پس از کش و قوس های فراوان دیپلماتیک نهایتا دیدار ترامپ و اون صورت گرفت. برخی برنده این دیدار را ترمپ می دانند و برخی هم پیونگ یانگ را فاتح نبرد دیپلماتیک دو طرف عنوان کرده اند. از دید شما آیا این نبرد پیرئزی داشته اشت اگر چنین است چه کسی را پیروز این بازی می دانید؟
یقینا این نبرد دیپلاتیک برنده دارد. برنده آن هم کره شمالی است.
دلایل تان برای این ارزیابی چیست؟
چون که کره شمالی دارای سلاح هسته ای است. لذا برخورد نظامی که در همین اواخر هم از سوی خود ترامپ مطرح شده بود و برخی هم در این راستا اعتقاد به نبرد اتمی داشتند، کلا محلی از اعراب نداشت. لذا تنها گزینه ایالات متحده مساله توافق سیاسی و تلاش در میدان دیپلماسی برای حل تنش با کره شمالی بود. از آن سو هم کره شمالی به این مساله اشراف داشت که با تغییر نظام سیاسی و روی کار آمدن شخصی مانند ترامپ باید برخورد جدی تری را با واشنگتن انجام داد تا در نهایت بتوان از میدان مذاکره هم پیروز بیرون آمد. پس ترامپ نه یک تهدید برای پیونگ یانگ که یک فرصت سیاسی و دیپلماتیک را در سایه خط ونشان کشیدن هایش ایجاد کرد. در همین رابطه کیم جونگ اون در پیام سال نو میلادی ۲۰۱۷ به مردم کره شمالی این وعده را داد که در همان (۲۰۱۷) پروسه هسته ای شدن کره شمالی را تکمیل خواهد کرد. در این رابطه هم شاهد بودیم که پیونگ یانگ در سال گذشته میلادی چرخه هسته ای شدنش را به پایان رساند. به واسطه این مساله هم تست های متعدد هسته ای خودش را هم انجام می داد. از این رو در پایان سال ۲۰۱۷ کره شمالی در دو حوزه تعداد کلاهک های هسته ای و برد موشک ها به آن چیزی که مطلوب خود بود رسید. در همین باره هم مقامات آمریکایی اعلام داشتند کره شمالی اکنون نزدیک به ۶۰ کلاهک هسته ای دارد و برد موشک هایش هم به خاک آمریکا می رسد.
اما همین تست های متعدد موجب ایجاد حساسیت های دیپلمتیک بین الملی نشد؟
نه. باید این رفتار کره شمالی را در یک پروسه دید.
چه پروسه ای؛ آیا همین رفتار سبب افزایش بی سایقه فشارها بر پیونگ یانگ نشد؟
در پروسه ای که به آن اشاره داشتم کره شمالی در طول سال ۲۰۱۷ با انجام آزمایشات متعدد اتمی خود را به نهایت قدرت هسته ای رساند تا بتوان در طول سال ۲۰۱۸ در سایه این قدرت نیروی دیپلماتیکش را افزایش دهد. از سوی دیگر برنامه کره شمالی برای سال جاری میلادی تثبیت همین قدرت نظامی اتمی بود. در این راستا پاسخ کره شمالی به این سوال که چگونه باید به عنوان یک کشور هسته ای در جهان تثبیت شد این بود که باید ملاقاتی را با دونالد ترماپ صورت داد. چرا که اگر ایالات متحده و شخص ترامپ کره شمالی را به عنوان کشور هسته ای بپذیرد، آن گاه جامعه جهانی هم با این مساله خود را وفق خواهد داد. این برنامه کره شمالی هم با پاسخ مثبت آمریکا و شخص ترامپ مواجه شد، برعکس دوران اوباما، بوش پسر و یا دوران بیل کلینتون.
اما چرا در همان دوران روسای جمهوری سابق این مذاکره و دیدار صورت نگرفت؟
این همان نکته ای است که پاسخ کل ابهامات را خواهد داد. چرا که باید گفت در گذشته کاخ سفید حاضر به دادن امتیاز به کره شمالی نبود. نه در دوره اوباما، نه در دوره بوش پسر و نه در دوره کلینتون.
یعنی شما معتقدید چون که کره شمالی به نهایت قدرت هسته ای رسیده اکنون ترامپ حاضر به دادن امتیاز به پوینگ یانگ شده است؛ چیزی شبیه به دیپلماسی در نقطه جوش؟
بله. چرا در دوران گذشته هیچ کدام از روسای جمهوری آمریکا حاضر به دیدار با مقامات کره شمالی نبودند. در صورتی که اکنون این دبدار صورت گرفته است.
اما این را هم در نظر بگیریم که ترامپ یک شومن به شدت نارسیسیت است و در سایه این نکته علاقه زیادی به دیده شدن دارد؟
اتفاقا مقامات پیونگ یانگ هم متوجه همین نکته شده اند که درخواست دیدار با ترامپ را داشتند. چون ترامپ برعکس روسای جمهوری سابق ایالات متحده به قول شما یک خودشیفته تمام عیار است که به دنبال نمایش قدرت است. اما از آن سو هم هیچ شناختی از علم سیاست و روابط دیپلماتیک ندارد. این نکات یقینا می تواند در پیروزی کره شمالی در آینده هم اثر گذار باشد. در گذشته روسای جمهوری آمریکا اعلام کرده بودند که ابتدا به ساکن کره شمالی باید از هر گونه سلاح هسته ای خالی شود و بعد اقدامات پیونگ یانگ راستی آزمایی شود. در صورت مثبت بودن این اقدامات آنگاه سران دو کشور می توانند دیدارهای رسمی را با هم داشته باشند. اما اکنون باید پرسید که آیا کره شمالی سلاح های هسته ای خود را کنار گذاشته که ترامپ حاضر به دیدار اون شد؟ در حال حاضر حتی یک بمب هم از توان هسته ای کره شمالی کاسته نشد، اما ترامپ با ذوق و شوق آن را پیروزی آمریکا می داند. نه این پیروزی برای کره شمالی است. در پرده دیگر در گذشته همواره آمریکا اعلام کرده بود که کره شمالی هیچ گاه رابطه مناسبی را به کره جنوبی نخواهد داشت، مگر در صورت خلع سلاح هسته ای؛ اما شما شاهد بودید که در بستر عدم خلع سلاح هسته ای کره شمالی اکنون روابط سیاسی و میان دو کره برقرار شده و در همین ماه گذشته دیدارهایی میان سران دو کشور هم صورت گرفت. افزون بر این نکات ترامپ در دیدارش با اون متعهد شود که رزمایش های نظامی خود را با کره جنوبی متوقف نماید. پس کره شمالی قطعا بازنده این نبرد سیاسی نبوده است. در این خصوص هم من به شخصه در تحلیل ها و سخنان هیچ کارشناس داخلی و خارجی ندیده ام که عنوان کند کره شمالی خلع سلاح خواهد شد.
اما در بند ۳ توافقانه سنگاپور به صراحت عنوان شده است که جمهوری دموکراتیک خلق کره با تاکید مجدد بر بیانیه ۲۷ آوریل ۲۰۱۸ پانمونجوم باید متعهد به تلاش در جهت خلع سلاح هسته ای کامل شبه جزیره کره شود.
در سایه این بندی سوم شاید تعداد کلاهک های هسته ای کره شمال کاهش یابد و یا این که شدت فعالیت های هسته ای و آزمایشات موشکی محدود شود، اما خلع سلاح کامل صورت نمی گیرد. این دو مساله نباید در هم خلط شود. اتفاقا حرفی که کره شمالی به دنبال آن است، همان بند سوم این توافقنامه است. پونگ یانگ به دنبال جهان عاری از سلاح هسته ای است. اما زمانی که آمریکا روز به روز توان هسته ای خود را تقویت می کند کره شمالی از خود می پرسد که چرا ما نتوانیم توان خود را برای مقابله افزایش دهیم. اما در نهایت کره شمالی هم دوست دارد زمانی که در جهان سلاح اتمی وجود نداشته باشد، خود را هم از این سلاح ها خلع و پاک کند؛ اما کی وکجا؛ این مساله ای که پاسخ به آن مشکل است.
در سایه این نکات سمت و سوی آینده مذاکرات دیپلماتیک دو طرف را چگونه می بینید؛ آیا می توان در آینده ای نزدیک مناسبات پیونگ یانگ – واشنگتن را مانند سئول – واشنگتن دانست؟
چنین مناسباتی آن هم در آینده نزدیک بسیار بعید است. یقینا در مذاکرات پیش رو کره شمالی دیگر دست به افزایش تعداد کلاهک های خود نمی زند چون که نیازی به آن ندارد؛ دست به آزمایش هسته ای نخواهد زد زیرا نیازی به آن ندارد. در آن سو ترامپ و تیم او این رفتار کره شمالی را یک دستارود سیاسی برای خود تلقی می کنند. در سایه این رفتارها کره شمالی میزان و شدت تحریم علیه این کشور کاهش می یابد. در این پروسه هم یقینا کره شمالی از میزان و تعداد کلاهک های هسته ای خود خواهد کاست تا حساسیت ها را از روی خود بردارد.
در بعد دیگر برخی از کارشناسان معتقدند که آمریکا با حل پرونده کره شمالی و تلفیق قدرت هسته ای و نظامی پیونگ یانگ در کنار توان اقتصادی و فناروی سئول به دنبال فشار بر چین با از میان بردن حیات خلوت پکن است؟
به نظر نمی رسد که پوینگ یانگ اهرم دیپلماتیکی مانند پکن را از دست بدهد، حتی اگر آمریکا به دنبال فشار بر چین از طریق کره شمالی باشد. البته چین هم بر این واقعیت اشراف دارد که اگر روند مذاکرات به حل کامل تنش ها بینجامد، آنگاه تهدیداتی می تواند متوجه پکن شود.
اما مساله بسیار مهمتر تاثیر این دیدار بر پرونده ایران است. در این راستا بسیاری معتقدند که با انجام این دیدار و کاهش سطح تنش سیاسی و دیپلماتیک میان آمریکا وکره شمالی تنها ایران است که به سیبل حملات کاخ سفید بدل خواهد شد. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
این تحلیل، تحلیل درستی است. با انجام این دیدار و کاهش سطح تنش میان آمریکا و کره شمالی تنها پرونده ایران است که روی میز کاه سفید می ماند و آن گاه میزان حملات و فشارها بر تهران افزایش می یابد. در آن سو هم متاسفانه باید گفت که آقای روحانی در جایگاه رئیس جمهور ایران آن میزان از هوش سیاسی و دیپلماتیک آقای اون را ندارد. اکنون روحانی در یک توهمات دیپلماتیک سیر می کند که این مساله به شدت به منافع ملی کشور صدمه زده و خواهد زد. با این رفتارهای دولت ما مشکلات بسیار جدی در روابط بین المللی پیدا کرده ایم که هر روز هم پررنگ تر می شود. در صحنه دیپلماسی، هم داریم امتیاز پشت امتیاز می دهیم و هم مشکلات کشور به قوت خود باقی است. پیشنهاد می کنم که آقای روحانی سفری را به کره شمالی داشته باشد و در آنجا درس یاد بگیرند.
چه درسی؛ درس ساخت سلاح هسته ای که هیچ سودی برای کشور ندارد؟!
خیر، آقای روحانی در توهماتی به سر می برند که هر روز کشور را در صحنه جهانی ضعیف تر می کند. ایشان به خیال خود این مساله را تصور می کند که اگر کشور امتیازاتی را به آمریکا بدهد و به قولی پسر خوبی شود، آمریکا هم واکنش خوبی را نشان خواهد داد. خیر این گونه نیست. تاریخ ۱۵ ساله مذاکره و دیپلماسی هسته ای با غرب این را به خوبی نشان داد. پس روحانی و تیم سیاست خارجی باید آمریکا و جهان را آن گونه که هست باید بشناسد و بر اساس آن عمل کند.
پس باید دولت بمب اتم بسازد تا به قول شما در جهان ضعیف نباشد مانند کره شمالی که تحریم ها کار را به جایی رساند که پیونگ یانگ در یک شرایط ایزوله، حصر گونه و شبه قحطی زندگی می کرد؟
کاری که باید دولت آن را انجام دهد این است که با منطق سیاسی رفتار کند. منطق دیپلماتیک به ما اجازه نمی دهد ما اهرم های قدرت خود را از دست دهیم. دولت در زمینه توان هسته ای تمام قدرت کشور را ذیل برجام به تاراج گذاشت، برجام هم که روی هوا رفت. اکنون دولت تصمیم دارد همین پروسه توافق هسته ای را با برجام ۲ و۳ در خصوص توان موشکی و دیپلماسی منطقه ای انجام دهد. در این صورت ایران هیچ گونه اهرم قدرتی را در صحنه بین المللی نخواهد داشت.
انتهای پیام
___ نکته ی اول :
آن همه مرارت ها و گرسنگی و قحطی و جان باختن، عقب ماندگی یک ملت و کشور ، سردادن شعارهای پرحرارت ضد امپریالیستی و پول هایی که صرف چاه ویل هسته یی شد، طی یک روز به مقصد خلع سلاح هسته یی کره شمالی رسید.
__ حسین شریعتمداری در سرمقاله ی کیهان 96/5/23 نوشت:” کره شمالی به عنوان نمونه ی موفقی از مقاومت به جای سازش ، به در خواست آمریکا برای مذاکره پاسخ مثبت نداد و برنامه ی هسته یی و موشکی خود را غیر قابل مذاکره اعلام کرد، چون از مذاکرات بی نتیجه و فاجعه آمیز ایران با آمریکا الگو گرفته.
اینها شکم های متورم شده از بیت المالی است که درکی از یک بیمار سرطانی ندارند.
دقیقا دقیقادقیقا …….بلاهت حدیقفی ندارد چه کنیم اینست بلانسبت متفکران صداوسیما واحتمالا پیشوند دکترا وعضوهیت علمی فلان بلانسبت دانشگاه را به او اویزان کرده اند یکی نیست به این….بگوید اخر ای…….اگر سخن رفتارفعلی مقتدای این ……را که الان کسی بعنوان الگو طرح کندده ها بار اعدامش را طلب میکنند..