صورتبندی جدید نیروهای سیاسی و اجتماعی ایران
«محمد صابریان»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی با عنوان «چالش بزرگ» دربارهی صورتبندی جدید نیروهای سیاسی و اجتماعی ایران پس از خروج آمریکا از برجام، نوشت:
حدود 34 ماه پس از تیر 94 که برجام با امضای وزاری خارجهی 6 قدرت جهانی و ایران به نتیجه رسید، پس از ماهها رفتار کجدار و مریز مسوولان آمریکایی، رییس جمهور غیرعادی آمریکا روبروی دوربینها حاضر شد تا خروج آمریکا از برجام را اعلام کند؛ اقدامی که واکنشهای سریع و متفاوتی را در سطح جهانی برانگیخت اما موضوع این یادداشت بیش از اینکه در مورد اقدمات متقابل ایران و اروپا و تبعات این خروج باشد، بر صورتبندی جدیدی از نیروهای سیاسی و اجتماعی که در روزهای انتهایی خروج از برجام شفافتر شد میپردازد. هرچند که این صورتبندی جدید مدتها در حال شکل گیری بود و میشود ریشههای آن را در کشاکشهای پیش از انتخابات 92 در خصوص تحریم یا شرکت در انتخابات دید.
صورتبندی جدیدی پیرامون مفاهیم حاکمیت ملی، منافع ملی، امنیت ملی و دوگانههایی چون اصلاح طلبی-براندازی که در تمام این سالهای اخیر در تمام چالشها مطرح شده، در سپهر عمومی کمابیش و به صورت مبهم و مخدوشی حضور داشت؛ اما در ماههای اخیر بیشتر از پیش شفاف و شکل یافته شده است. اولین حضور این صورتبندی در ماجرای توافق هستهای مربوط به زمانی بود که برخی فعالین خارج از کشور و فضای مجازی همراه با لابی اسرائیلی (آیپک) و بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) خواستار لغو مذاکرات و ادامه فشار بر ایران شدند. در مقابل فعالین ضد جنگ و تحریم در فضای مجازی با ایجاد هشتگ و افشاگری در مورد وابستگیهای طرف مقابل به اسرائیل و عربستان و در فضای واقعی در قالب نهادی چون نایاک و مجامع ایرانیان خارج از کشور به مقابله با این طیف برخواستند و این نزاع تا زمان امضای برجام ادامه داشت.
شاید مهمترین آوردگاه بعدی این دو نگاه انتخابات مجلس در سال 94 بود که حامیان گفتمان منافع و امنیت ملی بر لزوم حضور مردم جهت حفظ و حراست از توافق هستهای تاکید میکردند و در طیف مقابل سعی بر این بود که با ناامید کردن مردم از حضور در انتخابات شکست خورده بودن مقاومت مدنی و اصلاح جویی عمومی ایرنیان را القا کنند. در نهایت با حضور مردم در این انتخابات پرونده این نزاع نیز بسته شد.
یکی از اصلیترین پیامدهای این فعل و انفعالات روشن شدن ماهیت پروژهها و منابع مالی بنیادهای به ظاهر حقوق بشری چون «توانا»، «شهروندیار» و «تقاطع» بود که منجر به تغییر وجهه و تصویر عمومی فعالین ایرانی نسبت به این بنیادها و فعالین در آنها شد. و حالا کمتر کسی نمیداند که هدف اصلی از این بنیادها ناامیدسازی ایرانیان نسبت به آینده و صاف کردن جادهی تحریم و جنگ علیه این مردم است.
شاید نقطه عطف این صورتبندیها پیروزی ترامپ و رویکرد جدید این کشور به ایران بود. اولین نشانه این فصل جدید نامه 30 نفر از ایرانیان خارج از کشور به ترامپ بود که با واکنش تند کاربران فضای مجازی روبرو شد و جو عمومی علیه امضا کنندگان این نامه شکل گرفت؛ اما قرار نبود اوضاع همیشه به این شکل بماند. با فاصلهی کمی از قرارگیری ترامپ در کاخ سفید مثلث شومی متشکل از بن سلمان، نتانیاهو و ترامپ شروع به شکلگیری کرد که نوک پیکان این مثلث به سمت ایران بود. و حالا پولها و امکانات لازم به سمت برنامه تغییر رژیم ایران میرفت و لابی و فعالینی که زمانی دنبال تغییر رفتار جامعه جهانی بودند حالا رییس جمهور نامعمولی چون ترامپ را پشت سر خود میدیدند. حضور کانالهایی چون آمدنیوز و ری استارت در فضای مجازی نشانههای فضای جدید بودند.
پیش از انتخابات 96 در پی تصمیم اشتباه دستگاههای امنیتی-قضایی شاهد موج برخورد گسترده با ادمینهای کانالهای دولت و منتقد درون حکومت بودیم. همزمان با این اتفاق و از دست خارج شدن این کانالها شاهد افزایش چندین برابری اعضای کانالهای معاندی چون آمدنیوز بودیم. هر چند این موج برخورد با کلید واژهی «مقابله با نفوذ» شکل گرفت ولی وقتی امروزه به نتیجه آن رفتار نگاه میکنیم شاید به این نتیجه برسیم که باید جای دیگری به دنبال «نفوذی» ها باشیم
فضای پیش از انتخابات 96 به جهت گفتمان به مانند انتخابات 94 بود اما اینبار طیف حامیان شرکت در انتخابات و حامیان دولت در مقابل خود ارتش گستردهای از اکانتهای فیک که به دنبال تحریم انتخابات و براندازی بودند را میدیدند. اما اینبار هم اتاق فکر انتخاباتی اصلاح طلبان با ایجاد هشتگ #تغییرات_ملموس توانست این چالش را نیز به نفع نظام و کشور حل کند.
اما هنوز 6 ماه از روی کار آمدن دولت نگذشته بود که با تصویب نرخ جدید عوارض خروج از کشور موج پشیمانی از سمت سلبریتیها ایجاد شد. موجی که با اتفاقات دی ماه به صورت جدی گسترش پیدا کرد و با واکنش نفیگونهی اصلاح طلبان و رهبران این جریان نسبت به این اعتراضات ما شاهد هشتگ موج #براندازم بودیم. متاسفانه علیرغم التهاب جامعه، شاهد رفتار هایی چون برخورد با دروایش، بازداشت فعالین محیط زیستی و مرگ کاووس سید امامی، بازداشت جلایی پور و پرفسور عباس عدالت (از فعالان ضد تحریم و جنگ خارج از ایران)، گشت ارشاد و در این مورد آخر فیلتر تلگرام بودیم. رفتارهایی که نتیجهی هرکدام تقویت موضع براندازان، عادیسازی خشونت و حتی مداخلهی نظامی خارجی بوده است. و از سمت دیگر هر دفاعی از حاکمیت و دولت حتی از سوی زندانیان سیاسی سابق با حمله و برچسبهایی چون مالهکشی و استمرارطلبی مواجه میشود.
ولی این آخرین رویارویی بر سر برجام بیشتر از پیش این صورتبندی جدید را روشن کرد در حالی که طیف براندازان هشتگ #cancelirandeal را گسترش میدادند طیف گستردهای از کاربران اصلاح طلب، ارزشی، منتقد و حتی غیر سیاسی با هشتگ #untr_US_table سعی کردند به مقابله با این طیف بروند و همبستگی ملی و اعتماد عومی نسبت به حاکمیت برای عبور از تبعات رفتار خصمانه آمریکا را ایجاد کنند.
هرچند که پس از خروج آمریکا از برجام براندازان شروع به تشکر از ترامپ کردند اما عموم کاربران حقیقی فضای مجازی در راستای تقویت همبستگی ملی و اتحاد ملی حرکت کردند؛ اما در کنار این حرکت نگاه انتقادی خود را نیز حفظ کردند و عوامل تخریب اعتماد عمومی را به حکومت داران گوشزد کردند.
این کش مکشها هر روزه و همچنان در جریان است ولی این صحبت یک فعال دانشجویی سابق بهترین بیان از یک چالش بزرگ است که «الان بیش از هر زمان دیگری روشن است که شکاف اصلی، شکاف میان مدافعان منافع ملی و ویرانی طلبان و وطن فروشان است. سایر شکافها و اختلافات نسبت به این شکاف فرعی ست. همهی نیروهای سیاسی ایرانی باید روشن کنند کدام سو ایستادهاند؛ در طرف مدافعان ایران یا دشمنانش» و شاید در پایان بتوان گفت در مواجهه با ویرانی طلبان و کسانی که چشم به خارج از مرزهای ایران دارند این بیان حکیم توس، فردوسی بزرگ اصلیترین راهنما و چراغ ماست:
نخوانند بر ما کسی آفرین/ چو ویران بود بوم ایران زمین
انتهای پیام
حرفتان کاملا درست ولی سوال اینجاست مسئولیت مشکلات امروز از بیکاری تا خشکسالی، فساد و از کارافتادگی اقتصاد و هزاران مشکل دیگر بر عهده کیست ،باز هم خارجی ها یا داخلی های وطن پرست ؟!
تا دیروز که کلمه “ملی” کفر بود و جز ملی-مذهبی ها کسی جرئت بر زبان آوردن آن را نداشت ، امت هم به جای ملت نشست . یک شبه که نمیشود طرفدار منافع ملی شد !