برجام، آمریکا و گزینههای ایران
«علیرضا اکبری» در خبرآنلاین نوشت:
بهزودی ترامپ تصمیم خود را در مورد برجام اعلام میکند.
اول؛
سه احتمال بیش از همه مطرحاند:
یکم- تداوم برجام (با شروطی سهل)
دوم- خروج از برجام (مستقیم یا از طریق کنگره)
سوم- تداوم موقتی و مشروط به برجامهای دیگر
– احتمال اول (تداوم) چندان قوی نیست، اما، حتی در چنین وضعی، ایران از ناحیه واشنگتن و محور اروپایی در مسایل موشکی، امنیتی منطقهای و مسایل داخلی تحت فشار خواهد بود.
– احتمال دوم (خروج) بهشدت مطرح است، و در آن صورت ترامپ و آمریکا بهشدت مورد انتقاد بینالمللی واقع خواهند شد اما، اروپا و محور شرق، خواستار تداوم حضور ایران در برجام خواهند بود. این البته، شروع روند جدیدی از تخاصم نرم، در قالب تهدیدات و تحریمهای جدید علیه ما خواهد بود.
– احتمال سوم (تداوم مشروط)، بیش از دو احتمال دیگر مطرح است، که در این حالت، محور اروپا فشار را برای آغاز مذاکرات چندجانبه و چند محوری (موشکی امنینی و حقوق بشری) بر ما وارد خواهد کرد. روسیه و چین، از این وضعیت استقبال نخواهند کرد. این حالت، ابتکار عمل بیشتری به محور غرب خواهد داد.
دوم؛
آمریکا با ریاست ترامپ، تضادی آشتیناپذیر با ایران دارد. تداوم این تضاد، برای ترامپ بسیار مفید است. هم مسایل داخلی او و جمهوریخواهان و هم نیات منطقهای آمریکا، در پرتو این تضاد، قابل مدیریت و بهرهبرداری خواهد بود.
– منافع امنیتی منطقهای ایران، نیز با منافع آمریکا در تضاد است. بحران در سوریه و یمن، (از منظر آمریکا) تا زمانی که ایران قدرت مانور و برتری زمین و زمان را دارد، نباید ختم شود.
– رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نیز در تضاد آشتیناپذیر با ایران قرار دارند.
– اروپا اما، مدیریت و مهار بحرانهای خاورمیانه را، اصولا در جهت منافع خود میداند.
– روسیه در صحنه عملیاتی و چین در بستر اقتصادی، در تعارض قابل مصالحه با غرب قرار دارند، اما، همچون غرب و برعکس ایران، با قدرتهای منطقه (و دشمنان بالفعل ما) روابط و منافع مشترک دارند.
سرنوشت برجام و مناسبات طرفهای آن، و ترتیبات منطقهای، تابع وضعیت «تضاد و تعامل» ایران و آمریکاست. با توجه به تضاد موجود، تعادل و پایداری در مناسبات ایران با آمریکا و شرکای منطقهای آن، بعید است.
سوم؛
ج.ا.ا به حصر منطقی، میتواند سه گزینه در قبال رویکرد آمریکا و غرب در برجام، داشته باشد:
یکم- خروج از برجام (با مکانیزم درون برجام)
دوم- حفظ برجام، بدون شرط و مذاکره (حتی به فرض خروج آمریکا)
سوم- حفظ برجام با پذیرش مذاکرات چندجانبه و چندلایه، (برجامهای موشکی، منطقهای و…)
– طبعا رویکرد آمریکا و غرب، تاثیر نهایی را بر گزینه ج.ا.ا خواهد داشت.
– تداوم وضع موجود توسط آمریکا، بسیار بعید است.
– دو احتمال دیگر، (خروج آمریکا و یا اجبار به مذاکرات جدید)، برای ایران، به معنای فروپاشی برجام است.
– در هر صورت، آنچه مسلم است، شرایط پس از ۱۲ می، شرایطی بسیار متفاوت با وضع کنونی خواهد بود.
چهارم؛
خروج آمریکا از برجام یا فشار برای برجامهای جدید، بیشترین احتمال پیشروست! از این رو، گزینههای پیش روی ما:
– یکی خروج از برجام، و
– دیگری حفظ برجام با مذاکرات جدید است!
ایران تاکنون از پذیرش هرگونه مذاکرات بر توانمندی دفاعی خود استنکاف کرده است. تنها در قطعنامه ۲۲۳۱ محدودیتهای تفسیرپذیری بر توسعه توانمندی موشکهای بالستیک قابل استفاده برای حمل کلاهک غیر متعارف، اعمال شده است! پذیرش مذاکره و برجام جدید، یعنی:
– قرار گرفتن در کانال خلع سلاح متعارف و
– ترک مواضع و نفوذ امنیتی خود در منطقه و
– دادن تضمین به عدم بازگشت به مواضع فرامرزی در منطقه، و
– واگذاری مواضع قدرت به رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و
– حتی پذیرش استانداردهای حقوقبشری در محیط داخلی.
بسیار بعید است که ج.ا.ا به طور طبیعی با چنین شرایط دور از انتظاری، همراهی کند، پس به نظر میرسد، ما باید خود را برای خاتمه دوران برجام، آماده نماییم.
پنجم؛
ختم برجام، یعنی:
– بازگشت تمامی تحریمهای هستهای ایالات متحده در موضوعات مالی پولی تجاری بانکی بیمهای حمل و نقل اعتباری، تکنولوژیک، نفتی و ..
– تشدید تقابل آمریکا با ایران در محیطهای بینالمللی،
– کاهش میزان روابط ایران با اروپا و افزایش اصطکاک حقوقی سیاسی امنینی،
– افرایش تنگناها یا تحریمهای اقتصادی (مالی پولی بانکی تجاری حملو نقل و بیمه و …) از سوی اروپا علیه ایران،
– کاهش شدید میزان فروش نفت و گاز و فراورده ایران به مشتریان کنونی در اروپا و آسیا و …
– کاهش شدید درآمدهای ارزی کشور،
– افزایش سطح برخورد در مناطق حضور امنیتی ایران، در خاورمیانه، و
– آثار متنوع آنها بر شرایط داخلی و خارجی کشور!
ختم برجام، البته معانی دیگری نیز دارد مانند:
– احتمال خروج ایران از NPT و لغو تمام قراردادهای پادمانی میان ایران و آژانس،
– از سرگیری تمامی فعالیتهای هستهای ایران، بدون پذیرش هیچ محدودیت،
– افزایش کمیت و کیفیت تولیدات تسلیحات متعارف ایران، از جمله در زمینه موشکی،
– افزایش و گسترش حضور و نفوذ ایران در مناطق مهم منطقهای،
– غلبه بیشتر نیروهای محافظهکار و تندرو بر شئون و ساختارهای داخلی ایران،
– تشدید سطح تنشها و مخاصمات منطقهای و جنگهای نیابتی و ….
چنین شرایطی هم ایران و کشورهای منطقه، و هم اروپا را درگیر بحران و زیان خواهد کرد. تنها برنده این وضعیت، آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهند بود!
ششم؛
– به نظر میرسد، بهترین انتخاب برای ایران، اروپا و محور شرق، حفظ وضع موجود باشد، که کمترین احتمال را نیز دارد!
– قطعا اروپا در این داستان نقش مهمی خواهد داشت،
– روسیه و چین نیز میتوانند در مهار تند روی واشنگتن و ترغیب اروپا به پرهیز از تحمیل شرایط غیرمنطقی به ایران، موثر باشند،
لیکن، ج.ا.ا خود، میتواند بیشترین نقش و اثر را در مدیریت شرایط ایفا کند.
هفتم، نتیجه؛
ج.ا.ا میتواند عزم خود را برای رسیدن به یک توافق جامع، با حفظ شئون، منافع و اصول و خطوط قرمز خود، به ۵ کشور طرف برجام (فارغ از امریکا) تفهیم و تبیین نماید. ایران، بدون ورود به مذاکراتی که مطمحنظر آمریکاست، میتواند از طریق یک «برنامه تحرک دیپلماتیک»، محورهای ذیل را به طرفهای پنجگانه، تفهیم نماید:
۱- جدیت ایران در “عدم تشدید” تخاصمات و داشتن اراده جدی برای صلح و ثبات منطقهای.
۲- آمادگی برای پیریزی ترتیبات جدید امنیتی منطقهای بر مبنای توازن، مسئولیتپذیری، پایداری و مشارکت جمعی.
۳- تضمین متقابل در “عدم تعرض موشکی” با محور اروپا.
۴- توافق با همسایگان و قدرتهای مشروع منطقه، جهت عدم مخاصمه و برقراری صلح پایدار و ثبات در منطقه.
۵- تضمین متقابل جهت تداوم تعهدات برجام، با ۵ کشور متعاهد، در صورت فقدان تأثیر تحریمهای آمریکا در مناسبات فیمابین.
۶- غیرقابل مذاکره بودن مسائل داخلی کشور.
۷- تفهیم آمادگی ایران برای مقابله با شرایط سخت، در صورت لغو برجام.
۸- جدیت ایران در توسعه فعالیتهای هستهای بدون محدودیت، در صورت بازگشت تحریمهای هستهای پیشین.
هماهنگی و تمرکز قوا در محیط داخلی، اثبات آمادگی «دولت» و مجموعه نظام جهت مقابله عملیاتی با انواع تحریم احتمالی، تحول در ترکیب و وضعیت و آرایش دولت، متناسب با شرایط بحران، اثبات آمادگی مجموعه نظام جهت دفاع همهجانبه در مقابل هر گونه تعرض احتمالی، شروط لازم برای عبور از بحران خواهند بود.
انتهای پیام