پیروزی «مقتدی صدر» در عراق؛ بله! با یک واقعیت روبهرو شدهایم
متین مسلم در یادداشتی که خبرآنلاین منتشر کرده است نوشت: در موقعیت اجرایی و مدیریتی آتی (یا با تشکیل مستقیم دولت یا مشارکت در آن) مقتدی و ائتلاف وی چه کارنامهای از خود ارائه خواهند داد که میتواند متفاوت از آن چیزی باشد که امروز منتقد آن هستند!؟ این سوال بسیار مهمی است. این برداشت دو گانه از صدر از موضع سیاسی الزاما نگرشی منفی به وی تلقی نمیشود. اگر البته این قاعده را قبول کنیم (شاید اخلاقی نباشد اما حتما کاربردی است) که سیاستمداران در زمان انتخابات شعارها و وعدههای زیاد و قشنگی به مردم و هوادارانشان میدهند.
فعلا فقط با یک جمله میتوان عراق پس از 12 مه 2018 را توصیف کرد “بله! این یک واقعیت است”.
برای بسیاری از تحلیلگران امور عراق و امنیت منطقه خلیج فارس، نتیجه انتخابات پارلمانی این کشور که به پیروزی سیاسی روحانی نسبتا جوان شیعه مقتدا صدر منجر گردید، تعجبآور و شگفتیساز شد. این شگفتگی نه از جنبه کارکرد مکانیکی و تاثیر نتیجه انتخابات در پارلمان یعنی کسب 54 کرسی از 329 کرسی نمایندگی، که بیشتر از جنبه نتایج سیاسی و ساختاری آن بر آینده عراق است که اهمیت پیدا کرده. در واقع هرچند فاصله ائتلاف تحت نظر مقتدا صدر “سائرون” با ائتلاف “النصر” به رهبری حیدر العبادی نخستوزیر تنها 2 کرسی و با ائتلاف الفتح هادی عامری سازمان بدر صرفا 5 کرسی نمایندگی است.
اما همین تفاوت اندک که توازن سیاسی عراق را برهم زده به دلیل توصیف واضحی که از لایههای پنهان جامعه عمومی عراق در برابر ما قرار میدهد، آشکارا دو نکته را در برابر ما قرارمیدهد:
نخست، برخی نیروهای سنتی و شناخته شده سیاسی حاکم فعلی بر عراق به دلایل مختلفی که صدر از آنها یاد کرده (فساد و ناکارآمدی)، باید صحنه اجرایی و سیاسی این کشور را ترک کنند، آن گونه که صدر خواستار شده.
دوم،
شرایط عراق پس از شکست داعش و قدرت گرفتن دولت مرکزی الزاما نمیتواند تضمینکننده سیطره دولت مرکزی و ادامه حاکمیت کسانی باشد که قدرت و کارآمدیشان در زمان جنگ با داعش و ناآرامیهای داخلی معنایی محدود داشت، اما از دید مقتدا اینک باید خاتمه یافته و جای خود را به تکنوکراتها و بورکراتهای حرفهای بدهند.
در واقع از دید صدر و ائتلاف تحت سیطرهاش، عراق پس از داعش برای ادامه حیات خود به 3 عنصر هموزن برای رهایی از شرایط کنونی نیاز مبرم دارد:
۱- نیروهای تازه نفس تکنوکرات و بورکرات حرفهای سیاسی برای تشکیل دولت کارآمد فراگیر ملی.
۲- عناصر به توصیف مقتدا صدر “پاک و سالم سیاسی در بدنه جامعه و ساختار عمومی و کلان دولت”.
۳- نیروهای عمومی وحدت بخش ملی با دو ویژگی غیروابستگی به خارج و وفادار به حفظ وحدت جغرافیایی و مرزی عراق.
مقتدی صدر و ائتلاف او درست یا غلط معتقدند بسیاری از عناصر قبلی و کنونی دولت(عمدتا نوری مالکی و تا کمتر حیدر عبادی) فاقد چنین ویژگیهایی هستند، خصوصا در جناح نوری مالکی و وفادران او در مرکز و جنوب کشور. اما این که صدر و ائتلاف سائرون در آنچه گفتهاند و منجر به پیروزیشان در انتخابات 12 ماه مه شد تا چه میزان از صداقت برخوردار هستند!؟ (حداقل در موقعیت اجرایی و اداره دولت)، نکتهای است که چگونگی آن برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی امور عراق روشن نیست.
اولا، سابقه و پیشینه خود مقتدا صدر که او را نزد بسیاری یک روحانی جوان ماجراجو که بیشتر پشت تبار خانوادگیاش پنهان شده جلوه میداد، تضمینی نمیدهد در آینده الزاما رفتار و سیاست ثابتی ارائه دهد، البته احتمالا!
ثانیا، در موقعیت اجرایی و مدیریتی آتی (یا با تشکیل مستقیم دولت یا مشارکت در آن)، مقتدا و ائتلاف وی چه کارنامهای از خود ارائه خواهند داد که متفاوت از آن چیزی باشد که امروز منتقد آن هستند!؟.این سوال بسیار مهمی ست.این برداشت دو گانه از صدر از موضع سیاسی الزاما نگرشی منفی به وی تلقی نمی شود. اگرالبته این قاعده را قبول کنیم( شاید اخلاقی نباشد اما حتماکاربردی ست)که سیاستمداران در زمان انتخابات شعار ها و وعده های زیادو قشنگی به مردم و هوادارانشان می دهند.
ظاهرا مقتدا صدر در شرایط کنونی 3 گزینه پیش رو دارد و باید دید کدام را انتخاب خواهد کرد:
1 -ائتلاف او دولت را مستقلا تشکیل خواهد داد؟ ولی فکر میکنم در شرایط فعلی این کاررا نخواهد کرد.
2- به صورت مشارکتی و از موضع بالا در قسمت هایی از ساختار سیاسی و امنیتی دولت عناصر خود را وارد کابینه خواهد کرد. این محتمل ترین و شاید حتمی ترین مفروض باشد.
3- با توجه به وزن تعیین کننده ائتلاف سائرون در مجلس، صدراز موضع یک مرشد سیاسی و نسبتا مذهبی ، فعلا به همین دستاورد انتخابات اکتفا کرده و موقعیت آپوزیشنی خود را حفظ کند و شمیشر داموکلسی انتقاد را بالای سر دولت حاکم نگه دارد. به تعبییر یک روزنامه نگار مصری بازی با آب بدون آنکه خیس شدن!.
بعید است صدر فرض سوم را هم انتخاب کند .چرا که از سه جبهه سنگین در محاصره پاسخگویی قرار دارد.نخست،باید پاسخگوی افکار عمومی و رای دهندگانش برای اصلاح آنچه باشد که منتقد آن است. دوم، لازم است پاسخگوی دولت باشد که خواهان همکاری اوبرای اصلاح امور و وحدت سیاسی ست. ملاقات عبادی و سایر عناصر دولت با صدر در هفته گذشته بی علت نبوده. سوم،بسیاری از عناصر متشکل و متحد در ائتلاف سائرون مانند رائد فهمی چندان بی میل به مشارکت در دولت نیستند.
با توجه به موقعیت شخصی، تعداد کرسی ها ائتلاف سائرون و نهایتا نداشتن پیش زمینه سیاسی فعال و گسترده (البته فعلا)،مقتدا صدر قادر به انتخاب نخست وزیر و تشکیل دولت مستقل نخواهد بود. لذا برای او بهترین و محتمل ترین گزینه حضور مشارکتی و ائتلافی در دولت آتی است.
در لندن نیز روزنامه عربی زبان “العربی الجدید”روز شنبه افشا کرد”نمایندگان ائتلاف سائرون(که حتما صدر از آن مطلع بوده) از روز شنبه تماس های خود با تعدادی از احزاب سیاسی برنده انتخابات با هدف تشکیل بزرگترین فراکسیون پارلمانی که بتواند نخست وزیر عراق را معرفی و دولت جدید عراق را تشکیل دهد آغاز کرده است”.
یک عضو دیگربرنده انتخابات از ائتلاف سائرون نیز که نخواسته نامش فاش شود گفته” تایید نامزد نخست وزیری عراق باید از سوی 165 نماینده مجلس عراق انجام گیرد که این مسئله برای ائتلاف سائرون با 54 کرسی آسان نخواهد بود. هم پیمانی ائتلاف ما با ائتلاف النصر به رهبری حیدر العبادی که 52 کرسی پارلمانی به دست آورده از طریق تفاهم بین طرفین دشوار نخواهد بود. ولی پافشاری ائتلاف النصر برای نامزدی دوباره حیدر العبادی برای یک دوره دیگر نخست وزیری عراق، گفتگوهای طرفین را متوقف خواهد کرد، چرا که جریان صدر و کمونیست های همپیمان آن معتقدند که در تعیین نخست وزیر جدید عراق نباید شتاب کرد”.
از سوی دیگر رائد فهمی نماینده پیروز انتخابات از ائتلاف سائرون روز شنبه در جمع خبرنگاران گفت”سائرون تماس هایی با ائتلاف الوطنیه به رهبری ایاد علاوی، القرار العراقی به رهبری اسامه النجیفی، معاون رئیس جمهوری عراق، جنبش نسل نو کردستان و حزب دمکرات به رهبری مسعود بارزانی انجام داده است”. اگر آنچه فهمی گفته صحت داشته باشد فکر میکنم اثر مثبتی روی حیدرالعبادی و توافقات احتمالی او با مقتدا صدر نداشته باشد. چراکه عبادی حضور آنها خصوصا علاوی در دولت را تنش زا می داند. این موضوع تا حدودی برای صدر مسئله ساز هم خواهد شد که گفته بی میل به ادامه کار آقای عبادی به عنوان نخست وزیر نیست.
اما فارغ از شرایطی گذشته عراق که منجر به بروز چنین نتیجه شگفت آوری شده،تصور میکنم آنچه طی یک هفته گذشته در این کشوررخ داد، صرفا برآوردگی ملموس شرایطی ست که مقتدی صدر صرفا یک نماد اعتراضی آن است.اما آینده چه خواهد شد؟،حتی در مرحله گذار از صدر!، دقیقا مشخص نیست.اما هرچه هست ویا باید باشد! جامعه بین المللی و کشور های منطقه با یک واقعیت غیر قابل انکار و غیر قابل بازگشت در عراق روبرو شده اند. عراق دیگر آن کشور سابق که تصور می کردیم و یا می خواستیم نخواهد بود. باید این واقعیت را پذیرفت.
انتهای پیام