دو بیانیهی دانشجویی در انتقاد به نداشتن تریبون در افطاری رییس جمهور
همزمان با برگزاری مراسم افطاری رییس جمهور در دیدار با جمعی از زنان، جوانان و دانشجویان، دو بیانیهی دانشجویی در انتقاد به نداشتن تریبون برای اعلام مواضع در آن صادر شد.
متن بیانیهی تشکلهای هیات موسس تشکلهای اسلامی دانشجویان ایران (تادا) که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است، در پی میآید:
بسمه تعالی. وظیفهی جریان دانشجویی نقد وضعیت کشور و انتقال مطالبات آحاد مختلف مردم به مسوولین است. متاسفانه در سال های گذشته جز ریاست جمهوری سایر مسوولین از ارائه تریبون به گروههای مختلف دانشجویی پرهیز میکردند.
پس از انتخابات سال گذشته، ریاست جمهوری (به عنوان نهاد برخاسته از رای مردم) هم رویهی قبلی را تغییر داده و از ارائهی تریبون به نمایندگان طیفهای مختلف دانشجویی در مراسم مختلف نظیر روز دانشجو و مراسم افطاری با دانشجویان پرهیز کرده و از ارائهی نقدها و صحبتهای ایشان در ارتباط با وعدههای مغفول مانده در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دانشجویی جلوگیری میكند.
به همین دلیل تشکلهای هیات موسس اتحادیه تشکلهای اسلامی دانشجویان ایران (تادا) در اعتراض به عدم اختصاص تریبون به طیفهای مختلف دانشجویی در ضیافت افطاری با رییس جمهوری و همچنین بی توجهی دفتر ریاست جمهوری نسبت به مطالبات دانشجویان و مسبوق به سابقه بودن این رفتار (مراسم روز دانشجو سال گذشته) در این جلسه شرکت نخواهند کرد.
«تریبونهای فرمایشی دولت دوازدهم نقابی بر وضعیت بحرانی»
بیانیهی تشکلهای درخواست کنندهی اتحادیهی تشکلهای اسلامی دانشجویان متحد دربارهی افطاری ریاست جمهوری نیز که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است، با عنوان «تریبونهای فرمایشی دولت دوازدهم نقابی بر وضعیت بحرانی» در پی میآید:
29 اردیبهشت سال پیش بود که دکتر حسن روحانی چهار سال دیگر رئیس جمهور ایران شد. انتخاباتی که دوگانه رییسی – روحانی بخشی از مطالبات مردم را به گفتار دکتر روحانی تحمیل کرد، آنگونه که تنها تصمیم عقلانی ممکن برای مردم ایران رای 24 میلیونی به ایشان بود. اما یک سال گذشته گواهی بر آن بود که دکتر روحانی نه عزمی برای اصلاح سازوکارهای سیاسی دارد و نه مقاومتی دربرابر تمامیتخواهی اقتدارگرایان نشان میدهد.
امروز بحرانهای عظیم سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی وضعیت جامعه ما را در چنان بحرانی قرار داده است که صبوری دربرابر وضعیت و خودداری از انتقاد صریح، خیانتی است به وظیفه تاریخی جنبش دانشجویی. اما انگار گوشهای دولت دوازدهم بسته است. دولت به جای ترسیدن از بحرانهای عظیم کشور ما از شنیدن صدای منتقدان فرار میکند. امسال نیز مانند هر سال، هیچ تریبونی به انجمنهای درخواست دهندهی اتحادیهیِ «تشکلهای اسلامی دانشجویان متحد» در افطاری ریاست جمهوری داده نشد. ما تشکلهایی دانشجویی ساکت نخواهیم نشست و معتقدیم آینده از دل انتقادات ما به وضعیت امروز جامعه تحقق خواهد یافت. در این برههی حساس تاریخی سعی خواهیم کرد اهم انتقادات و بحرانهای پیش روی جامعه ایرانی را به اختصار مطرح کنیم.
اول: دانشگاه این محیط زندگی هر روزهی ما در وضعیتی بحرانی قرار دارد. از طرفی هر روز هزینههای جدیدی بر زیست دانشجویی تحمیل میشود و طبقات فرودست در ذیل روابط کالایی از تحصیل منع میشوند و از طرف دیگر انتقادات و اعتراضات دانشجویان با دخالت نهادهای امنیتی فرادانشگاهی مواجه میشود. وزیر علوم ستارداران دانشگاه را دروغین میشمارد اما هنوز هستند «مجید دری»هایی که حق تحصیل آنان سلب شده است.
دوم: دال عدالت این گمشدهی سیاست امروز ماست. اثر سیاستهای تعدیل اقتصادی دولتهای پس از جنگ بر پیگیره قشر فرودست جامعه مبرهن است. دولت تدبیر و امید نیز از طرفی نتوانسته است با استفاده از سرمایه خارجی وضعیت تولیدی کشور را سامان دهد و معوقات مزدی کارگران را بپردازد و از طرف دیگر باهدف کاهش ارزش نیروی کار دست به تغییر قانون کار، موقتیسازی نیروی کار زده است. اعتصابات و تجمعات کارگران و معلمان، وضعیت حاشیهنشینان، کودکان کار، زبالهگردان و… گواهی بر این واقعیت است.
سوم: بحرانهای زیست محیطی، از بحران آب و خشکسالی و خشک شدن دریاچهها و طرحهای عجیب و غریب انتقال آب گرفته تا بحران خاک و قطع درختان و هوای خوزستان همگی زیست روزمره زندگی شهری و روستایی و کشاورزی را به خطرانداخته است. بحرانهایی که نمودهای خود را در شکافهای قومی بازنمایی میکند. اما کمدی آنجاست که فعالان زیست محیطی- تنها ناجیان این وضعیت- با انگهای امنیتی و بیهیچ توجیه معقولی راهی زندان میشوند.
چهارم: زنان نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند، نیمی از این ایران بحران زده، لیست مطالبات آنان، بلند بالاست مثل لیست وعدههای تحقق نیافته دکتر روحانی، از وزیر زن و ورودشان به استادیومهای ورزشی گرفته تا حق طلاق و حضانت و خروج از کشور. مشکل آنجایی است که شخصی که حداقل بر اساس قانون اساسی کشور، و روی کاغذ باید دومین فرد قدرتمند کشور باشد و به تبع آن برای خواستهای مردم کشورش، مردمی که با امید به آینده به وی رای دادهاند، میگوید: «خواستم اما نشد.»
مشکل آنجایی است که به جای درک مساله، بر آن برچسب امنیتی زده میشود و همهی معترضین را به خارج از کشور ربط دادهمیشوند. همان روشی که برای دختران خیابان انقلاب همانند تمامی مسایل دهههای اخیر، در پیش گرفته شده است.
پنجم: رویکرد حاکمیت از حواشی به وجود آمده حول اصلاح قانون مطبوعات در مجلس ششم، توقیف فلهای نشریات و دستگیری خبرنگاران و تبدیل صدا و سیمای ملی به تریبون یک جناح خاص جز انحصارطلبی در فضای رسانهای نبوده است. کمبود تنها یک رسانه داخلی به معنای واقعی کلمه مستقل، به دور از سانسور حاکمیت، علت اصلی رشد بیسابقه شبکههای ماهوارهای و سپس کانالهای دروغپرداز تلگرامی است. در وجهی دیگر نبود رسانههای مستقل امکان مبارزه با فساد را سلب کرده است. فسادی که ناشی از نبود جریان آزاد اطلاعات و شفاف سازی شکل گرفت، فسادی که یکی از فرزندان برخوردهای امنیتی با هر مساله و ایجاد تفکر خودی و غیرخودی و حذف منتقدین است.
اما، اخیراً، به واسطه اندک کمک تلگرام به گسترش جریان آزاد اطلاعات و شفاف سازی امور، نسیمی هرچند کوتاه وزیدن گرفت، نسیمی که با دستی که قول داده بود روی دکمه فیلترینگ نرود، از وزش افتاد، رویکرد پاک کردن صورت مساله برای حل آن، که راه حل همیشگی جمهوری اسلامی در برخورد با مسایل بوده است از سرگرفته شد. راه حلی که به جای استفاده از ظرفیتهای شبکههای اجتماعی با رویکردی متحجر سعی در ضدیت با آزادی گردش اطلاعات دارد.
در انتها یادداور میشویم این عریضه را نه از باب امید به تغییری ناگهانی در رویکرد دولت مینگاریم بلکه معتقدیم هر آیندهای که در جستوجوی بهبود وضعیت است باید به این انتقادات و بحرانها پاسخی واقعی دهد. تغییر در رویکرد جریان اعتدالی نیز جز از پاسخ به این بحرانها متصور نخواهد بود.
انتهای پیام
دانشجویان عزیز زمان از که وبرای چه چیزی مطالبه میکنید دراین دیار که دولت موازی هرروز فربه تر و…….دربرابر منتخبان مردم به هرعنوانی هرروز وهردم حلقه ای بر حلقات تنفس این مردم می افزایند؟دیگر شیوه به در بگوییم تا دیوار بشنود را ترک کنید…….