خرید تور نوروزی

نگاهی به پیامدهای اعتراضات در اردن

فرشاد گلزاری در ایلنا نوشت:

چند روزی است که شاهد آغاز اعتراض‌های خیابانی در خاک اردن هستیم و همین موضوع تعجب بسیاری از مخاطبان اخبار حوزه بین‌الملل را برانگیخته است. بسیاری در این فکر بودند که چرا اساساً طی دهه اخیر هیچ صدایی از «اَمان» در نمی‌آید؛ به عنوان مثال در سال ۲۰۱۱ که بهار عربی در تونس، سوریه، مصر و یمن به یک‌باره منجر به خیزش‌های مردمی در مقیاس ملی شد، بسیاری از تحلیلگران و مفسران بر این باور بودند که اردن هم در راستای همین موضوع دچار تغییراتی خواهد شد. حتی زمانی که بحرین در شوک انقلاب مردمی بود، مجدداً این اتفاق نظر وجود داشت که اردن جغرافیای دیگری است که دستخوش تغییر خواهد شد اما این اتفاق تا به امروز رخ نداد.

اردن چگونه خود را حفظ می‌کند؟

با نگاهی به تاریخ تاسیس و چگونگی روی کار آمدن این کشور به خوبی به این خروجی بسیار مهم دست پیدا می‌کنیم که اگر تا به امروز اتفاقی منجر به براندازی یا اسقاط حکومت هاشمیان در اردن نشده است، همه آن را باید از روزنه چتر امنیتی و حمایت سیاسی بریتانیا و سپس ایالات متحده به رشته تحلیل در بیاوریم. زمانی که موافقت‌نامه «سایکس پیکو» در سال ۱۹۱۶ میان پاریس و لندن به امضاء رسید، قرار بر این شد تا لبنان و سوریه تحت نظر فرانسه اداره شود و در مقابل عراق، بحرین و اردن به عنوان جغرافیای تحت نظر بریتانیا شناخته شود. از همان موقع بود که لندن سلطه خود بر اردن را رسماً به دنیا اعلام کرد. طبیعی است هر زمان که یک دولت به عنوان قَیِم یک کشور مورد شناسایی قرار می‌گیرد، مدل سیاسی و امنیتی آن بر اساس کشور مادر شکل می‌گیرد و تابع متغیرهای همان دولت به ایفاء‌ نقش می‌پردازد. از این جهت است که اردن را باید مدل کوچک شده سیاست لندن در منطقه دانست.

773x435_cmsv2_c7749e2c-b7c3-5283-a0b5-718a9c181067-3170985

در تحلیل وضعیت اردن و نقش آن، ابتدا باید به این موضوع توجه کرد که این کشور به دلیل فقر منابع طبیعی و عدم دسترسی به انرژی (نسبت به کشورهای همسایه خود از حجم کمتری در حوزه نفت و گاز برخوردار است) همیشه با بحران اقتصادی روبه‌رو بوده و همین موضوع باعث می‌شود تا برای تامین منابع مالی و منافع تجاری خود به سوی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تمایل پیدا کند. به عنوان مثال اردن از حیث سیاسی و مشورت‌هایی که در این عرصه باید به پادشاه آن داده شود، تحت تاثیر بریتانیا است اما در مورد حمایت امنیتی، زیر چتر اطلاعاتی لندن و واشنگتن قرار دارد. از منظر نظامی و تامین تسلیحاتی، باید گفت که ایالات متحده نقش اصلی را در حمایت از اردن به عهده دارد و بریتانیا در رتبه دوم قرار می‌گیرد. همین موضوع را در عرصه تجاری و اقتصادی باید مورد نظر قرار دهیم.

عربستان و نگاه محافظه‌کارانه عبدالله دوم

بدون تردید یکی از حامیان مالی اردن که این کشور را مجبور به ارتباط با آن می‌کند «عربستان» است. سعودی‌ها به خوبی جایگاه اردن و همچنین جغرافیای ارزشمند آن را درک می‌کنند و از سوی دیگر، توانمندی فرماندهان نظامی اردن باعث شده تا بحرین و عربستان به این موضوع رسماً اعتراف کنند. این موضوع با نگاهی به پرونده یمن عینیت می‌گیرد؛ زمانی که عربستان در حال تشکیل ائتلاف عربی برای حمله به یمن بود، پیشنهاد ریاض به اَمان برای مشارکت در مداخله نظامی به بحران یمن از سوی عبدالله دوم رد شد و به دنبال آن مصر و بحرین هم از دایره این معادله بیرون آمدند و نهایتاً ریاض به همراهی نصفه و نیمه ابوظبی وارد پرونده یمن شد.

IMG12352656

عدم مشارکت و همراهی عربستان توسط اردن باعث نشد که روابط این دو کشور با یکدیگر به بن‌بست ختم شود بلکه اردن همسایه جنوبی سوریه به حساب می‌آید و برای پیاده شدن سناریوی عربستان و متحدانش در سوریه، ‌اردن به عنوان یک جغرافیای طلایی و بسیار ارزشمند توانست مورد استفاده ائتلاف غربی – عربی قرار بگیرد. از این جهت، یکی از موضوع‌هایی که از گذشته اردن و حاکمیت این کشور را به چالش کشیده، بحث تامین منابع مالی و اقتصادی است که باعث می‌شود این کشور به پرونده‌های مختلف ( اعم از پروژه‌های امنیتی، سیاسی و نظامی) فکر کند و اگر منافعی برای آن در پی داشته باشد بدون تردید وارد آن خواهد شد. لذا اینکه دیده می‌شود در جنوب سوریه و از مرز اردن تروریست‌های القاعده و داعش وارد شامات شدند یا اینکه موشک‌هایی از شمال اردن به پایگاه‌های سوریه اصابت می‌کند، خروجی سبک و سنگین کردن منافع همکاری این کشور با بریتانیا، آمریکا، عربستان و حتی اسرائیل است. چراکه اگر منابع مالی تامین نشود، شورش و نهایتاً‌ سقوط را شاهد خواهیم بود؛ موضوعی که اخیراً باعث استعفای نخست وزیر اردن شد و ریشه‌ای اقتصادی – اجتماعی دارد.

سلفیت جهادی: سیانور پنهان اردن!

متاسفانه به دلیل عدم روشنگری در محورهای مختلف حوزه مطالعات تروریسم (از ریشه‌یابی و علل پیدایش تا به روز رسانی و بررسی گفتمان و مدل‌های جدید تروریسم) در رسانه‌ها و مطبوعات، این مساله بسیار مهم و خشن، از بسیاری جهات ناشناخته و مسکوت باقی مانده است. بسیاری بر این عقیده هستند که تروریسم دیروز و امروز در القاعده و سپس داعش خلاصه می‌شود. مولفه مهم در این بین بحث نیت و آموزه‌هایی است که در نهایت یک انسان یا جریان رادیکال را پدیدار می‌کند. به عبارتی دیگر، تروریسم‌شناسی و مقوله‌های موجود در بطن آن از یک سو باید مورد نظر قرار بگیرد و حواشی آن به علاوه ارتباط با دولت‌ها و آنچه به عنوان هدف رادیکالیزه شدن اهداف از آن نام برده می‌شود، در سوی دیگر قابلیت فهم و تحلیل دارد.

42770aa1de64ddfe6105cdd213adfa9d_XL

با این پیش فرض باید بداینم که اکثر ایدئولوژیست‌های القاعده در خاک اردن زندگی می‌کرده و همچنان هم در آنجا اسکان دارند. این موضوع به زمانی بر می‌گردد که طیف عظیمی از فلسطینی‌ها از خاک خود توسط اسرائیل بیرون رانده شدند و به عنوان پناهنده وارد خاک اردن شدند. این روند باعث شد تا امروزه چیزی حدود بیش از ۵۰ درصد جمعیت اردن و نیروی کار این کشور را فلسطینی‌ها تشکیل دهند. در میان این جمعیت بخشی از این جمعیت به سمت توسط سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا به خدمت گرفته شدند و آرام آرام به سوی اندیشه‌های سلفی سوق داده شدند که می‌توان به افراد شاخصی مانند «ابو قتاده الفلسطینی» و «ابو محمد المَقدسی» اشاره کرد که به عنوان چهره‌های شاخص و زنده عصر حاضر القاعده به حساب می‌آیند و تئوری پردازی در این سازمان تروریستی را به عهده دارند.

این در حالی است که دولت اردن به خوبی می‌داند چنین مهره‌های بسیار مهم و سر ریز از اندیشه سلفیه آن هم از نوع جهادی آن در خاک کشورش حضور دارد و از همین جهت است که اردن در بسیاری از رویدادهای سیاسی، امنیتی و نظامی بسیار محتاط حرکت می‌کند. چراکه یک حرکت اشتباه می‌تواند خیابان‌های اردن را به وضعی دچار کند که تبعات آن بدون هیچ شکی بسیار عمیق و زیان‌بار خواهد بود. از این منظر دو عنصر: ۱- مشکلات اقتصادی دولت که ریشه در فقر منابع دارد  ۲- وجود اندیشه سلفی و رادیکال در میان طیف‌های گوناگون جمعیت این کشور که می‌تواند یک جرقه کوچک را به آتشی تبدیل کند که فروکش کردن آن بسیار هزینه‌بر بوده و خروجی آن می‌تواند به تهدید جدی تبدیل شود، بسیار مهم و کلیدی به نظر می‌رسد. با این تفاسیر به راحتی می‌توان فهمید که چرا اردن به عنوان مجری طرح‌های نظامی – امنیتی و سیاسی ایالات متحده و بریتانیا با این کشورها همراهی می‌کند و از سوی دیگر در بسیاری از پروژه‌ها با عربستان و حتی اسرائیل همسو است؛ دلیل حمایت مالی آنها از اَمان و در اختیار گذاشتن اطلاعات از شورش‌های داخلی اردن است تا حکومت هاشمی در این کشور پابرجا بماند و از سوی دیگر منافع آنها تامین شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا