خرید تور تابستان

احمدی نژاد مخالف مذاکره با آمریکا بود؟

محمود احمدی نژاد بهمن ۹۱ در پاسخ به سؤالی درباره روابط ایران و آمریکا و سخنان «جو بایدن»، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا، دراین‌باره گفته بود: «حرف‌هایی که از مقامات آمریکایی شنیده می‌شود، جدید و مثبت است و امیدواریم در رفتارشان هم تغییرات مثبت اتفاق بیفتد و اگر در رفتارشان هم شاهد تغییرات مثبت باشیم، در آن‌ صورت ما هم با نگاه مثبت آن را بررسی خواهیم کرد.» او اما سخن اصلی را ۲۲ بهمن همان سال گفت: «اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفت‌وگو می‌کنم. گفت‌وگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار.»

روزنامه شرق نوشت: «محمود احمدی‌نژاد گفته است که با مذاکره هسته‌ای مخالف بوده و زمانی که قرار بود مذاکرات با آمریکا در عمان شروع شود، در جلسه‌ای با حضور مقامات کشور، خواسته شش ماه صبر کنند. او گفته است: «زمانی که قرار بود مذاکرات با آمریکا در عمان شروع شود، در جلسه‌ای با حضور مقامات کشور اعلام کردم که مذاکره در شرایطی که دشمن تصور می‌کند دست بالا را دارد و تحریم‌ها اثر‌گذار بوده است، به ضرر کشور تمام می‌شود و خواهش کردم که شش ماه مهلت دهند تا با اجرای چند برنامه ضربتی اقتصادی و تقویت قدرت اقتصادی مردم، آثار تحریم‌ها کنترل شود و مذاکره در شرایط برابر انجام گیرد. حتی اعلام کردم که حاضرم خانواده‌ام را به گروگان و تضمین بگذارم که اگر طرح‌ها موفق نبود، خود و خانواده‌ام را اعدام کنند اما در مقابل برخی مقامات و سران قوا به‌ صراحت اعلام کردند که اجازه نمی‌دهند هیچ کاری انجام یا طرح جدیدی اجرا شود و حتی از تکمیل طرح هدفمندی نیز جلوگیری کردند و همان‌ها هم‌زمان در تریبون‌های رسمی، مشکلات را ناشی از سوءمدیریت دولت و نه تحریم دشمن بیان می‌کردند.»

این نکته‌ای است که علی‌اکبر صالحی هم پیش‌تر بر آن انگشت گذاشته و گفته بود. به گفته صالحی، احمدی‌نژاد درباره این موضوع به او گفته بود: «این کار خطرناک است و شما ممکن است زمین بخورید.» او گفته است: «آقای دکتر احمدی‌نژاد هم خیلی راغب به مذاکره نبود ولی مانع هم نبود اما این‌ که بگوییم مشوّق باشند، نبودند. می‌گفتند: آقای صالحی! حواست را جمع کن! موضوع پیچیده است و ممکن است صدمه ببینی. برادرانه نصیحت می‌کرد که امری پیچیده است و حواسم باشد که راه خطرناکی است. به‌ هر حال مشوّق نبودند اما مانع هم نبودند.»

من خودم گفت‌وگو می‌کنم

این در حالی است که ۱۳ مرداد ۹۱ احمدی‌نژاد با انتقاد از برخی سخنان که دولت را در برابر آمریکا منفعل نشان داده و آن را حاکی از مذاکرات پنهان با آمریکا توصیف کرده‌اند، گفته بود: «این دولت بیشترین هجمه را علیه نظام سلطه و آمریکا داشته و امروز نیز مذاکره با آمریکا را کار غلطی می‌دانیم اما در جنگ رسانه‌ای و قدرت، اصل گفت‌وگو را در فضایی عادلانه و با احترام، بر مبنای کرامت و حقوق ملت ایران رد نکرده‌ایم که لازمه این فضا دست‌برداشتن آمریکا از رفتارها و سیاست‌های خود در قبال ملت ایران است.»

بهمن ۹۱ هم در پاسخ به سؤالی درباره روابط ایران و آمریکا و سخنان «جو بایدن»، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا، در‌این‌باره گفته بود: «حرف‌هایی که از مقامات آمریکایی شنیده می‌شود، جدید و مثبت است و امیدواریم در رفتارشان هم تغییرات مثبت اتفاق بیفتد و اگر در رفتارشان هم شاهد تغییرات مثبت باشیم، در‌ آن‌صورت ما هم با نگاه مثبت آن را بررسی خواهیم کرد.»

اما سخن اصلی را ۲۲ بهمن همان سال گفت: «اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفت‌وگو می‌کنم. گفت‌وگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار.»

ماجرای مذاکرات چه بود؟

علی‌اکبر صالحی پیش‌تر در گفت‌وگویی اظهار داشته است: «اواسط سال ۹۰، اولین باری که مطلع شدیم آمریکایی‌ها علاقه‌مند هستند درباره مسائل هسته‌ای مذاکرات دوجانبه‌ای به صورت محرمانه با ما داشته باشند، معاونت کنسولی ما، جناب آقای قشقاوی سفری به عمان داشتند. فردی عمانی به نام آقای سالم (مشاور سلطان) به یکی از همراهان آقای قشقاوی (یکی از مدیران ایشان) اعلام می‌کند که آمریکایی‌ها علاقه‌مندند در مسائل هسته‌ای با شما مذاکرات دوجانبه داشته باشند. بعد از این که نامه وساطت سلطان قابوس به رهبر انقلاب رسید، نزد ایشان رفتم و گفتم: «حضرت آقا با توجه به این که چند سال است از طریق ۱+۵ مذاکره می‌کنیم و عملا به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم، حالا با توجه به این‌ که عمان نیز اعلام آمادگی کرده و تجارب نیز نشان داده که عمان واسطه مورد اعتمادی است، اجازه دهید در راه مذاکره دوجانبه با آمریکا قدم برداریم.»

ایشان به گذشته آمریکا اشاره کردند که آمریکا قابل اعتماد نیست. گفتم که اجازه دهید از باب اتمام حجت این کار را بکنیم. اگر به نتیجه رسیدیم که هیچ و اگر نه، در همین وضعیت خواهیم بود. در نهایت ایشان بزرگواری کردند و فرمودند مخالفتی نمی‌کنند. رهبری چهار شرط گذاشتند. یکی از شروط این بود که این مذاکره در سطح پایین‌تر از وزیر امور خارجه انجام گیرد، یعنی وزرای خارجه دو کشور با هم ملاقات نداشته باشند. دیگر این که، مذاکره برای مذاکره نباشد، مثل مورد ۱+۵ که سال‌ها مذاکره کردیم و بعد بخواهند سوءاستفاده کنند. دیگر این که مذاکره فقط درباره مسائل هسته‌ای باشد نه درباره روابط سیاسی و مانند آن. شرط چهارم را اجازه دهید نگویم. چون اگر بگویم، درباره آن سؤال می‌کنید!

جلیلی مخالف بود

آن‌ طور که صالحی گفته است، دبیرخانه شورای امنیت ملی (جلیلی) خیلی نظر مثبتی درباره این رویکرد نداشته: «می‌گفتند آمریکایی‌ها قابل اعتماد نیستند و مذاکره با آمریکا مذاکره با ۱+۵ را به چالش می‌کشد. برخی نیز نگاه سیاسی داشتند. شایعاتی درباره قصد بنده برای نامزدی ریاست‌جمهوری مطرح شد اما بنده صادقانه گفتم که خود را شایسته چنین مقامی نمی‌دانم.»

به گفته صالحی «وقتی می‌خواستیم برای جلسه دوم مذاکرات حضوری با آمریکایی‌ها برویم، باز با ناهماهنگی‌هایی مواجه شدیم؛ گر چه سرانجام به زور رفتیم. به آقای دکتر گفتیم که باید برویم و رفتیم دیگر. گفتیم اگر نرویم، اعتبار جمهوری اسلامی در خطر قرار می‌گیرد. شرایط بسیار سختی بود. همه می‌گویند: «تو چطور تحمل کردی؟» خلاصه رفتیم و عزیزان هم کمی ناراحت شدند.»

صالحی گفته است که نامه دوم سلطان قابوس خطاب به احمدی‌نژاد بود و آن بیان یک خبر بود با این مضمون که «جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، نماینده آمریکا و نماینده ایران نزد من بودند و آمریکایی‌ها اعلام کردند که غنی‌سازی شما را به رسمیت می‌شناسند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. انصاف عزيز !
    حسين شيخ الاسلام معاون اسبق وزارت خارجه معتقد است شروع مذاكرات عمان به دستور اوس محموت و پس از سفر اسفنديار مشائى به عمان بوده كه گويا موجب دلخورى بعضى از مقامات نظام را نيز فراهم آورده ! بعبارت ديگر آنگونه كه وى مدعيست همه چيز و از جمله قرار و مدار اوليه با امريكايى ها زير سر داش محموت خودمان بوده !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا