تابوی تغییر در تابوت سرنوشت | رضا بابایی
«رضا بابایی» پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «تابوی تغییر در تابوت سرنوشت» نوشت:
کشورهای دیگر را نمیدانم ولی در ایران «تغییر» تابو شده است؛ از تغییرات فردی تا تغییر در ساحتها و ساختارها. هیچ کس حاضر نیست تغییر کند، مگر اینکه مجبور شود. اگر سیاستها تغییر نمیکند، نه از آن رو است که به درستی آن ایمان دارند؛ بیشتر برای آن است که تغییر را عقبنشینی میدانند و عقبنشینی را آغاز فروپاشی. اگر از کسی بشنوند که فلان سیاست یا بهمان برنامه، این هزینهها را دارد و آن پیامدها را، در دل میگویند: آری، اما پذیرفتن تغییر یعنی پذیرفتن خطا، و به گردن گرفتن خطا یعنی میدان دادن به تردیدها و نقدهای دیگر. پس نه به هزینهها میاندیشند و نه به پیامدها. ۴۵ میلیون ایرانی را در باتلاق فیلترشکنها رها میکنند؛ اما از تصمیمی که گرفتند، بازنمیگردند؛ حتی اگر یقین کنند که نقض غرض شده است.
تغییر، عادتهای ما را برمیآشوبد، حال و هوای ما را عوض میکند، چشماندازی دیگر پیش روی ما میگذارد، گذشته را کالبدشکافی میکند، بر گلیم آینده نقشی دیگر میزند و از همه مهمتر، به تازهنفسها میدان میدهد.
تغییر، سخت است؛ سختتر از جراحی قلب یا مغز؛ اما گاهی از آن گزیری نیست. تغییر را باید پذیرفت؛ وگرنه آینده چونان مغول بر سر ما فرود میآید و از تاک و تاکنشان، نشانی باقی نمیگذارد. در کشوری که در چهارراه اندیشهها و تمدنها است، تغییرهراسی جز هزینه و زیان، سودی ندارد. اگر تابوی تغییر نشکند، در تابوت تعصب و یکدندگی میپوسیم. در زمانهای که هر وسیلهای هدف شده است و هر هدفی وسیله، معجزهای جز تغییر و بازاندیشی وجود ندارد.
چندیپیش با یکی از فضلای حوزه دربارهی برخی رفتارها و باورهای دینی در میان دینداران گفتوگو میکردم. گفتم شما میدانید که فلان مراسم دینی یا فلان باور مذهبی، هیچ ریشهای در قرآن و حدیث معتبر ندارد؛ هیچ و هیچ. اما اکنون جزء لاینفک دینداری در میان میلیونها ایرانی شده است. چرا حقیقت را به مردم نمیگویید تا افکار و رفتار دینیشان را اصلاح کنند؟ گفت: اولاً لازم نیست هر باور یا مراسمی به آیهای از قرآن یا حدیثی معتبر یا سیرهای مستند بازگردد؛ ثانیاً آشفتن باورها و عادات دینی مردم صلاح نیست؛ خصوصاً اگر با روح دینداری [به زعم ما] سازگار باشد. گفتم: قبول! اما همین را هم به مردم بگویید. به آنها بگویید که فلان عقیده یا برنامه، ریشهای در دین و تاریخ دین ندارد اما به عقیدهی ما با روح دینداری سازگار است. مردم حق دارند که بدانند باورها و رفتارهای دینیشان چه جایگاهی در متون و نصوص دینی دارد. مردم حتی باید بدانند که آنچه شما میگویید قرآن است یا تفسیر قرآن و اگر تفسیر قرآن است، چه پایه و مبنایی دارد. گفتم از تغییر نگاهها نترسید. پیامبران هم برای تغییر آمدند؛ وگرنه برای هر اندیشه و رفتاری میتوان توجیهی یافت و دست به آن نزد.
از تغییر نترسیم؛ با تغییر مهربان باشیم. تغییر ممکن است مقام و جایگاه ما را به دیگری بدهد؛ اما جامعه را پیشرو و توانمند میکند. ما هم جزئی از همین جامعه هستیم. به قول روسو: «تغییر ساختارها، بدون هزینه و گاهی بدون سرافکندگی و قبول شکست نیست؛ اما هزینهای که شما بابت مقاومت در برابر روح زمانه (Zeitgeist) میدهید، هزار برابر بیشتر از هزینههای تغییر است.»
انتهای پیام
چه انتظاری دارید از کسانی که از زمان صفویه تاکنون همان هستند که بودند ، حتی سوار بر اتومبیل بنز مدل 2018 ؟!
تغییر به قصد بهتر شدن اساس لیبرالیسم است .آقایان لیبرالیسم را نجس بلکه بدتر می دانند .خود را پایان خوبی ها .تغییر در چنین گفتمانی یعنی فحش یعنی تف سربالا. معنی تغییر به انگلیسی می شود رفرم. دنبال رفرمیس هستید . با چه اعتماد به نفسی شاید در ایران زندگی نکردید . برای ما مرخصی گرفتن برای نرگس محمدی سقف خواسته هایمان هست که به آن نخواهیم رسید .چه دل خجسته ای داری تو .نمک بر زخم ما مباش بگذار در استیصال خود آسوده باشیم .