راهحل سهگانهی مصطفی تاجزاده برای مقابله با تحریمهای آمریکا
«سیدمصطفی تاجزاده»، فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به خروج آمریکا از برجام و شرایط امروز کشور راهحل سهگانهای را برای عبور از این مرحلهی سخت ارائه داده است.
به گزارش انصافنیوز این بخش از سخنرانی آقای تاجزاده در جمع اصلاحطلبان شهرکرد به این شرح است:
«امروز مقامات آمریکایی میگویند میخواهیم سختترین تحریم ها را اعمال کنیم. در برابر این موضوع باید چه کار کنیم؟
1ـ تا آنجاکه میشود بیشتر از گذشته باید تلاش کنیم با همهی دنیا حتی در خود آمریکا با همهی جناحهای مخالف ترامپ روابطمان را گسترش دهیم. باید صحنهی نبرد را ببریم در خود آمریکا. از حزب دموکرات تا تمام جریانهای ضدجنگی که در بین روشنفکران و هنرمندان و دانشگاهیانشان که اغلب علیه جنگ هستند باید رابطه برقرار کنیم و از ظرفیتهایشان استفاده کنیم تا اروپا تا روسیه تا چین و…
حالا اگر در این شرایط کسی بگوید به فلان دلیل باید با فرانسه قطع رابطه کنیم، به آن یکی دلیل باید با انگلیس قطع رابطه کنیم، به این دلیل باید نخستوزیر آن یکی کشور به ایران نیاید و… این تفکر به نفع چه کسی دارد کار میکند؟ به نفع جنگطلبترین جریان موجود جهان دارد کار میکند.
2ـ ترامپ خیلی صریح میگوید میخواهد با تحریمها به لحاظ اقتصادی کمر ایران را خم کند. ما که درآمدها و هزینههایمان در کشور مشخص است، وضعیت اقتصادی مشخص است؛ راهی جز جذب سرمایهی داخلی و خارجی وجود دارد برای اینکه بتوانیم در مقابل این مشکلات بایستیم؟! و راهی غیر از این که به راههایی مثل گردشگری که به درآمدزایی جدید برای ایران منجر شود فکر کنیم و برای تحقق آن برنامهریزی کنیم وجود دارد؟! و راهی جز ایجاد تسهیلات برای صادرات و واردات وجود دارد؟!
همهی این موارد مستلزم آن است که ما با همسایگانمان روابط خوبی داشته باشیم. هر کسی تلاش کند روابط ما با هر توجیهی – از دین تا امنیت – که نتیجهی آن به هم زدن روابط ایران با همسایگان باشد دقیقا در خدمت ترامپ و اهدافش است.
3ـ و در داخل؛ مطالبات مردم معلوم نیست؟! شش انتخابات گذشته از 92 تا 96 نشان نداد که اکثریت آن کسانی که رای می دهند (آن ها که رای نمی دهند که اغلبشان کلیت جمهوریاسلامی را به احتمال زیاد نمیخواهند) چه چیزی را اعلام کردند؟
ما که نمیدانیم اروپا تا کجا میتواند بایستد، باید تمام تلاش خود را کنیم تا اروپا بایستد اما همهی اهرمها در این موضوع دست ما نیست، اقتصاد هم تلاش میکنیم که رونق داشته باشد و راه بیندازیم و سرمایهی داخلی و خارجی جذب کنیم و با همسایگان ارتباط برقرار کنیم (و خوشبختانه در منطقه آنقدر اهرم داریم که اگر بخواهیم بازی «برد – برد» تعریف بکنیم امتیازات خوبی بگیریم و البته امتیازاتی هم بدهیم) ولی در تمام این راه حلها یک چیز مسلّم است و آن هم اینکه دل این ملت را میشود راحت به دست آورد به شرط اینکه به مطالباتشان توجه کنیم. عقل حکم میکند که آن سختترین تحریمهایی که قرار است علیه ایران اعمال شود و سختترین تهدیدهایی که قرار است علیه کشور ما صورت بگیرد را تبدیل کنیم به یک فرصت استثنایی برای آشتی ملی و وحدت ملی و برای آوردن ’همهی ملت‘ در یک صحنه. از گشایشهای اجتماعی تا گشایشهای سیاسی و اگر بتوانیم گشایشهای اقتصادی.
این بخش سوم که بازگشت به مردم است کاملا قابل دسترسی است. از همین رفع حصر می تواند شروع شود و این موضوع یک نقطهی عطفی باشد. بعضیها در این زمینه میگویند که حصر مشکل مردم نیست، مشکل مردم اقتصادی است. بله مشکل مردم در طول این 40 سال همیشه اقتصادی بود و در هر نظرسنجی که در هر دولتی برگزار شده اولین مشکلی که مردم داشتند گرانی و بیکاری بوده است. و در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای در حال توسعه این چنین است. معلوم است که مردم مشکلات اقتصادی دارند اما این معنایش آن نیست که مردم مطالبات دیگری ندارند. و نکته مهمتر اینکه برخی اقدامات وجود دارد که اجرای آن با آثار جانبی مثبتی همراه است که حتی در اقتصاد هم قوی تر از یک تصمیم مستقیم اقتصادی تاثیر دارد. رفع حصر تنها رفع [حصر] از سه نفر نیست، احترام گذاشتن به میلیونها ایرانی که معتقدند محصوران بهترین نامزدهای ریاست جمهوری بودند فقط نیست، رفع حصر تنها پایان دادن به قانون شکنی نیست؛ همهی اینها است اما علاوه بر این ها رفع حصر فضای جدیدی را می تواند به جامعهی ما القا کند که نشان دهد قرار است یک دورهی جدیدی را شروع کنیم. که در این دوره بگوییم حالا که خارجیها با ما بد هستند داخلیها با هم باشیم.
هر کس که معتقد باشد غیر از آمریکا، اروپا هم با ما بد است، روسیه هم با ما بد است، چین هم با ما بد است. اگر کسی نسبت به چنین دیدگاهی که مطرح می کند صادق باشد نتیجه منطقی آن این است که ما باید به مردم بیشتر نزدیک شویم برای اینکه خطر وجود دارد. اگر چنین کاری نکنند معلوم میشود یا دروغ میگویند یا نمیفهمند چه میگویند. گشایشهای اجتماعی و گشایشهای فرهنگی وچیزهای کوچکی که میتواند مردم را امیدوار بکند که حاکمیت دارد گوش شنوایی پیدا می کند و دارد «دیگری» را می بیند. «دیگری» که اکثریت هم هستند نه اقلیت. مردم در کشورهای دارای دموکراسی میجنگند برای آن که اقلیتها دیده شوند، ما اینجا می جنگیم برای اینکه اکثریت دیده شود!
و کلام آخر اینکه ما در طول این چهل سال همواره در ’برههی حساس‘ به سر میبردیم. هر روز یک مشکلی داشتیم اما هیچ زمانی ایران در تاریخ معاصر خود به اندازهی امروز گرفتار بحرانهای متعددی نبوده که روی هم انباشته شده و به طرف ما هجوم آورده. بحران های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دینی، اجتماعی، محیط زیستی و…
یک آزمون بسیار دشواری داریم؛ یک طرف آن فروپاشی ’جمهوری اسلامی‘ نیست، فروپاشی ’ایران‘ است و طرف دیگرش نجات ایران است. همه به خاطر این فشارها یک بازنگری کنیم در رفتارمان و روشمان و نگاهمان و دیگران را ببینیم و فضایی را پیدا کنیم که بتوانیم مسالمتآمیز مشکلات را حل کنیم نه با ابزارهای قهریه و غلبه و حذف و طرد دیگران. این زمان تصمیمگیری هم خیلی نمیتواند ادامه پیدا کند. برای حل بحرانهای ایران در گذشته میتوانستیم چند سال فرصت داشته باشیم اما الان دیگر نمیشود. مشکلات و بحرانهای امروز به گونهای است که هم باید تصمیمات سخت بگیریم و هم فوری. ما باید خیلی تصمیمات سختی در طول این سالها میگرفتیم که به هر دلیلی نگرفتیم و امروز باید آن تصمیمات سخت را به شکل فوری بگیریم چون اگر چنین نکنیم آثار سوء بیتصمیمی می تواند کل کشور را فلج و خدای نکرده متلاشی کند. به میزانی که هوشیار باشیم میتوانیم آن تصمیمات سخت را به سمت یک سری تصمیمات ملی و به سود مردم هدایت کنیم تا این مرحله سخت را پشت سر بگذاریم.»
انتهای پیام
آرزوی شفای عاجل برای مسئولینی که تو باغ نیستند داریم
سلام-وجود نیروهای امنیتی واطلاعاتی قدرتمند جزء ضروریات هرکشور و هر حاکمیتی می باشد اما وقتی
مثلا زبان مادری اقوام غیر مرکزی امنیتی محسوب شود امثل ترکیه آنوقت همه خبرچین هم می شوند و چه خادمانی که خائن شمرده نمی شود در این خرده بازار عوام فریبان و منفعت طلبان کیسه خود را پر می نمایند و نصایح و برنامه ریزیها چندان کارگشا نمی شود