلس نامزد شوند، خیلی روی اینکه بگویند از یک خانواده‎ی محروم بودیم و خودمان و پدرمان زحمتکش بوده‎اند اصرار دارند؛ به نظر من این یک فرهنگ غلطی است که در جامعه‎ی ما به وجود آمده است که اگر شما فقیر باشید خیلی خوب است و اگر غنی باشید خیلی بد است. آثار   مخرب اجتماعی این موضوع این است که خیلی‏‌ها تظاهر به فقر می‎کنند درحالی که اینطور نیست. می‌توان گفت سید حسن خمینی از این نظر استثنای مهمی در کشور ما است و از این نظر در نقطه‎ی مخالف پدربزرگش عمل می‌کند؛ یعنی هرچقدر که امام مستضعف بودن و فقیر بودن را فی نفسه ارزش می‎دانستند، ایشان هیچ اصراری ندارند که بگویند اگر کسی محروم و فقیر باشد لزوما آدم خوبی است و اگر کسی ثروتمند باشد، این به این معنی است که آدم خوبی نیست. اینکه فقر    در جامعه‎ی ما ارزش محسوب می‎شود و ثروتمند بودن ضدارزش است، باعث شده است خیلی‎ها تظاهر به فقر کنند. سید حسن خمینی این تظاهر را نمی‌کند و این از نظر من ارزشمند است.

این حق سید حسن است که برای عمامه‌گذاری پسرش مراسم ویژه‎ای برگزار کند

آقای زیباکلام آیا این ربطی به ارزشمند دانستن فقر دارد که برخی از مردم انتظار داشته باشند عمامه‎گذاری سید احمد خمینی مثل سایر طلاب برگزار شود و نه در مراسمی ویژه و با حضور تعداد زیادی سلبریتی؟

ما باید یاد بگیریم که یک حریمی را به عنوان حریم خصوصی افراد قائل شویم. اگر صادق زیباکلام بخواهد برای پسرش مراسم عمامه‌گذاری باشکوهی بگیرد این حق صادق زیباکلام است. ما نمی‌توانیم از این ایراد بگیریم؛ اینکه سید حسن خمینی برای عمامه‌گذاری پسرش مراسم ویژه‎ای برگزار کند، این به نظر من حق سید حسن خمینی است. ما نمی‎توانیم او را وادار کنیم که عمامه‌گذاری پسرش را در مناطق جنوب تهران برگزار کند، یا کارگر و نقاش و بنا را در آن مراسم دعوت کند و از سلبریتی دعوت نکند. صادق زیباکلام هم اگر می‌خواست برای پسرش مراسم عمامه‌گذاری برگزار کند مثل سید حسن خمینی رفتار می‌کرد و سعی می‌کرد از چهره‌های شاخص کشور برای حضور در مراسم دعوت کند. از اینکه بخواهم یک هزینه‌ای هم بپردازم هیچ ابایی نداشتم.

سید حسن میل و اشتیاقی نشان نمی‌دهد که با جریان حاکم در قدرت شریک شود

اگر واقعا این بودجه درست خرج می‌شود هیچ اشکالی ندارد

بسیاری تصور لیدری از سید حسن خمینی و حتی آینده‎ی سید احمد خمینی دارند، این موضوع را چگونه تحلیل می‌کنید؟

تصور من این است که بعید به نظر می‌رسد که ایشان بعدها در یک جایگاه رهبری قرار بگیرد؛ چون همانطور که گفتم چندان میل و اشتیاقی نشان نمی‌دهد که با جریان حاکم در قدرت شریک شود. اگر ایشان می‌خواست در قدرت حضور پیدا کند الان باید یک‌جوری به جریان حاکمیت نزدیک می‌شد، اما ما هیچ شواهدی نداریم که ایشان بخواهد به جریان حاکمیت نزدیکی پیدا کند یا علاقه به نزدیکی داشته باشد بالعکس در مراسم بزرگداشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی شرکت می‌کند.

 به نظر شما شفاف سازی درباره‌ی میزان بودجه‌ای که در اختیار موسسه‌ی حفظ و نشر آثار امام قرار می‌گیرد، بر نگاه نقادانه‌ای که بخشی از مردم به بازماندگان امام خمینی دارند، تاثیر نمی‌گذارد؟

من معتقدم مهمتر از اینکه میزان آن بودجه چقدربوده است، این است که از این بودجه چه استفاده‌ای می‌شود؛ یعنی موسسه‌ی حفظ و نشر آثار امام چه استفاده‌ای از آن می‌کند. اگر واقعا این بودجه درست خرج می‌شود و آثار سیاسی و اجتماعی و تاریخی خلق می‌شود به نظر من هیچ اشکالی ندارد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. کسی که در منصب حکومتی قرار میگیرد لازم است سطح زندگی اش مانند مردم ضعیف جامعه باشد. این قضیه در یکی از داستانهای داستان راستان هم آمده است. اگر تاب این جور زندگی را ندارد برود تاجر شود. کسی از تاجر انتظار ندارد فقیرانه زندگی کند.
    امام علی ع منصب حکومتی داشت و آن گونه فقیرانه زندگی می کرد با آن که میتوانست از دسترنج حلال خودش بخشی را برای رفاه خود و خانواده استفاده کند. این نوع زندگی باعث احساس سعادت جامعه می شود. با این حال امام صادق ع که منصب حکومتی نداشت فقیرانه زندگی نمی کرد.
    این یک مغالطه است که صاحب منصبان ما با استناد به سیره امام صادق ع که منصب حکومتی نداشت روش زندگی تاجران را در پیش بگیرند.

    1. عزیز من
      با عرض پوزش این چه نوع بر خوردی است آخر چرا ما بیشتر مردم ایران یاد نمی گیریم که چگونه با مواقق و مخالف خودرفتار کنیم
      مقاله ای از یک روشنفکر ایرانی در یک موضوع خاص بیان شده اگر من به برنامه آقای سید حس و یا به مقاله ایراد و اشکال ذارم باید با دلایل متقن و عامه پسند ازائه طرق کنم و یا انتقادی دارم بیان کنم حرف کوچه بازار مشتری ندارد.
      آیت اله سید حسن خمینی در دل بیشتر مردم ایران جای دارند عمرشان مستدام.

  2. سلام بیاد دارم یکی از دخترهای حضرت امام در مصاحبه ایی گفتن که اوایل انقلاب کفش کهنه ای پوشیده بودم امام پرسید چرا کفش کهنه پوشیدی وضعیت انقلاب و مستضعفین را پیش کشیدم که امام گفتن خیر شما داری کفش نو بپوش چرا که این کار مصداق ریا کار یه (نقل به مضمون ) جهت استحضار استاد زیبا کلام که رویه ریاکاری و مستضعف مآبی را به حضرت امام وصل کردن .

  3. جناب زیبا کلام، آگاهانه یا از سر غفلت، توصیه های امام به ساده زیستی را با ریاکاری خلط کرده است. بی تردید امام رحمه الله علیه از ریاکاری و تظاهر به دینداری و خشکه مقدس بازی متنفر بودند. ضمن این که در یک اریابی کلی نه جزئی نگرانه کفه ترازوی کوخ نشینان را در برابر کاخ نشینان به ارزشهای انسانی نزدیک تر می دیدند و میدانستند و خود را هم از آن طبقه مبشناختند. و این دیدگاه هیچ نسبتی با تظاهر به نداری و فقر آن هم برای فریب جامعه ندارد.

    1
    1
  4. قطعا خود آقای زیباکلام هم می داند که تحلیل شان غلط است و بر روی حسن خمینی بجای هاشمی سرمایه گذاری می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا