خرید تور تابستان

جهاد خلخالی و تدبیر روحانی

به گزارش انصاف نیوز به نقل از تاریخ ایرانی، امید ایران‌مهر نوشت؛ بیست و دوم خردادماه ۱۳۹۳، تهران، میدان فاطمی، تالار بزرگ کشور. حسن روحانی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران در جمع هوادارانش حاضر شده است تا نخستین سالروز پیروزی در انتخابات یازدهم را در مراسمی با عنوان «انتظار و امید» به جشن بنشیند. همزمان خبر‌ها از یورش و پیشروی سازمان تروریستی داعش به برخی نقاط مرزی و شهرهای شمالی عراق از جمله موصل حکایت دارد. تصاویر بستۀ حسن روحانی نشان می‌دهد که او مضطرب و نگران است و پی‌درپی پیغام‌هایی به مجری جشن می‌رسد که هرچه زود‌تر مراسم را به سخنرانی پایانی که متعلق به روحانی ا‌ست برساند. رئیس‌جمهور عجله دارد تا به جلسه‌ای مهم برسد، بنابراین پشت تریبون که می‌رود در کنار سخن گفتن از پیام‌های انتخابات ۲۴ خرداد، به موضوع عراق نیز نقبی می‌زند و خبر می‌دهد که «بعد از این مراسم به دلیل تشکیل جلسه شورای عالی امنیت ملی به خاطر مسائل منطقه در این جلسه حضور خواهم داشت.»

او با چنین فضاهایی غریبه نیست. در طول هشت سال جنگ ایران و عراق و ۱۶ سال پس از جنگ، در جایگاه عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، عضو و دبیر شورای عالی امنیت ملی همواره با این موضوعات درگیر بوده و جالب آنکه بار‌ها موضوع بحث به «عراق» ارتباط داشته است. اما شاید هیچ یک از این جلسات به اندازۀ جلسۀ روز ۲۹ دی ۱۳۶۹ جنجالی نشده باشد؛ جلسه‌ای که در ‌‌نهایت به بی‌طرفی ایران در جنگ خلیج فارس رای داد.

حملۀ عراق به کویت و موضع کجدار و مریز ایران

۱۱ مرداد ۱۳۶۹ بود که ارتش عراق وارد خاک کویت شد. رژیم صدام حسین این حملۀ برق‌آسا را به خاطر عدم موافقت کویت با بخشش بدهی عراق آغاز کرد. صدام حسین بر این باور بود که جنگ او با ایران، به سود کشورهای عرب حوزۀ خلیج فارس بوده و از جمله باعث شده کویت از حملهٔ قریب‌الوقوع ایران در امان باشد. بنابراین کشورهای منطقه نیز باید برای کمک به بازسازی ویرانه‌های حاصل از جنگ در عراق، بدهی‌های این کشور را ببخشند، اما کویت زیر بار این خواستۀ صدام نرفته بود.

صدام در پی جمع‌آوری پول برای ساخت مجدد عراق بود و پیوسته از کشورهای صادرکنندهٔ نفت می‌خواست با کاهش تولید به افزایش قیمت نفت یاری برسانند اما باز، این کویت بود که پیشاپیش کشورهای مخالف کاهش تولید نفت در اوپک حرکت می‌کرد و با افزایش روز به روز استخراج نفت، تلاش می‌کرد قیمت نفت را پایین نگه دارد. اینچنین بود که عراق با زیر سؤال بردن اصالت خطوط مرزی عراق و کویت که از سال ۱۳۰۱ توسط بریتانیا تعیین شده بود، بنای حمله به کویت را گذاشت و از نخستین ساعات آن روز پیشروی در خاک این کشور را آغاز کرد و ظرف کمتر از سه روز، خاک همسایۀ جنوبی را به خاک خود ضمیمه کرد.

 ماجراجویی صدام حسین بار دیگر منطقه را آشفته کرده بود. این بار طرفش ایرانیان نبودند، بلکه اعراب بر این تصمیم عجولانه و این کشورگشایی شوریدند و چندی بعد با کشیدن پای ارتش‌های غربی، آتش جنگ خلیج فارس را شعله‌ور کردند. اما موضع ایران در قبال این حمله چه بود؟ عصر روز پنج‌شنبه ۱۱ مرداد ماه در نخستین ساعات حملۀ عراق به کویت، شورای عالی امنیت ملی ایران به ریاست هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت و با حضور فرماندهان عالی نظامی تشکیل جلسه داد.

در این جلسه مسالۀ تجاوز نظامی عراق مورد بحث و بررسی قرار گرفت و تصمیم‌های لازم گرفته شد. ساعتی بعد، وزارت امور خارجۀ ایران با صدور بیانیه‌ای، تجاوز نظامی عراق به کویت را محکوم کرد. در این بیانیه آمده بود: «با توجه به تهاجم نظامی عراق به خاک کویت، وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران طی رد هرگونه توسل به زور به عنوان راه‌حل مسائل منطقه، عملیات نظامی عراق علیه کویت را اقدامی مغایر با ثبات و امنیت در منطقۀ حساس خلیج فارس دانسته و این تجاوز را محکوم می‌نماید.»

این بیانیه با تاکید بر اینکه «تحولات اخیر می‌تواند از آثار همکاری با متجاوز در گذشته باشد که جمهوری اسلامی مکررا آن را به کشورهای منطقه گوشزد کرده بود»، افزوده بود: «لکن جمهوری اسلامی ایران احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشور‌ها و عدم دخالت در امور داخلی آن‌ها را از اصول مسلم روابط بین دولتی دانسته و از آنجا که حرکت نظامی عراق اصول فوق را نقض کرده و تبعات این نوع اقدامات برای امنیت ملی و منطقه‌ای و صلح جهانی تاثیرات جدی خواهد داشت و زمینۀ حضور قدرت‌های توسعه‌طلب خارجی را در منطقه افزایش خواهد داد، خواهان بازگشت فوری نیروهای عراق به مرزهای شناخته شدۀ بین‌المللی و حل و فصل اختلافات به شکل مسالمت‌آمیز می‌باشد.»

همزمان نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد با تسلیم نامه‌ای به دبیرکل، تجاوز رژیم عراق به خاک کویت و اشغال نظامی این کشور را شدیدا محکوم کرد و آیت‌الله امامی کاشانی عضو وقت شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران از تریبون نماز جمعه، که محلی برای بیان مواضع رسمی به شمار می‌آید، تصریح کرد: «عراق باید بدون قید و شرط خاک کویت را ترک کند.»

ورود نیروهای متفقین به منطقه و تغییر معادلۀ جنگ

پُر واضح است که ایران نمی‌توانست در شرایطی که عراق، کویت را اشغال کرده بود موضعی جز آنکه گرفت، بگیرد؛ نه حرکت عراق قابل دفاع بود و نه دفاع از کویت سودی در بر داشت. اما ایستادن در جایگاه حقوق بین‌الملل و درخواست خروج بی‌قید و شرط عراق از خاک کشور همسایه ناگزیر می‌نمود. با این حال کشورهای غربی صبر و حوصلۀ ایران را نداشتند. اشغال کویت توسط ارتش عراق به این معنا بود که رژیم صدام حسین بیش از ۲۰ درصد نفت خام جهان را در اختیار گرفته است و این خطری برای آن‌ها بود.

رئیس دولت عراق که نشان داده بود برای یاغی‌گری و جاه‌طلبی‌هایش هیچ مرزی قائل نیست و خطری بالقوه بود، حالا می‌رفت تا به خطری بالفعل برای منافع کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس و حامیانشان تبدیل شود. پس عجیب نبود که بعد از چند ماه تهدید و کشیدن خط و نشان برای صدام، ارتش ایالات متحده آمریکا با همکاری گروهی دیگر از نیروهای خارجی و با مجوز سازمان ملل متحد وارد منطقه خلیج فارس شد تا کویت را از حضور ارتش صدام پاکسازی کند.

با رد ضرب‌الاجل شورای امنیت از سوی صدام حسین، آمریکا و متحدانش با پشتیبانی شورای امنیت در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۹ حملهٔ هوایی گسترده‌ای را علیه عراق آغاز کردند. در مقابل، صدام حسین نیز اسرائیل را با موشک‌هایش مورد اصابت قرار داد ولی اسرائیل از آنجا که نمی‌خواست کشورهای عرب منطقه از ائتلاف علیه عراق خارج شوند، درصدد انتقام‌جویی برنیامد.

همزمان در ایران موقعیت جنگ برای برخی نیروهای سیاسی تغییر یافته بود. آن‌ها دیگر عراق را کشوری نمی‌دیدند که هشت سال جنگی خانمان‌سوز را برای ایران تحمیل کرده بود، صدام کسی بود که مورد هجوم نیروهای آمریکایی قرار داشت و از آن مهم‌تر، برای نخستین بار اسرائیل را موشکباران کرده بود، بنابراین خواستار حمایت از آن بودند.

این موضع رادیکال اما در شورای عالی امنیت ملی خریداری نداشت. اعضای این شورا، ۲۹ دی ماه ۱۳۶۹، سه روز پس از آغاز حملۀ آمریکا به منطقه، در حضور آیت‌الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری، تشکیل جلسه دادند. در این جلسه جوانب مختلف کار سنجیده شد و در ‌‌نهایت قرار بر این شد ایران بیانیه‌ای برای اعلام بی‌طرفی در جنگ منتشر کند اما در عین حال خواستار بازگشت طرفین به مرزهای شناخته شدۀ بین‌المللی و خروج نیروهای ائتلاف از منطقه شود.

محتشمی‌پور: صدام خالد بن‌ ولید است

گروهی از نمایندگان مجلس به هیچ عنوان راضی به چنین مصوبه‌ای [اعلام بی‌طرفی] نبودند و فردای آن روز بود که صحن مجلس شورای اسلامی صحنۀ اعتراض نمایندگان به این تصمیم شد. از آن جمله علی‌اکبر محتشمی‌پور، نمایندۀ تهران بود که وقتی پشت تریبون قرار گرفت، گفت: «امروز خبر می‌رسد کربلا و نجف ما زیر آماج بمباران‌های آمریکا قرار گرفته است.

چرا ملت ایران و ملت اسلام در سکوتی مرگبار به سر می‌برند؟ آیا ما وظیفه نداریم؟ آیا آمریکا خطری برای جهان اسلام نیست؟ آیا کشور عراق و ملت عراق یک کشور اسلامی و ملت مسلمان نیستند؟ آیا این امام نیست که با فریاد رسا، وظیفه و تکلیف همه مسلمانان را دفاع از اسلام و مسلمین و سرزمین‌های اسلامی اعلام می‌کند؟ چرا نباید این جنایت مرگبار آمریکا محکوم شود؟ چرا ما باید بی‌تفاوت از کنار این همه جنایت بگذریم؟ جمهوری اسلامی و ملت مسلمان و انقلابی ایران با توجه به اصول و آرمان‌هایش از هر کشور دیگر اولی و احق است که در جهاد مقدس بر علیه آمریکا شرکت کند و به آرزوهای مقدس و الهی امام که خلیج فارس باید گورستان آمریکایی‌های متجاوز شود، جامه عمل بپوشاند.»

او سپس با بیان اینکه «متاسفانه ما صرفاً به یک ابزار تأسف اکتفا کرده‌ایم و حتی به خود جرأت نداده‌ایم که جنایات آمریکا و متحدین او را محکوم کنیم»، تصریح کرد: «امروز اگر پاسخ به استغاثه یا للمسلمین ملت مظلوم عراق و کویت و فلسطین را ندهیم، چه انتظاری داریم که فردا اگر این گرگ خون‌آشام به شما و به ملت ما و به انقلاب ما و کشور ما حمله‌ور شد، سایر مسلمین با ما همدردی کنند.»

او شرایط منطقه را با دوران صدر اسلام مقایسه کرد و افزود: «مسلمانان جهان با پذیرش رهبری اسلامی ایران توقع دارند پرچمداری جهاد و مبارزه با آمریکا در دست ایران و انقلاب ایران باشد. حوادث و بحران اخیر یادآور رویارویی و صف‌آرایی خالد بن ‌ولید در برابر ابرقدرت‌های صدر اسلام است. او که عمری در صف کفر، شمشیر به روی پیامبر(ص) و مسلمانان کشید، ولی در ‌‌‌نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت. امروز دنیای کفر در مقابل ملت مسلمان عراق و فلسطین به عنوان خاکریز اول قرار گرفته است و به یقین خاکریز بعدی، انقلاب و ملت مسلمان ایران است، ما از چه می‌ترسیم؟ بگذار با عزت و شرف زندگی کنیم و بمیریم. زندگی زیر سایه سرنیزه‌های آمریکا برای ما ذلت است و اسارت است ‌و ننگ است.»

خلخالی: این یک جنگ صلیبی است

شیخ صادق خلخالی از دیگر هواداران ورود ایران به جنگ با آمریکا و متحدانش بود. او با تاکید بر اینکه هدف آمریکا نه نفت و نه عراق، بلکه اسلام است و این جنگ یک جنگ صلیبی علیه مسلمان‌هاست، تصریح کرد: «ما همه‌اش می‌گوییم مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، حالا باید این معنا را نشان دهیم.» خلخالی خطاب به مقام معظم رهبری گفت: «ای آیت‌الله، رهبر عالیقدر زمان آقای خامنه‌ای سلمکم الله تعالی دستور بفرمایید، همان‌طور که گفتید جهاد است، کشته شدن در راه اسلام است.» او افزود: «ما باید در اینجا آمریکا و بوش و فهد و دولت‌های انگلی مانند حسنی مبارک و اوزال را در سنگر‌ها به نابودی بکشانیم، غرق خون کنیم تا این‌ها بدانند حریم اسلام حریم بزرگی است. والله والله فردا اگر آمریکا پیروز شود و در بغل ایران بیاید، به این آسانی منطقه را ترک نمی‌کند.»

خلخالی با بیان اینکه «در این نبرد قهرمانانه ما نمی‌توانیم ملت عراق را تنها بگذاریم»، گفت: «گذشته‌ها مساله دیگر است، جنگ ما با عراق یک مساله دیگر است. اینجا سرنوشت اسلام مطرح است. این برای ما ننگ است، برای ما عار است، اسلحه داریم، قدرت داریم، جوان داریم، بسیجی داریم ولی بخواهیم تسامح و تساهل بکنیم. هیچ وقت تساهل در این مسائل جایز نیست.»

هادی خامنه‌ای دیگر نمایندۀ مجلس نیز با اعلام اینکه «بسیار ساده‌اندیشی است که جریان حملۀ گستردۀ آمریکا و متحدانش را به خلیج فارس ناشی از تجاوز عراق به کویت بدانیم»، در موضعی ملایم‌تر گفت: «حال که کشورمان در جنگ اعلام بی‌طرفی کرده است هرگونه نقض بی‌طرفی که به وسیله مهاجمین صورت گیرد، مانند تجاوز به حریم هوایی، پرتاب موشک و غیره باید به شدت پاسخ داده شود.»

او در عین حال به تلاش صدا و سیما برای سانسور موضع اکثریت نمایندگان در محکومیت حملۀ آمریکا واکنش نشان داد و گفت: «صدا و سیما علاوه بر گزارش تصمیمات رسمی مسئولین موظف به پخش بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های مجلس شورای اسلامی که رکن عمدۀ حکومتی است نیز می‌باشد. بنابراین سانسور بیانیه‌هایی که به امضای اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده و بیان‌کنندۀ عمق تنفر و انزجار آن‌ها از آمریکا و تهاجم گستردۀ استکبار جهانی در این واقعه است و اکتفا کردن فقط به بیان اظهار تأسف نمایندگان و بی‌خبر گذاشتن مردم از نظر نمایندگانشان، این مغایر با وظیفۀ اصلی است که این رسانۀ عمومی برعهده دارد.»

جهانگیری: غربی‌ها پیغام دادند شما به عراق حمله کنید

در مقابل اما نمایندگان دیگری بودند که نظری متفاوت داشتند. از آن جمله حجت‌الاسلام موحدی ساوجی بود که در نطق پیش از دستور گفت: «در مسأله جنگ میان متفقین و عراق باید بررسی کرد که این چه جنگی است؟ آیا جنگ میان حق و باطل است؟ جنگ میان اسلام و کفر است؟ جنگ میان عدالت و ظلم است؟ اگر ما اول جنگ و ماهیت جنگ و مقدمات جنگ و انگیزه‌های جنگ را که در طرفین وجود دارد بشناسیم، بعد می‌توانیم قضاوت کنیم که در رابطه با این جنگ چگونه باید برخورد داشته باشیم.

آیا در کنار کدام طرف قرار بگیریم یا باید بی‌طرفی خودمان را اعلام بکنیم؟ من معتقدم از آنجایی که در این جنگ هیچ طرفش حق نیست و از آنجایی که جنگ میان دو متجاوز و دو قدرت مغرور خودخواه استکباری در واقع صورت گرفته است، مسلمانان جهان تا زمانی که ماهیت این جنگ، جنگ میان حق و باطل نباشد، نمی‌توانند به اذن اسلام و به اذن خدا و قرآن در یکی از این دو صف شرکت کنند.»

اسحاق جهانگیری هم با بیان اینکه ورود به جنگ خلیج فارس، به دور از تدبیر است، گفت: «واقعیتی که وجود دارد، طرفین درگیر، از روز نخست به دنبال وارد کردن ما در این جنگ بودند. در اولین روزهای تجاوز عراق به کویت از سوی غربی‌ها پیغام‌ها و سفارش‌هایی به ما می‌رسید که شما برای احقاق حقتان به عراق حمله کنید و ما شما را کمک خواهیم کرد. شاید اگر احساسات خودمان را با تعقل کنترل نمی‌کردیم و فکر می‌کردیم زمان مناسب برای انتقام شهدا فرا رسیده است با بی‌تدبیری وارد چنین جنگی می‌شدیم که با تدبیر مسئولین نظام از این توطئه نجات یافتیم.»

علی‌اکبر ناطق نوری از دیگر نمایندگانی بود که با ورود ایران به جنگ ابراز مخالفت کرد. او در نطق خود تصریح کرد: «هیچ کس نمی‌گوید و نمی‌تواند بگوید آمریکای جهانخوار و هم‌پیمانانش به حق وارد منطقه شده‌اند، هرگز. اینان سلطه‌گرایانی سودجو هستند که باید هر چه زود‌تر گور خود را از این منطقه گم کنند و سرنوشت منطقه را به دست ملت‌های آن بسپارند.

اما این را هم نباید پذیرفت که صدام حق است و دفاع از او دفاع از بیضه اسلام است.» او با بیان اینکه «جنگ خلیج فارس نمی‌تواند جنگ اسلام و کفر باشد چرا که ما معتقدیم باید جهاد تحت رهبری امام عادل باشد و ائمه طاهرین(ع) از رفتن به جنگ تحت پرچم خلفای غاصب منع می‌کردند»، افزود: «چقدر ساده‌اندیشی است که اگر کسی تصور کند صدام ماهیت عوض کرده است. ما زنده به گور شدن دختران جوان بُستان، منهدم شدن شهر‌ها و روستا‌ها در استان‌های جنگ‌زده و هزاران شهید و ده‌ها مدرسه که با صد‌ها کودک بی‌گناه در یک لحظه از صفحه زمین محو شدند، جانبازان عزیزی که باید عمری رنج هوس‌های یک پلید (صدام) را تحمل کنند، آثار بمب‌های شیمیایی و زخم‌های به جامانده بر پیکر بسیجیان سلحشور را فراموش نکرده‌ایم. همه و همه شهادت می‌دهند که صدام مثل دیگر جنایتکاران یک جنایتکار تاریخ است.»

 روحانی: اتوبوس آماده است، هر کس می‌خواهد، به بغداد برود!

حسن روحانی که نمایندۀ مجلس و همزمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، روز پنجم دی ماه پیش از حملۀ آمریکا به عراق و در زمانی که کویت در اشغال عراق بود، نطقی کرد و گفت: «عراق از این تجاوز یکی از اهدافش ژاندارمی منطقه خلیج فارس بوده، رهبری دنیای عرب بوده، این هم جزو اهداف عراق بوده. خارجی‌ها هم که به این منطقه آمده‌اند و در راس آن آمریکا یکی از اهدافش تسلط بر این منطقه است.

آمریکایی‌ها قبلاً شاه را به عنوان ژاندارم در این منطقه نگه ‌داشته بودند تا از منافع غرب و آمریکا پاسداری بکند، به اصطلاح بعد‌ها فکر کردند شاید عراق بتواند این وظیفه را انجام بدهد. اما امروز به این نتیجه رسیده‌اند که خودشان مستقیماً باید ژاندارمی منطقه را به عهده داشته باشند و این مسأله بسیار مهم است. ننگی است برای منطقه و دنیای اسلام اگر در برابر این توطئه نایستند و مقابله نکنند.»

 او پس از آنکه آمریکا وارد منطقه شد، در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی ترجیح داد با اعلام بی‌طرفی و آنچه خود «بی‎طرفی فعال» می‌خواند با این توطئه مقابله کند. روحانی سال‌ها بعد در گفت‌وگویی با ماهنامۀ «نسیم بیداری»، با اشاره به جو پیش آمده در مجلس دربارۀ جنگ خلیج فارس گفت: «در همین مجلس سوم که اکثریت در دست جناح چپ بود، وقتی شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت در ائتلاف غرب علیه عراق بی‌طرف باشد، تندرو‌ها در مجلس شلوغ کردند و داد و فریاد به پا کردند که چرا شورای عالی چنین تصمیمی گرفته است و ما باید از صدام طرفداری کنیم، زیرا می‌خواهد با آمریکا بجنگد. حتی یکی از نمایندگان مجلس او را با خالد بن‌ ولید مقایسه کرد.

البته تعداد آن افراد تندرو در مجلس کم بود و اتفاقاً من در آن جلسه حاضر بودم و عصبانی شدم و گفتم، اتوبوس دم در آماده است؛ هر کس می‌خواهد به صدام کمک کند، به بغداد برود! یعنی می‌گفتند از صدام که آنقدر در جنگ با ایران مرتکب جنایت شده است و به کویت هم حمله کرده است، حمایت کنیم. در حالی که او اگر در کویت باقی می‌ماند و جلویش گرفته نمی‌شد، خطر بزرگی برای ما خواهد بود. اصلاً هم فکر نمی‌کردند که در صورت اعمال این سیاست، باید با ۳۰ کشور می‌جنگیدیم. در حالی که ما سیاست بی‌طرفی فعال را اتخاذ کردیم و با هوشیاری در صحنه حضور فعال داشتیم و اقدامات لازم برای امنیت ملی کشورمان انجام دادیم و وارد درگیری نشدیم.»

عصر روز ۳۰ دی ماه ۱۳۶۹، گروهی از نمایندگان عمدتاً وابسته به جناح چپ اسلامی تظاهراتی علیه حضور نظامی عراق در منطقه برگزار کردند. تظاهراتی که در آن شعارهای تندی علیه آمریکا و دیگر کشورهای متحد و در دفاع از دخالت نظامی ایران سر داده شد، اما این یکی از واپسین تلاش‌ها برای برای ورود ایران به جنگ بود چرا که کمتر از یک هفتۀ بعد یک سخنرانی مهم تمامی این اعتراضات را نقش بر آب کرد.

رهبری: این جنگ اسلام و کفر نیست

چهار روز پس از اعلام نظر شورای عالی امنیت ملی، در شرایطی که نمایندگان مجلس از هر دو طیف، هر روز نطقی له یا علیه مصوبۀ شورای عالی امنیت ملی ایراد می‌کردند، مقام معظم رهبری در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزهٔ علمیهٔ قم طی سخنانی مهم، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات منطقه را تشریح کردند.

آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنرانی، با انتقاد شدید از حملات ارتش آمریکا به مردم بی‌دفاع عراق گفت: «چرا یک کشور را این‌طور ویران می‌کنید؟ چرا قدرتی، به صرف اینکه می‌تواند شلیک بکند، به خودش اجازه می‌دهد که به هر هدفی که دلش می‌خواهد، شلیک کند؟ آخر به چه مناسبتی!؟ مردم بصره و حله و عماره و بغداد و اعتاب عالیه و – آن‌طور که نقل می‌شود – بقیهٔ شهرهای عراق، مگر چه گناهی کرده‌اند که باید جانشان را از دست بدهند، پالایشگاهشان را از دست بدهند، کارخانه‌شان را از دست بدهند، فرودگاهشان را از دست بدهند؟ ملت عراق، چند سال بعد از این باید کار بکند، تا بتواند آنچه را که شما از او گرفته‌اید، دوباره برای خودش تأمین بکند؟ آخر، این چه جنایتی است که انجام می‌گیرد؟ از این بزرگتر، جنایتی متصور نیست.» مقام معظم رهبری افزود: «شما اگر جنگ دارید، به میدان جنگ بروید؛ نیروهای نظامی در آنجا هستند، با آن‌ها بجنگید.

چرا شما از اول اعلام می‌کنید که ما ۱۰ روز می‌خواهیم جنگ هوایی بکنیم؟ جنگ هوایی، یعنی چه؟ جنگ هوایی، یعنی انداختن بمب بر سر شهر‌ها. به نظر من، عریان‌تر از این جنایتی که امروز آمریکا به کمک متحدان خودش – فرانسه و انگلیس و دیگران – انجام می‌دهد، وجود ندارد و تا آنجا که ما یادمان می‌آید، وجود نداشته است. وای بر بشریتی که همین جنایتکاران، پرچمداران حقوق بشر هم هستند!»

ایشان در عین حال، سخنان افرادی که ساز مخالف با موضع بی‌طرفی ایران را کوک کرده بودند، تقبیح و خاطرنشان کرد: «بعضی سعی می‌کنند که کلمهٔ بی‌طرفی را به معنای غلطی معنا کنند. ما از اول انقلاب، در جنگ بین شرق و غرب، بی‌طرف نبوده‌ایم. ما از اول انقلاب تا حالا، علیه شرق و غرب جنگیده‌ایم. مگر این‌طور نیست؟ شرق و غرب هم علیه ما متحد شده‌اند و جنگیده‌اند. آن روزی که شرق و غرب هنوز با هم آشتی نکرده بودند و در دنیا شرق و غربی وجود داشت، شعار انقلاب ما «نه شرقی و نه غربی» بود؛ یعنی نفی هر دو و مخالفت با هر دو. این، معنایش بی‌طرفی نیست.

ما هرگز به نفع چپ، با راست دشمنی پیدا نمی‌کردیم؛ به نفع راست هم با چپ دشمنی پیدا نمی‌کردیم. دو اردوگاه و دو جناحند که به خاطر اهداف غلط و غیرالهی و نامقدس – از نظر ما و از نظر همهٔ انسان‌های واقع‌بین – با هم می‌جنگند. جمهوری اسلامی، هر دو جناح را رد می‌کند؛ چون در هر دو طرف، انگیزه‌ها مادی است و به همین دلیل هم با یکدیگر تعارض پیدا کرده‌اند. آن‌ها به دلیل مادی بودن، با هم تعارض پیدا کرده‌اند. این‌طور نیست که یکی الهی و یکی هم مادی است. جنگ اسلام و کفر نیست. این، موضع ملت ایران ماست.»

سخنرانی مقام معظم رهبری، به یکی از مهم‌ترین اختلافات سیاستمداران دو جناح چپ و راست آن زمان، پیرامون سیاست خارجی پایان بخشید، چنانکه دو روز بعد، ۱۵۰ تن از نمایندگان مجلس، با صدور بیانیه‌ای از این مواضع دفاع کردند. در این بیانیه که در میانۀ بررسی مواد لایحۀ بودجۀ سال ۱۳۷۰ که آن روز‌ها در مجلس مطرح بود، خوانده شد، آمده بود: «بسمه تعالی، محضر مبارک حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین جهان، سلام علیکم و رحمة‌الله. سپاس بی‌حد و بی‌کران بر خداوند لایزال و مهربان که در سایۀ رهبری آگاه و توانا، امت اسلامی را به صراط مستقیم هدایت فرمود.

بیانات با صلابت و راهگشای آن رهبر فرزانه بار دیگر چهرۀ خبیث متجاوزین به حقوق بشر و در رأس آن‌ها شیطان بزرگ آمریکا را رسوا ساخت و اهداف نامقدس طرفین درگیر در خلیج فارس را افشاء و پرده از همۀ ابهامات و القائات سوء نفسانی صدام برداشت و خط حق و باطل را روشن ساخت و امت اسلامی را در خط اسلام ناب محمدی(ص) و ولایت فقیه که از اندیشه‌های نورانی حضرت امام قدس سره‌الشریف است هدایت نمود. ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی سپاس خود را از اظهار نظر حکیمانه و مواضع به حق و هدایت آن رهبر عظیم‌الشأن اعلام می‌داریم و هر آینه چون سربازانی فداکار گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده و هستیم و از خداوند منان سلامت و توفیقات روزافزون ولی امر مسلمین را خواستاریم.»

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا