دخالتهای بیپایان دولت
«رضا صادقیان»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی بزرگی دولت و مداخلهگر بودن آن در امور مختلف، نوشت:
نهاد دولت در ایران از آنچه گمان میکنیم و یا باور داریم، بزرگتر و مداخلهگرتر است. ساختاری درشت اندام که همهجا و حتی جاهایی که شهروندان به ذهنشان خطور نمیکند، ردپای سیاستهای دولت وجود دارد؛ حوزه اقتصاد، فرهنگ، جامعه، سیاستهای کلان و خرد، تصمیمگیری درباره سرمایه بخش خصوصی و حتی رونق بخشیدن و یا از رونق انداختن بازار، رابطهای مستقیم با سیاستگذاریها و تصمیمات شخصیتهای دولتی دارد. بنابراین چنین دولتی حتی اگر هم بگوید نمیخواهد در سایر عرصهها دخالت کند و بخشی از امور جاری را به سوی شهروندان حوالت دارد، ولی به دلیل آنکه کلیت سیستم به سوی مداخلهی بیشتر بنا نهاده شده است، چنین حرفی به عمل پیوند نمیخورد.
بزرگی دولت به دلیل کسب درآمدهای بادآوردهی نفت، باعث بزرگتر شدن دولت و رواج احساس بینیازی به بخش خصوصی واقعی و مالیاتهای شهروندان از سوی کارگزاران نهاد دولت شده است؛ گویی تا مادامی که چاه نفت وجود دارد و بخشی از درآمدها با فروش نفت تامین میگردد، نیازی به مالیات نیست! شاید از همینرو باشد که هر زمان که دولت نیازمند کسب پول بیشتری برای خرج کردن و یا هنگامهای که مواجهه با کاهش فروش نفت میشود، ادبیات و گفتار مسوولان قدری در هنگام سخن گفتن با مردم معتدل میشود و حداقلی از پاسخگویی را رعایت میکنند.
نکتهی تناقضآمیز آنجاست که دولت به دلیل دخالت مستقیم و بدون تعارف در سیستم بازار آزاد و مداخله در اعلام و مشخص کردن نرخ، همزمان دو نقش در جامعه را بازی میکند! نقش نخست که از چشم شهروندان به نسبت مخفی باقی میماند، دامن زدن به تورم است. دولت بزرگ، ناخواسته به سوی سیاستهای مداخله گام برمیدارد؛ مشخص کردن تعرفه واردات کالا، در دست داشتن دریچههای ورود کالا به کشور و گمرک، بازی کردن با نرخ بیمهنامهها و حتی کرایهی حمل بار توسط خودروهای حمل بار(اعتراض کامیوندارها طی روزهای گذشته به دخالتهای دولت و قیمتگذاری ناشیانه بازمیگردد)، پرداخت وامهای سفارشی و رفتاری که باعث تورم بیشتر در اقتصاد میگردد، مشخص کردن نرخ ارزهای خارجی و… دولت را رسما به عنوان بزرگترین مداخلهگر در اقتصاد کشور معرفی میکند. نقش دوم دولت که از نگاه شهروندان بسیار جلوهگر است، ورود همین دولت برای مهار تورم و معرفی خودش به عنوان قهرمان ضد تورم است! چنین نقشی را شهروندان بسیار مقبول میشمارند؛ دولتی که گمان میرود دغدغهی حال شهروندان را دارد و قرار است با کنترل افسار گسیخته تورم مقابل گرانفروشان، محتکران، برهم زنندگان نظم بازار و سودجویان ایستادگی کند و خودش را به عنوان قهرمان مردم معرفی نماید. بیتردید بازی کردن دولت در نقش دوم است که گاه و بیگاه باعث میشود کاندیدای انتخابات با شعار کنترل تورم، تثبیت نرخ ارز و دلار و رسیدگی به احوالات شهروندان نیازمند وارد میدان انتخابات شوند، چرا که اهل قدرت به خوبی میدانند امکان استفاده از چنین جوی برایشان مهیاست، چرا که بزرگی و توانایی دولت را در این زمینهها به خوبی میشناسند.
در واقع دولت با ارایه برنامهها، راهکارها و روشهایی که میشناسد، گاه به وضعیت رونق و کسادی اقتصاد دامن میزند و گاهی وقتها و برای کسب اعتماد شهروندان پای خودش را برای مدتی کوتاه از مداخلهی بیشتر در بازار بیرون میکشد و نقش ناظری خوب و سیاستگذار را بازی میکند. چنین روشی باعث میشود ما همیشه شاهد حضور دولت در بخشهای مختلف باشیم؛ حتی وقتهایی که دولت حضورش کمرنگ میشود و ترجیح میدهد برای مدتی کمتر دیده شود.
به نظر میرسد تا زمانی دولت در نقشهای مختلف از جمله سیاستگذار، اجرا کنندهی سیاستها و رقیب بخش خصوصی در عرصهی اقتصاد و سایر حوزهها دارای نقش بیواسطه است، امید چندانی به شنیده شدن صدای بخش خصوصی و کمک رساندن به این قسمت از اقتصاد کشور وجود ندارد. نمیتوان از دولتی که طی سالهای گذشته در هر کدام از بخشها به ایفای نقش پرداخته، انتظار داشت به سادگی پای خود را بیرون بکشد و صرفا به نقش سیاستگذار و ناظر دستگاهها اقدام به فعالیت کند.
انتهای پیام
دخالت یعنی چه ، اعمال ولایت میکند !