رهبری انقلاب اسلامی عصر امروز (دوشنبه) با حضور در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمهالله) به سخنرانی پرداختند.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از «خامنهای دات آی آر» گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در این مراسم به شرح زیر است:
۳۰ سال است از امام بزرگوار در مثل چنین روزی سخن میگوییم. بعد از این هم ملت ما همواره از امام سخن خواهد گفت و شایسته هم همین است؛ زیرا امام نماد انقلاب است و این کشور بدون موتور پرقدرت انقلاب به هدفها و آرزوهای بزرگ خود دست نخواهد یافت.
امسال این همزمانی با ایام شهادت امیرالمؤمنین شباهتهایی را به ذهن میآورد. میان این پیرو صادق و حقیقی امیرالمؤمنین، و آن پیشوای والا و بزرگ، شباهتهایی وجود دارد که مایهی افتخار ملت ایران و امت اسلامی است.
توجه به این شباهتها مهم و مفید است برای پیدا کردن راه درست و همچنین برای آشنایی بیشتر با امام بزرگوارمان.
یک شباهت میان امام خمینی و امیرالمؤمنین این است: در امیرالمؤمنین دو خصوصیت ظاهراً متضاد جمع شده بود: یکی «صلابت و ایستادگی و شدت» و یکی «لطافت و صفا و رقت».
این هر دو در امیرالمؤمنین در اوج و در کمال خود وجود داشت؛ صلابت و شدت در برابر هر حرکت نابحق در برابر ظلم و ظالم و در برابر انحراف از راه خدا و طغیانگری و اغواگری. امیرالمؤمنین در مقابل اینها با منتهای صلابت و استحکام میایستاد که نظیر آن دیده نشده است تا امروز.
لطافت و رقت در مقام مواجهه با ذکر الهی و یاد الهی از سویی، و در برخورد با مظلومین و محرومان و ضعفا و مستضعفان از سوی دیگر.
این دو خصوصیت متضاد در امیرالمؤمنین علیهالسلام، عیناً در امام راحل ما هم مشاهده میشود. از یکسو صلابت، استحکام، ایستادگی محکم در مقابل ستمگران و بدیها، در مقابل رژیم منحط و طاغوتی پهلوی که مثل صخرهی مستحکمی ایستاد؛ در مقابل آمریکا مثل کوه ایستاد، در برابر تهدیدها، در برابر صدام متجاوز، در جنگ تحمیلی و جنگ هشتساله، در برابر فتنههای داخلی، در برابر حتی شاگرد قدیمی و صحابی قدیمی خود بهخاطر رفتار نامتناسب او ایستاد و هیچ تعارفی نداشت.
شباهت دوم میان امام خمینی و امیرالمؤمنین(ع): در امیرالمؤمنین یک پدیدهی شگفتآوری وجود دارد. سه خصوصیت بهظاهر ناسازگار در امیرالمؤمنین جمع شده است: امیرالمؤمنین، هم انسان قوی و مقتدر و قدرتمندی است، هم درعینحال مظلوم است و هم درعینحال در حوادث گوناگون پیروز نهایی است.
همین سه خصوصیت در امام بزرگوار ما نیز جمع شده بود. امام بزرگوار، یک انسان قوی و مقتدر بود؛ انسانی که توانست حکومت طاغوتی دیکتاتوری وراثتی را بعد از ۲ هزار سال از اریکهی قدرت به زیر بکشد؛ این خیلی قدرت میطلبد. او توانست آمریکا را که منافع حیاتی برای خود در اینجا تعریف کرده بود، شکست بدهد و به عقبنشینی وادار کند.
درعینحال امام بزرگوار ما مظلوم بود؛ رفتارهایی از کسانی که آن رفتارها از آنها توقع نمیرفت، صورت گرفت که اینها مایهی مظلومیت امام است. دلتنگیهای امام که در لابهلای مطالب او امروز مشاهده میشود حاکی از همین مظلومیت اوست.
پیروزی امام نیز در استحکام نظام اسلامی، در بقای نظام اسلامی، در رشد و توسعه و پیشرفت نظام اسلامی، خودش را نشان میدهد.
بسیاری از آرزوهای امام بعد از رحلت امام تحقق پیدا کرد. خودباوری، خودکفایی، پیشرفت علمی و فناوری و سیاسی کشور، توسعهی صفحهی نفوذ کشور و جمهوری اسلامی در منطقهی وسیع غرب آسیا و شمال آفریقا، اینها چیزهایی بود که اتفاق افتاد و این پیروزی گفتمان امام و راه امام و روش امام بود.
شباهت سوم میان امام خمینی و امیرالمؤمنین(ع): سرفصل سوم، «نشانهشناسی دشمنان امیرالمؤمنین» است که این هم درسآموز است. جبههی مقابل امیرالمؤمنین را شما ملاحظه کنید؛ در تاریخ مشخص شده است: قاسطین، مارقین، ناکثین.
قاسطین یعنی دشمنان بنیادین حکومت امیرالمؤمنین، ناکثین یعنی دشمنان سستبنیادی که بیعت را زیر پا گذاشتند بهخاطر آلودگی دنیوی و تعلقات مادی، و مارقین کجفهمها و نادانها و جاهلهایی که به خیال تبعیت از قرآن در مقابل قرآن مجسم که امیرالمؤمنین علیهالسلام بود ایستادند.
در مورد امام هم همین سه جبهه وجود داشت: آمریکا، رژیم صهیونیستی و وابستگان آنها در داخل، قاسطین در مقابل امام بزرگوار ما بودند؛ اینها کسانی بودند که با اصل حکومت جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و حاکمیت انسانی مثل امام بزرگوار مخالف بودند.
در جبههی مخالفین امام، ناکثین یعنی بیعتشکنان، همان همرهان سستکمربند بودند؛ وای از این همرهان سست کمربند!
مارقین هم آن کسانی بودند در مقابل امام بزرگوار ما که موقعیت کشور و انقلاب و موقعیت ملت ایران را نفهمیدند، جبههبندی دشمنان را نشناختند، شیوههای دشمنی دشمنان را درک نکردند، به چیزهای کوچک سرگرم شدند و عظمت حرکت امام را نتوانستند تشخیص بدهند.
خدا را سپاسگزاریم که در دورانی زندگی میکنیم که یک انسان بزرگی را دیدیم که با مولای متقیان و رهبر آزادگان تاریخ -امیرالمؤمنین (علیهالسلام)- این شباهتها را داشت و توانست محصول این عظمت خود را برای ملت ایران باقی بگذارد.
اما امام (رضواناللهعلیه) چگونه با این وضعیت مواجه میشد؟ الگوی امام چگونه است؟ این را من خیلی کوتاه و مختصر عرض کنم؛ اینها برای ما درس است.
من چند خصوصیت را در الگوی رفتاری امام بزرگوار با این وضعیت ذکر میکنم:
۱. برخورد شجاعانه و فعال و قدرتمندانه با دشمنیها و عدم ضعف و انفعال
۲. پرهیز از هیجانزدگی و تکیه به محاسبات عقلانی
۳. رعایت اولویتها
۴. اعتماد به تواناییهای مردم مخصوصاً جوانان
۵. بیاعتمادی به دشمن
۶. اهتمام به همبستگی ملت و پرهیز از دوقطبی
۷. ایمان راسخ به نصرت الهی و وعدههای الهی
برادران عزیز، خواهران عزیز و ملت بزرگ ایران! من به شما عرض میکنم ما بعد از امام، همان راه امام را موبهمو دنبال کردهایم و انشاءالله خواهیم کرد.
مردم عزیزمان را از دودستگی و دوقطبی برحذر میداریم و به نصرت الهی هم اطمینان داریم. شک نداریم که ملت ایران با این انگیزه و با این احساسی که دارد حرکت میکند، با این ایمان و با این امید، به توفیق الهی و به حول و قوهی الهی پیروز خواهد شد.
نقشهی دشمن را هم میشناسیم، نقشهی دشمن را کاملاً میدانیم چیست؛ برای مردم آن نقشه را افشا میکنیم. البته مردم عزیز ما خودشان خیلی چیزها را میدانند و میفهمند و حس میکنند.
امروز نقشهی دشمن، «فشار اقتصادی، روانی و عملی» است. این سه هدف است. هدف هر سه نوع فشارهای دشمن هم سیطره بر کشور عزیزمان ایران است؛ همچنانکه بر بعضی از کشورهای بدبخت و روسیاه منطقه سیطره و تسلط دارد.
آنها این فشار را وارد میکنند و نتیجهای که میخواهند از این فشار اقتصادی و تحریم بگیرند، زیر فشار قرار دادن صرفاً دستگاه حکومتی و دولتی نیست؛ میخواهند ملت ایران را به ستوه بیاورند تا نظام اسلامی و ملت ناچار به تسلیم در برابر زورگوییهای آنها شوند.
فشار روانی انجام میدهند تا نقاط قوت جمهوری اسلامی را که برای کشور مایهی اقتدار و تقویت است بهعنوان نقاط چالشآفرین معرفی کنند و میخواهند ملت ایران را نسبت به آنها دلسرد کنند.
مثال آن همین مسئلهی موشکی است؛ ساخت موشکهای گوناگون و اقتدار موشکی، موجب ایجاد امنیت در کشور است. جوانهای ما یادشان نیست همین شهر تهران در زیر آتش موشکهای شبانهروزی دشمن میسوخت؛ خانهها خراب میشد، انسانها کشته میشدند؛ در شهر تهران و در شهرهای جبهه مثل دزفول، اهواز، شوش و بقیهی شهرها -که جای خود دارد- تا شهرهای دوردست، موشکهای دشمن میرسید. ما موشک نداشتیم، وسیلهی دفاع نداشتیم، مجبور بودیم دستانمان را روی هم بگذاریم و تماشا کنیم. امروز جوانان ما توانستهاند به قدرت موشکی اول منطقه تبدیل بشوند. دشمن میداند که اگر یکی بزند، ده تا میخورد.
پس موشک مایهی امنیت است، نقطهی قوت است. ببینید روی این دشمن متمرکز میشود. روی مسئلهی موشکی متمرکز میشود. یک عدهای هم متأسفانه در داخل با دشمن همصدا میشوند که آقا چه فایدهای دارد.
کمککنندگان به جنگ روانی دشمن در داخل، امروز درصدد این هستند که یک شکل معیوب از برجام را بر کشور تحمیل کنند. دولتهای خارجی به دنبال این هستند و عدهای در داخل هم تبلیغ میکنند که اگر این نشود، جنگ میشود. این همان خواست دشمن است.
یک جملهی کوتاه راجع به برجام بگویم: از برخی از دولتهای اروپایی اینجور برمیآید که اینها توقع دارند ملت ایران، هم تحریمها را تحمل بکند و با تحریمها دستوپنجه نرم بکند و هم از فعالیت هستهای خود که نیاز قطعی آیندهی کشور است دست بکشد و همین محدودیتها را ادامه بدهد.
من به این دولتها بگویم: بدانند که این خواب آشفته تعبیر نخواهد شد.
ملت ایران و دولت ایران این را تحمل نخواهند کرد که هم تحریم باشند و هم در محدودیت هستهای و حبس هستهای قرار داشته باشند. این نخواهد شد.
سازمان انرژی هستهای موظف است سریعاً مقدمات و آمادگیهای لازم برای رسیدن به ۱۹۰هزار سو را در چارچوب برجام -فعلاً در چارچوب برجام- فراهم بکند و برخی مقدمات دیگر را که رئیسجمهور محترم دستور آن را دادند از همین فردا آغاز کند.
انتهای پیام