3 گزینه پیش رو؛ آیا ایران و ترامپ به سمت گزینه دشوار مذاکره میروند؟
مازیار آقازاده در «عصرایران» نوشت: با خروج آمریکا از برجام 3 گزینه در پیش روی دولتمردان جمهوری اسلامی قرار گرفته است:
1- خروج از برجام و ادامه مسیر برنامه هستهای و بیتوجهی به بازگشت تحریمهای آمریکا و اروپا. این گزینهای است که ظاهرا به جز بخش اصولگرای تندرو حاکمیت، کسی به دنبال آن نیست.
2- تلاش برای نجات برجام با وجود بازگشت تحریمهای آمریکا. این گزینهای است که ظاهرا از سوی دولت و حاکمیت انتخاب شده و قرار است ظرف هفتههای آتی امکان عملی شدن آن در مذاکره با 3 کشور اروپایی حاضر در برجام – فرانسه، بریتانیا و آلمان – مورد بررسی قرار گیرد.
3- قطع امید از برجام و قبول دعوت رییسجمهوری آمریکا برای مذاکره دوجانبه با ایالات متحده آمریکا بر سر یک توافق فراگیر و همه جانبه که برنامه هستهای تنها بخشی از آن خواهد بود.
درباره گزینه سوم در داخل ایران بحث چندانی نمیشود و به نظر میرسد اقبال چندانی برای آن وجود ندارد؛ به ویژه اینکه لفاظیهای از موضع بالا ترامپ زمینه توجیه چندانی برای افکار عمومی داخلی باقی نمی گذارد؛ از سوی دیگر دولتمردان جمهوری اسلامی پیش از این بارها مذاکره بر سر مسایلی همچون برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای ایران را غیرممکن دانستهاند. مضاف بر همه اینها این امیدواری هنوز در ایران است که ترامپ دوره ریاست کاملی- 4 ساله- بر کاخ سفید نداشته باشد و در ماههای آینده بر سر یکی از پروندههای جنجالی و مفتوح خود “کلهپا” شود.
ترامپ اما ظاهرا امیدوار است که با در بسته خوردن مذاکرات ایران و اروپا برای نجات برجام، دولتمردان ایران همچون مقامات کره شمالی به فکر آزمودن گزینه سوم باشند. او در همین راستا دیروز با زبان تهدید ایران را دعوت به مذاکره مستقیم با خود کرد و تهدید کرد در غیر این صورت “اتفاق دیگری” خواهد افتاد.
ترامپ هماینک و طی روزهای آینده با “کیم جونگ اون” رهبر کره شمالی به صورت دوجانبه مذاکره خواهد کرد و امیدوار است این مذاکرات را تبدیل به الگویی برای مذاکرات احتمالی آتی با جمهوری اسلامی ایران بکند.
اما تصمیمگیری درباره مذاکره رودررو با ترامپ در تهران طبیعتا بسیار دشوار خواهد بود و این گزینهای است که به نظرمیرسد از کمترین اقبال در داخل ایران برخورداراست به نحوی که حتی بسیاری از منتقدان سیاست ضد آمریکایی نظام در 4 دهه گذشته نیز نظر خوشی نسبت به مذاکره با ترامپ ندارند و بر این باورند که ایران فرصت طلایی مذاکره با آمریکا را در دوره اوباما از دست داده است و ترامپ شخصیتی نیست که بتوان به او اعتماد کرد و با او پشت میز مذاکره نشست. از سوی دیگر با توجه به اینکه به نظر می رسد استراتژی دولت ترامپ در قبال ایران بر مبنای ” تغییر رژیم” استوار شده – و انتصاب افرادی همچون بولتون و پمپئو از نشانه های آن است- رفتن پای میز مذاکره با دولتی که هدف سرنگونی نظام طرف مقابل را در سر می پروراند، گزینه ای بسیار دشوار و شاید غیر عملی و غیر قابل توجیه باشد.
اما از آنجایی که در عالم سیاست هیچ امر قطعی و صددرصدی وجود ندارد- که نمونه عینی این امر را در مذاکرات در پیش روی کره شمالی و آمریکا با وجود شدت تنش های ماه های اخیر در شبه جزیره کره شاهد هستیم- تحولات هفتههای آینده از این حیث بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود؛ اگر جمهوری اسلامی ایران موفق به احیای برجام با طرف اروپایی نشود آن وقت شاید گزینه دیپلماتیک موجود مذاکره مستقیم با آمریکا باشد؛ ولی به طور قطع دستگاه دیپلماسی ایران برای انجام این مذاکره شروط خاص خود را خواهد داشت که در صدر آنها اقرار و تضمین دولت ترامپ به عدم پیگیری سیاست تغییر رژیم در ایران خواهد بود و به طور یقین میز این مذاکرات احتمالی کاملا مطابق با آنچه که ترامپ در نظر دارد، چیده نخواهد شد؛ با این حال مواضع و اظهارات مقامات ایرانی نشان می دهد که آنها امیدوارند با کسر حضور آمریکا از برجام این توافق بین المللی را بدون حضور آمریکا با طرف اروپایی تثبیت کرده و ادامه دهند.
انتهای پیام