تأثیر توییت بر صلاحیت؛ نمایندهی خوب، نمایندهی ساکت است!
مهرداد خدیر در «عصر ایران» نوشت: سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به پرسشی دربارۀ «توییت های خلاف امنیت ملی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی» و «تأثیر آنها در زمان بررسی صلاحیت آنها برای انتخابات مجلس» گفته است: «شورای نگهبان به هر عملی که صلاحیت افراد را مخدوش کند واکنش نشان می دهد.»
1. آیا بهتر نبود به خبرنگار سؤال کننده که رسانۀ متبوع او با عینک امنیتی دنیا و مافیها را رصد می کند پاسخ می دادند تشخیص اقدام علیه امنیت ملی با شورای عالی امنیت ملی است و طبق قانون اساسی نمایندگان مجلس حق اظهار نظر دربارۀ همۀ امور را دارند و توییت گذاشتن هم جلوه ای از نظر دادن است و هر نظری را نمی توان اقدام علیه امیت ملی توصیف کرد؟
2. اگر قرار است نمایندۀ مجلس نظر ندهد ( توییت گذاشتن یا توییت کردن هم جلوه ای مدرن از نظر دادن است) و رأی او در یک لایحه و طرح در وتو های مکرر شورای نگهبان نادیده انگاشته شود بهتر نیست نمایندگان را مرخص کنند و خود شورای نگهبان نقش قوۀ مقننه را به تنهایی ایفا کند؟
3. چرا نمایندۀ مجلس باید از شورای نگهبان بترسد؟ مگر «انقلاب به نام خدا» برای آن نبود که مردم تنها خدا را در نظر بگیرند و از او بترسند؟ آیا جامعه ای که کارمند از اخراج بترسد و استاد از بازنشستگی زود تر از موعد و زن از طلاق و دانش آموز از نمرۀ انضباط و دانشجو از کمیتۀ انضباطی، اسلامی است؟ آیا همۀ دستگاه ها باید ترس تولید کنند و لاغیر؟
قانون شکن باید از پلیس بترسد نه مردم عادی. دانش آموز خاطی باید از کاهش نمرۀ انضباط بترسد نه همۀ محصلین. چرا نماینده ای که با یک رأی او وزیری رأی اعتماد می آورد و وزیری به زیر کشیده می شود باید از شورای نگهبان بترسد و دست او هنگام نوشتن توییت بلرزد و زبان او لکنت بگیرد؟ کار شورای نگهبان تولید ترس در نماینده و کاندیدا نیست. حتی «انطباق» قوانین با شرع و قانون اساسی هم نیست بلکه تشخیص «عدم مغایرت» با شرع و قانون اساسی است. چون ممکن است قانون مصوب مجلس عینا با شرع انطباق نداشته باشد و امور جدید عمدتا چنین اند بلکه عدم مغایرت آنها بررسی می شود.
3. آیا نمایندۀ خوب، همان نمایندۀ ساکت است و هر چه خاموشتر بهتر؟ پس چرا رسانهها تصاویر نمایندگان خفته یا در حال چرت زدن را به طعنه منتشر می کنند؟ انسان یعنی «حافظه و واکنش». اقدام علیه امنیت ملی را در حد یک توییت نازل نکنیم. کدام یک از این توییت ها اسرار نظام را برملا کرده است؟
4. در دورۀ دوم مجلس شورای اسلامی دولت مهندس موسوی لایحۀ اصلاح قوانین مالیاتی را ارایه کرد و طبعا نمایندگانی در موافقت یا مخالفت ثبت نام کردند و سخن گفتند.
روال مجلس این است که ابتدا دربارۀ کلیات بحث می شود. آیت الله آذری قمی نمایندۀ قم در مخالفت با کلیات وقت خواست و آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس شورای اسلامی با شگفتی پرسید: اصل مالیات که دیگر محل بخث و مناقشه نیست!
آذری قمی اما گفت: اصل مالیات، خلاف شرع است. هاشمی رفسنجانی پاسخ داد: امام هم پیش از انقلاب و آن گونه که در کتاب ولایت فقیه آمده خمس و زکات را برای ادارۀ جامعۀ کافی می دانستند اما حالا امام پرداخت مالیات را ضروری می دانند و این نظر صریح امام است که مالیات در جمهوری اسلامی نه تنها مشروع که لازم و ضروری و وظیفه است.
آیت الله آذری قمی در پاسخ گفت: آنچه گفتید درست است اما نظر امام است و من هم به عنوان یک فقیه نظرم را می گویم که مالیات، مشروع نیست.
هاشمی رفسنجانی لبخندی زد و گفت: نظرتان را گفتید. بفرمایید. روزنامۀ اطلاعات هم با فونت درشت تیتر زد: «آیت الله آذری قمی: مالیات، حرام است».
آقای کدخدایی! دقت می فرمایید؟ یک نمایندۀ مجلس آن هم از قم با نظر و بلکه فتوای امام آشکار و علنی مخالفت می کند و نظر خود را در فقاهت هم سنگ او می شمارد و هیچ گاه چنین نظری صلاحیت او را تهدید نمی کند. آن هم درحالی که جنگ جریان داشته و منابع درآمدی دولت صرف جنگ می شده و کسی او را متهم نکرده که پشت جبهه را تضعیف می کند. حالا یک نماینده باید بترسد که توییت او باعث انتخاب مجدد شود یا نه؟
5. چرا تا نمایندهای حرف می زند مردم میگویند دور بعد نمی گذارند نماینده شود و تا نماینده ای سکوت می کند می گویند می ترسد دور بعد تأییدش نکنند؟ دغدغۀ نماینده باید چه باشد؟ تعیین منافع و مصالح کشور یا بیم تأیید صلاحیت مجدد؟
6. اگر نماینده بازتاب دهندۀ نظر اکثریت مردم حوزۀ انتخابیۀ خود باشد بهتر است یا این که به خاطر رد صلاحیت های مکرر و کاهش انگیزۀ مشارکت تنها اقلیتی را نمایندگی کند؟ همین روزها که شهرستان کازرون، دست خوش ناآرامی است از نمایندۀ این شهر چه برآمده است؟ بحث بر سر گرایش سیاسی او نیست بر سر این است که چرا مردم نباید احساس کنند که نماینده کفایت می کند و نیاز به تجمع اعتراضی نیست و اگر هم باشد آرام و بدون خسارت برگزار شود؟
7. پیش از رواج واژه «نماینده» از کلمۀ « وکیل» استفاده می شد. در مجالس پس از مشروطه به نمایندگان مجلس هم می گفتند وکلا و بعدتر کلمۀ «وکیل» اختصاصی شد ولی با این حال هنوز وقتی مردم می گویند وزیر و وکیل منظورشان از وکیل، نمایندۀ مجلس است نه وکیل دادگستری. مردم به وکیل وکالت می دهند تا از جانب آنان حرف بزند و مگر می شود وکیل را به خاطر ارجاعات قانونی فاقد صلاحیت معرفی کرد؟
8. زمان طرح سؤال هم مناسب نیست. درست در روزهایی که همه جا صحبت از انتخابات متنوع در عراق و لبنان و رقابت احزاب در این کشورها و تشکیل فراکسیون های سیاسی است اینجا دغدغه این است که نمایندۀ از صد فیلتر گذشتۀ کنونی هم توییت بگذارد یا نه.
برای مایی که هشت سال با عراق جنگیده ایم و 300 هزار نفر از گل ترین بچه های این سرزمین را به خاطر جنگ با عراق از دست داده ایم و 500 هزار تن از گل های دیگر باز در همین جنگ جراحت دیده، زخم خورده یا عضوی از بدن را از دست داده یا اسارت کشیده اند جالب نیست مکانیسم انتخابات در عراق حسرت مان را برانگیزد که نماینده ای از حزب کمونیست هم از شهری چون نجف به پارلمان راه می یابد؟ (خانم سهاد احمد صبحی خطیب).
9. آیا بهتر نیست شورای نگهبان کلیه اعمالی را که در بررسی صلاحیت کاندیداها تأثیر می گذارد لیست کنند تا همه بدانند به جز محرّمات و مکروهات کدام یک ازاعمال دیگرهم موجب عکس العمل می شود؟
10. نمایندگان مجلس به جز وظیفه قانون گذاری و رأی اعتماد و سؤال و استیضاح وزیران مسؤولیت سنگین «نظارت» را نیز بر عهده دارند. فکر و ذکر نمایندۀ مجلس باید معطوف به نظارت بر دیگران باشد یا نگران نظارت بر خود؟
این 10 نکته البته به این معنی نیست که نمایندۀ مجلس از هر نظارت مصون باشد. رسانه ها، حزب متبوع، احزاب رقیب، افکار عمومی و در موارد مالی و اخلاقی ( و نه فکری و سیاسی) طبعا باید نظارت صورت پذیرد و تنها مورد مستثنا در سیاست هم جاسوسی است.
انتهای پیام
وقتي جنتي آن بيانيه را ميدهد، كدخدايي كه مشير و مشار اوست، بايد چنين افاضات فرمايد.