مجوز نظام به وزارت امور خارجه برای مذاکره منطقهای و موشکی؟
«وقتی طرف اروپایی در اعلامیه اتحادیه، رسما اعلام میکند که؛ «ما با طرف ایرانی، در خصوص موضوعات موشکی و ترتیبات امنیتی، در حال مذاکرهایم و نتایج خوبی را حاصل کردهایم»! (آنهم در عین عدم رخصت نظام)، خوب، اگر چنین است، پس نظام قاعدتا بلافاصله باید وزیر خارجه را عزل کنند! اگر عزل نمیکنند، یعنی، هم رخصت دادهاند، هم از چند و چون آن مطلعاند!»
علیرضا اکبری در خبرآنلاین نوشت: «اینکه عدهای وزارت خارجه و دولت را به سوال بکشند، که «چرا آمریکا از برجام خارج شده، و ایضا بگویند نظام با پذیرش شرایط «این و آن» مخالف است، اما، دولت کوتاهی میکند»! این، قابل پذیرش نیست.
بارها و پیوسته تآکید کردهام، «مذاکره همیشه و در همه حال، ابزار است نه هدف»! دولتها و افراد، از این ابزار برای تأمین اهدافشان استفاده میکنند. اگر استفاده از این ابزار، حتی در میانه جنگ، ضرورت بیابد، پرهیز از آن، خلاف عقل و منافع است! پس؛ ابهامآفرینی و تردیدسازی، مشکلی را حل نمیکند!
یا نظام به وزارت خارجه، برای مذاکره با اروپا بر سر مسایل مشخصی مانند، مثلا، «رفع ابهام از اهداف موشکی» و «رفع ابهام از اهداف منطقهای» ایران، اجازه و ماموریت داده، یا نداده! اگر اجازه داده نشده، پس، وقتی طرف اروپایی در اعلامیه اتحادیه، رسما اعلام میکند که؛ «ما با طرف ایرانی، در خصوص موضوعات موشکی و ترتیبات امنیتی، در حال مذاکرهایم و نتایج خوبی را حاصل کردهایم»! (آنهم در عین عدم رخصت نظام)، خوب، اگر چنین است، پس نظام قاعدتا بلافاصله باید وزیر خارجه را عزل کنند! اگر عزل نمیکنند، یعنی، هم رخصت دادهاند، هم از چند و چون آن مطلعاند! اگر اتحادیه اروپایی دروغ میگوید و چنین مذاکراتی از اساس وجود نداشته، پس حتما طرف اروپایی جوسازی و عملیاتی روانی علیه نظام و دولت ما را در سطح اطلاعیه رسمی خود، لحاظ کرده است! اما، چرا با گذشت بیش از دو روز، وزارت خارجه یا دولت ج.ا.ا ادعای اروپا را تکذیب نکردند؟ پس، حاشا نباید کرد، و کار مأموران مذاکره را نباید سخت کرد. یعنی نظام اگر چه در کلام، انجام مذاکره بر سر «کیفیت اهداف توان دفاعی» و «کیفیت اهداف حضور و نفوذ امنیتی» در منطقه را نفی میکند، اما، عملا، مذاکرات آغاز شده، چرا؟ چون حتما بهترین «گزینه ممکن» است!
شما فکر میکنید اروپا، بدون معوض، با استحکام، پای برجام ایستاده؟ خیر، خوشبینانه، به نظر میرسد، ایده و پلان اروپا برای مدیریت شرایط و پیشگیری از تصاعد بحران، میانه خطوط مطلوب آمریکا و ایران را گرفته باشد! و به نظر میرسد نظام نیز به یک دمارش دقیق دیپلماتیک مبادرت کرده باشد. منتها، نکته بسیار مهم، (مهمتر از اصل مذاکره)، «کنترل و نظارت و هدایت و اشراف بر مذاکرات است»!
از ابتدای جنگ تحمیلی تا ابتدای مذاکرات قطعنامه ۵۹۸، و از قطعنامه تا آغاز مذاکرات هستهای (۶۷ تا ۸۱)، و از آن زمان تاکنون، دستکم «۸ عنوان مهم تسلیحاتی و خلع سلاحی» و «بیش از ۱۰ عنوان مهم امنیتی-بینالمللی و منطقهای»، در دستور کار مذاکراتی نظام قرار داشته است! در تمام این مذاکرات، وزارت امور خارجه مأموریت محوری در «انجام» مذاکرات را داشته است. بعض عناوین، اصولا از دریچه وزارت خارجه به «دستور کار نظام» وارد شدهاند، و بعض دیگر از «دستور کار نظام» به وزارت خارجه ابلاغ شدهاند!
در همه این موارد، بهخصوص در موارد دسته اول، هنگامی که «مدیریت، نظارت، کنترل، هماهنگی و إشراف» دستگاههای تخصصی و فرادستی، بر عملکرد مذاکرات نبوده است، پس از مدتی، نظام مجبور به تجدیدنظر و حتی بازگشت از مسیر طی شده، گردیده! پس، در این «مسئله حیاتی امنیت و بقا و توسعه ملی»، که اینک بخش مهم آن (از قرار معلوم) در قالب «مذاکرات خاص» با تروئیکای اروپایی در جریان است، اکیداً به دستگاههای فرادستی نظام، توصیه خاضعانه و کارشناسانه مینماید که؛ «استدعا میشود، اصول و آیین و مقررات ملی را در «مدیریت و کنترل و نظارت و هماهنگی و إشراف» بر هر مذاکره مهم و خاص را، اعمال نمایید تا خدای نکرده، در آینده، هم مجبور به بازنگری نشویم و هم مجبور به بازخواست تیم مذاکره کننده»!
پیشتر در حد خود، و بر مبنای حوزه تخصصی موضوع، اصول و آیین و ترتیبات ملی مذاکرات دفاعی و امنیتی، یادداشتهایی نگاشته و تقدیم شده است.»
انتهای پیام
پس تندرو منتقدین برجام بودن نه؟؟؟
خائن وطن فروش