سخني با جامعه مدرسين و جامعه روحانيت
به گزارش انصاف نیوز، علي شكوهی در روزنامه ی اعتماد (شماره ی چهارشنبه 9 دیماه) نوشت:
نمايندگان مجلس ششم كه تحصن كردند، بنده با آن مخالف بودم. علت مخالفتم اين بود كه معتقد بوده و هستم هر تصميمي كه اكنون ميگيريم و هر اقدام را كه الان انجام ميدهيم، خط حركت بعدي ما را هم تعيين و ما را به سوي مواضع ديگري هدايت ميكند؛ مواضعي كه الان شايد باور آن آسان نباشد و حتي ممكن است انكار هم بكنيم اما بعدها مجبوريم همان تصميمات دور از ذهن را اتخاذ كنيم و حتي براي توجيه آن دليل هم بتراشيم. تحصن نمايندگان و تعطيلي يكي از قواي كشور يعني تصميم به كنار كشيدن از حكومت و طبعا در مرحله بعد ديگر نميتوان موضع نرمتري گرفت و به مصالحه و مذاكره و رعايت روند قانوني بازگشت. به همين دليل نبايد اتفاقي بيفتد كه برگرداندن آن به جاي اول، هزينه زيادي در بر خواهد داشت و در مواردي اساسا ممكن نيست. اين را گفتم تا سخني از همين سنخ را به بزرگان جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز تهران عرضه كنم.
اين دو نهاد روحاني كشورمان، هم شأن ديني براي خود قائلند و هم كاركرد سياسي دارند. همين امر يعني اتخاذ مواضع سياسي جناحي باعث شده است كه شأن اول اين نهادهاي روحاني يعني نقش مرجعيت فكري و فقهي و ديني آنان نزد مردم تضعيف شود و متاسفانه به همين دليل، جايگاه آنها در حد يك حزب سياسي تنزل كند. در عين حال اين دو نهاد روحاني به دليل نقشي كه در مقاطع خاص در حوزه معرفي مراجع تقليد يا معرفي نامزدهاي مجلس خبرگان دارند، همچنان ميتوانند مورد توجه اقشار بيشتري قرار بگيرند و به همين دليل، تصميماتي كه از سوي آنها گرفته ميشود بر فضاي آينده سياسي و مناسبات نهادهاي روحاني با يكديگر تاثير خواهد داشت.
آنچه بهانه نوشتن اين سخنان شده است اخباري است كه از عدم معرفي آيتالله هاشميرفسنجاني به عنوان نامزد جامعه مدرسين انتشار يافته و اين نخستين باري است كه چنين اتفاقي در حال وقوع است. جايگاه آيتالله هاشميرفسنجاني در مجموعه نظام براي همه روشن است. وي را بايد نخستين كسي دانست كه به امام خميني و نهضت او پيوست و تا آخرين روزهاي عمر امام خميني به عنوان يك يار و ياور برجسته ايشان در مسووليتهاي مهم كشور حاضر بود. امام به او ارادت ويژه داشت و هميشه از او به نيكي ياد ميكرد و طرف مشورت ايشان بود. بعد از امام هم در جايگاه مهمي مانند رياستجمهوري و رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار گرفت و هميشه بازوي توانمند نظام بوده است. اختلاف نظر و تفاوت تحليل ايشان با برخي نهادها و مقامات و افراد در برخي زمينهها موجب شد جرياني كه معلوم نيست هيچ خيرخواهي و دلسوزي نسبت به انقلاب و رهبري و نظام داشته باشد، فرصتي مغتنم كسب كند تا بر تعارض ميان رهبري و آيتالله هاشمي دامن بزند و زمينه را براي قدرتيابي خود فراهم آورد. متاسفانه اين جريان از سالهاي قبل از انقلاب هم به جاي ايجاد زمينه همكاري ميان نيروهاي انقلابي، اصرار بر سرمايهگذاري روي اختلافات داشت و به نفي و طرد و تكفير و… روي ميآورد. اگر به روش و ايده و نگاه اين جريان بود، ما اكنون هيچ همگرايي ميان نيروهاي انقلاب را شاهد نبوديم زيرا آنان در عمل نشان دادهاند كه هيچ حرمتي براي بزرگان انقلاب قايل نيستند و نشانه آن همين است كه بدترين شيوه برخورد با ياران امام را در مقاطع مختلف به نمايش گذاشتهاند. متاسفانه اين روش تقسيم كردن نيروهاي انقلاب و طرد و حذف يك جريان، تمامي ندارد و وقتي به خودشان هم ميرسند، همين روش را ادامه خواهند داد همانگونه كه صابون آنها به تن برخي بزرگان اصولگرا هم خورده است و دير نيست كه دشمنان جديدي از همين جريان اصولگرا بتراشند و براي بيآبرو و بياعتبار كردن آنان با انواع روشهاي غيراسلامي وارد ميدان بشوند.
در اين مقطع كه بزرگان انقلاب و علما و روحانيون فراواني براي شور بخشيدن به انتخابات مجلس خبرگان به صحنه آمدهاند و چشم بخشي از مردم كشورمان به نهادهاي روحاني مانند جامعه مدرسين و مجمع مدرسين حوزه علميه قم و نيز جامعه روحانيت مبارز و مجمع روحانيون مبارز دوخته شده است، مناسب نيست كه برخي از اين نهادهاي روحاني تسليم تحليلهاي غلط همان جريان تنگنظر و تفرقهافكن بشوند و ياران امام را در رده مخالفان نظام و رهبري قرار بدهند و نام افرادي مانند آيتالله هاشمي رفسنجاني، حاجسيدحسن خميني، دكتر حسن روحاني و ديگر بزرگان نظام و انقلاب را در فهرست نهايي مورد حمايت خود نياورند. يادمان باشد كه اينگونه تصميمات در همين حد باقي نميماند بلكه پيامد آن دامن همه جامعه را ميگيرد و از جمله شكاف بين نيروهاي انقلاب را بسيار بيشتر از اين ميكند و امكان بازگشت آنان به سوي يكديگر را دشوار ميسازد. اين روش در قبال نيروهاي اصيل انقلاب اگر رويه شود و نهادهاي روحاني بزرگ كشور، حرمت خودشان را به اين آساني زير سوال ببرند، حتما نوبت ديگر بزرگان روحاني هم خواهد شد و هيچ حرمتي براي هيچ كسي باقي نخواهند ماند.
بنده و امثال بنده در اين ماجرا اصلا نگران راي آوردن آيتالله هاشمي رفسنجاني و همفكران ايشان نيستيم و خوب ميدانيم كه قضاوت مردم در اين مقطع درباره ايشان چيست و چه كساني ممكن است از عرضه كردن خود به مردم پشيمان شوند بلكه جدا نگران نوع اتفاقي است كه در اين انتخابات ممكن است رخ دهد و باعث تشديد شكافهاي ميان نيروهاي انقلاب شود. ما نگران رويههاي غلطي هستيم كه ممكن است سنت شود و سرانجام رخدادها در مسيري قرار بگيرد كه جمعكردن پيامدهاي آن آسان نباشد. ما قطعا دلمان براي همه ياران انقلاب در هر جبههاي ميسوزد و آنان را از اثرپذيري از جريانهاي تندرو و تفرقهافكن و تنگنظر برحذر ميداريم و به روش توصيه شده امام خميني، نزديك كردن مواضع خدمت نيروهاي انقلاب به يكديگر را موجب رضاي خداوند ميدانيم. اميدواريم بزرگان اين نهادهاي روحاني تصميمي نگيرند كه جبران آن در سالهاي بعد به آساني ميسر نشود.
انتهای پیام