تحلیل فارین پالیسی دربارهی اظهارت پمپئو: «فهرستی از آرزوهای متوهمانه بود»
باید گفت، این به اصطلاح راهبرد صرفا فهرستی از آرزوهای مبتنی بر این توهم است که دولت ترامپ می تواند بقیه کشورهای جهان را به امضای ساز و کاری برای اعمال تحریم های شدیدتر از تحریم های 2009 تا 2012 متقاعد کند.
واقعیت آن است که تیم ترامپ طرح یا راهبردی برای واداشتن ایران به انجام کارهای مورد نظر آمریکا ندارد.
افزون بر این، کاخ سفید نمی تواند اروپا را به همکاری در زمینه اعمال ‘فشار بی سابقه مالی’ علیه ایران وادار کند. هم اکنون اروپا در شرایطی نیست که از توافقنامه هسته ای، که می گوید خواستار حفظ آن است، صرف نظر کند.
سخنان پمپئو درباره ایران باردیگر نشان داد که دولت ترامپ بی تجربه است و صرفا به تشریح فهرستی از مطالبات غیرواقع بینانه پرداخت. پمپئو به جای حرف زدن از یک نقشه راه تفصیلی در پشت درهای بسته با متحدان آمریکا، طرح 12 ماده ای را ارایه داد که در آن به نقش ایران در بی ثبات کردن منطقه خاورمیانه استناد شده است.
با این فهرست آمریکا منزویتر می شود
فارن پالیسی در پایان گزارش خود نتیجه گرفت: به هرحال، با این فهرست آرزوهای پمپئو، ایران همچنان به عنوان مشکل باقی می ماند، آمریکا منزویتر می شود و روز به روز از اعتماد کشورهای جهان به واشنگتن کمتر می شود.
پمپئو وزیر خارجه آمریکا صبح دیروز (دوشنبه) به وقت واشنگتن در سخنانی مالامال از اتهام های بی اساس علیه ایران در بنیاد دست راستی هریتیج، راهبرد جدید دولت آمریکا را برای مقابله با ایران پس از خروج این کشور از برجام اعلام کرد.
وی گفت که آمریکا پس از خروج از برجام به دنبال تشدید فشار مالی و تحریم های بی سابقه علیه ایران، جلوگیری از نفوذ و هژمونی تهران در منطقه و ممانعت از برنامه های هسته ای و موشکی آن است.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران درباره سخنان پمپئو گفت: آمریکا محبوس در توهمات و سیاست های شکست خورده ای است که از توسط گروههایی با منافع خاص تکرار می شود. همان انتخابهای غلط را تکرار می کند و بالطبع همان نتایج زیانبار را نیز شاهد خواهد بود.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا سه شنبه 18 اردیبهشت خروج یک جانبه دولتش را توافق بین المللی هسته ای با ایران و تصمیم خود را بازگرداندن تحریم های یک طرفه این دولت را علیه کشورمان اعلام کرد.
انتهای پیام
نکته مهم این هست که این سخنرانی در موسسه هریتج برگزار شده که خط فکریش با امثال فارن پالیسی متفاوت هست. آنچه مهم هست اینه که در آمریکا افکار موسسه هریتج هم دولت و هم دو مجلس سنا و نمایندگان و هم بخش بزرگی از سیستم رسانه ای محافظه کارانه آمریکا رو به همراه خودش دارد و تفکرات گردانندگان فارن پالیسی فعلا در آمریکا نقش زیادی ندارد. سیاست آمریکا بعد از کلینتون و در زمان بوش از سیاست کنترل عراق به سرنگونی رژيم تغییر کرد. بنظر میاد در دوران پس از اوباما هم شاهد یک چرخش مشابه اینبار در مورد ایران هستیم. به نظر من مسئولین ما تا دیر نشده باید یک تصمیم اساسی درباره جهت سیاست خارجی کشور بگیرند. نگران این هستم که سیاست مقاومت و سپس تمکین در دقیقه نود دنبال بشود که میتواند شرایط بسیار بسیار خطرناک و غیر قابل پیش بینی را برای مملکت رقم بزند!
برای کسانی مثل من که دوران قبل از حمله آمریکا به عراق در زمان صدام رو خوب بخاطر دارند و اخبار جهانی رو از منابع خارجی دنبال میکردند، سیاست های جدید آمریکا به طرز عجیب و خوف انگیزی یادآور همان دوران میباشد با این تفاوت که تحولات امروزه با سرعت بالا و توییتری در حال شکل گرفتن هستند و تا مسئولین ما بخواهند جلسه بگذارند و چای و شیرینی صرف کنند و با هم دعوا و مرافه کنند تا شاید به نتیجه ای برسند احتمالا خیلی دیر خواهد بود!