خرید تور نوروزی

از غزه تا کازرون

سهند ایرانمهر در یادداشتی تلگرامی با عنوان «از غزه تا کازرون» نوشت:

«۱- از زمان ناآرامی‌های قزوین بر سر تقسیمات کشوری (مورد قزوین استان شدن بود) تاکنون نزدیک به ۲۵ سال می‌گذرد. روش مواجهه با چنین مطالباتی اما همچنان به‌گونه‌ای است که مطالبات منطقه‌ای و غیرسیاسی، هم سیاسی می‌شوند و هم امنیتی و دست‌آخر به کشته‌شدن هموطنانی هم می‌انجامد.

این امر نشان می‌دهد که با وجود گذشت چنددهه آن هم در کشوری چندقومیتی و بحران‌خیز، هیچ تدبیری برای مواجهه منطقی و اصولی اندیشیده نشده است و روش همچنان ناکارآمد و‌ مبتنی بر دم‌دست‌ترین راهکارهاست.

۲- چندی هفته قبل از ماجرای قزوین در اوایل دهه هفتاد، لس‌آنجلس در ایالات متحده هم درگیر، درگیری نژادی بود که همه این ایالت را دستخوش زدوخورد کرد و البته در تلویزیون ایران هم انعکاس کامل یافت، درگیری‌های قزوین اما هیچ بازتابی نداشت و نیک به یاد دارم که عباس عبدی کمی بعد کتابی نوشت با عنوان «از لس‌آنجلس تا قزوین» و به این دوگانگی پرداخت.

۳- این روزها صحنه زدوخورد ماموران اسراییلی با مردم معترض غزه موضوع مورد توجه رسانه‌های جهان و البته ایران است. بنا بر وجه انسانی ماجرا من نیز در فضای مجازی به این موضوع پرداختم و اما واکنش برخی مخاطبان که از قضا دغدغه‌های انسانی هم داشتند نسبت به بازتاب سرکوب فلسطینیان به شدت منفی بود و موارد مشابه برخورد در داخل کشور و بی‌اعتنایی به مطالبات و اعمال محدودیت‌ها را متذکر می‌شدند. پیداست که نمی‌توان این بخش از مردم را به جانبداری از اسراییل یا سنگدلی متهم کرد زیرا مقصر اصلی جریانی است که با رفتار دوگانه در قبال بی‌عدالتی، مردم را نسبت به هواداری از مظلومین جهان نیز بدبین کرده است و آنها را بر سر دوراهی همدلی با مردم فلسطین یا همراهی با تبلیغات سیاسی گذاشته است.

خلاصه سخن اینکه حتا اگر در پی آنیم که رسالت عدالت‌طلبی را به عنوان بخشی از رویکرد خود در جهان به باور مردم بقبولانیم، ناگزیریم که این وجه را در داخل نیز دنبال کنیم. اگر خون جوان فلسطینی مثل هر انسان دیگری حرمت دارد، خون جوان کازرونی هم حرمت دارد و ناقض این حرمت مستوجب مجازات.

تحقق این امر نه تزلزل در امنیت و نه دعوی بیگانه که تقویت کننده حاکمیت در دعوی عدالتجویی در داخل و خارج نیز هست.

۴- ماجرای کازرون در زمانی روی داد که تلگرام فیلتر شده است و وزیرارتباطات مفتخر به فیلتر فیلترشکن‌ها هم هست با این حال آنجا که بی‌تدبیری حاکم است و در جهان امروز، نه فیلتر ثمری دارد و نه بستن خروجی‌های خبر بنابراین دست‌کم حالا معلوم شد که ام‌الفساد، تلگرام نبوده است و مشکل در جایی دیگر است و آنجا را باید اصلاح کرد.

۵- کازرون در خاطره نسل من با تعلیمات اجتماعی و رفتارهای منطبق با قاعده خانواده هاشمی گره خورده است. حالا با نماینده‌ای روبروییم که با وعده قومی و به دور از ملاحظات جامعه‌شناختی و حتا ملی، وعده‌ای داده است که حالا موجب بحران است. این نماینده از نظر شورای نگهبان البته واجد هیچکدام از آن مشخصاتی که موجب رد صلاحیت می‌شود، نبوده است زیرا این معیارها در ارتباط خود با منافع ملی یا واقعیت‌های جامعه تعریف نشده‌اند و منوط به تامین مواردی غیرمرتبط با مباحث کلان کشورند، از آن سو فضا برای شکل‌گیری منطقی احزاب هم فراهم نیست و هرکس می‌تواند مستقلا و بدون هماهنگی وعده بدهد و تمایلات قومی خود را دنبال کند، مردم هم جز این که به خیابان بیایند و‌ فریاد بزنند، مجرای دیگری برای بیان مطالبات ندارند. راه حزب، راه نهادهای مردم نهاد، راه تشکل‌ها، راه پیام‌رسان‌ها و … را بسته ایم و در عوض کسان دیگر را گشوده ایم و در نتیجه به جای همه این‌ها صحبت از مردم خشمگین است و نمازجمعه‌ها و امام جمعه‌هایی که حالا دیگر باید متوجه شده باشند که سازوکار نمازجمعه از عهده تشویق مطالبه و تامین توامان آن برنمی‌آید پس لاجرم ماجرای کازرون و ده‌ها ماجرای دیگر به راه می‌افتد که بی هیچ سوء‌نیتی تبدیل به بحرانی امنیتی و مرگ شهروندان می‌شوند و در حالی که زمینه برای فرصت‌طلبی فراهم شده، اعتماد فروریخته و هزینه‌ها داده‌ایم با تصور کنترل اوضاع، باز به همان شیوه‌ها ادامه می‌دهیم تا بحرانی دیگر که معلوم نیست در نهایت کدامیک تاوان این بی‌تدبیری را به تمامی نشانمان دهد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا