توضیح امروز ایران و توضیح دو سال پیش رجانیوز
روز گذشته، علی نادری سردبیر رجانیوز بازداشت شد؛ امروز یکی از مسوولین کنونی روزنامه ی ایران گفته که شکایت مربوط به بدهی چند سال پیش نادری در زمان مسوولیت در یکی از زیرمجموعه های این روزنامه در زمان دولت احمدی نژاد است؛ اتهامی که نادری دو سال پیش درباره ی آن توضیحی منتشر کرده بود.
انصاف نیوز که به صورت مستقل امکان تایید ادعاهای طرفین را ندارد، توضیح امروز یک مسوول در روزنامه ی ایران را که در ایرنا منتشر شده و نیز توضیح دو سال پیش آقای نادری را منتشر می کند:
19 مرداد ماه 93، ایرنا: توضیح یک مسوول روزنامه ایران
در پی درج خبری در سایت رجا نیوز در مورد بازداشت سردبیر این سایت، یکی از مسئولان دفتر حقوقی سازمان شهرستان های موسسه ایران اعلام کرد: بازداشت سردبیر رجا نیوز هیچ گونه ارتباطی با روزنامه ایران ندارد.
به گزارش روز یکشنبه گروه فرهنگی ایرنا، یکی از مسئولان دفتر حقوقی سازمان شهرستان های موسسه ایران که خواست نامی از وی برده نشود، افزود: درخواست بازداشت ˈعلی نادریˈ توسط موسسه شهرستان های ایران که مسوولیت فروش روزنامه های مختلف از جمله ایران را برعهده داشته ، صورت گرفته است.
بازداشت نادری سردبیر رجا نیوز به دلیل 112 میلیون تومان بدهی به موسسه فرهنگی هنری شهرستان های ایران صورت گرفته است و اساسا هیچ ارتباطی به مسئولیت وی در این سایت خبری ندارد.
وی افزود: نادری بین سال های 89 تا 90 (به مدت 10 ماه) سرپرست روزنامه ایران در اصفهان بود و درآمدهای فروش روزنامه و آگهی ها در این مدت را تسویه نکرده بود.
به گفته وی، نادری در تاریخ 18/05/90 و در زمان دولت احمدی نژاد از سمت خود برکنار و پرونده وی در مراجع قضایی مطرح شد اما طی این مدت نیزعلی رغم چندین مورد مکاتبه و مذاکره حاضر به تسویه حساب با موسسه شهرستان ها نشد.
وی اظهار داشت: اخیرا وی با وجود احضار از طرف دادیار شعبه یک دادسرای ناحیه 7 از حضور در دادسرا امتناع کرد و به همین دلیل حکم جلب وی صادر شد.
به گفته این مسئول، بازداشت نادری با حکم قضایی و صرفا به دلیل بدهی مالی بوده و تلاش برای ارتباط دادن این بازداشت با مسئولیت سردبیری نادری در سایت رجانیوز و سیاسی جلوه دادن این موضوع کاری ناپسند و مذموم است طبعا همه افراد با گرایش های مختلف سیاسی موظف به ادای دیون مالی و بازگرداندن اموال عمومی هستند.
10 آبان 91، رجانیوز: پاسخ نادری به ادعای ایران دوره احمدی نژاد
دو سال پیش، در روز 10 آبان 91، سایت رجانیوز نوشته بود: به دنبال انتشار خبری در سایت شبکه ایران و ایراد برخی اتهامات به سردبیر رجانیوز، علی نادری با ارسال جوابیهای به این رسانه به اتهامات و شبهات ایراد شده پاسخ داد.
به گزارش رجانیوز، با وجود ارسال جوابیه به مسئولین موسسه ایران و خبرگزاری جمهوری اسلامی، شبکه ایران از انتشار این جوابیه استنکاف کرد و بر همین مبنا، متن کامل این جوابیه برای در ادامه منتشر میشود.
گفتنی است بر اساس تبصره 3 ماده 23 قانون مطبوعات، «درصورتی که نشریه ازدرج پاسخ امتناع ورزد یا پاسخ را منتشر نسازد، شاکی می تواند به دادگستری شکایت کند و رییس دادگستری درصورت احراز صحت شکایت،جهت نشر پاسخ به نشریه اخطار می کند و هرگاه این اخطار مؤثر واقع نشود، پرونده را پس از دستور توقیف موقت نشریه، که مدت آن حداکثر از ده روز تجاوز نخواهد کرد، به دادگاه ارسال می کند.»
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى (طه 48)
تلاش رجانیوز برای نهی از منکر نسبت به رویکردهای این روزهای مسئولین روزنامه ایران، از جمله اعتراض به انتشار نشریه خاتون، توهین عبدالرضا داوری به علامه مصباح یزدی، ارسال پیام تبریک با هزینه بیت المال برای سالروز تولد دکتر احمدینژاد و … موجب شد تا سایت خبری شبکه ایران، واکنش به این نهی از منکرهای رسانهای را با انتشار اتهاماتی علیه شخص اینجانب بروز دهد و در خبری با عنوان «اقدام قضایی موسسه ایران برای بازگرداندن بدهی 112 میلیون تومانی سردبیر رجانیوز به بیت المال + اسناد» و با استناد به اطلاعات مغلوط، به صورت ناجوانمردانه اتهام سوء استفاده از بیت المال و واریز 112 میلیون تومان از اموال موسسه ایران به حساب شخصی را به اینجانب نسبت دهد.
هر چند به دنبال پاسخ به این ادعای دروغ نبودم ولی اصرار بسیاری از دوستان موجب شد تا توضیحاتی را در این باره به قلم جاری کنم تا بخشی از شبهات پیش آمده در حاشیه این خبرسازی ناجوانمردانه روشن شود، هر چند که خداوند متعال را بزرگترین مدافع مومنین میدانم و شکی ندارم که خداوند در این معرکه از ظلمی که به اینجانب روا داشته شده آگاه است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که در بحبوحه فتنه 88 و پس از دستگیری برخی عوامل روزنامه ایران به اتهامات خاص امنیتی در استان اصفهان ، مدیران وقت موسسه ایران که تغییر در مدیریت روزنامه در این استان را ضروری میدیدند، به بنده پیشنهاد کردند تا سرپرستی این روزنامه در استان اصفهان را بر عهده بگیرم تا به این ترتیب امکان تغییر و تحول اساسی در سرپرستی این موسسه در استان اصفهان فراهم شود.
با وجود اینکه اینجانب به دلایل مختلف از پذیرش این مسئولیت استنکاف نموده بودم به دلیل اصرار مدیران محترم وقت موسسه ایران و استانداری استان اصفهان، پس از 5 ماه موافقت خود را با پذیرش سرپرستی موسسه ایران در استان اصفهان و صدور حکم سرپرستی به نام اینجانب در تاریخ 1/3/ 89 اعلام کردم.
از آنجا که سه حوزه «توزیع روزنامه ایران»، «اخذ آگهی» برای روزنامه و «تولید خبرهای استانی» ذیل سرپرستی موسسه در هر استان تعریف میشود، بدیهی بود که محاسابات مالی این سه حوزه نیز به نام سرپرست جدید در استان یعنی اینجانب در اسناد مالی موسسه ایران ثبت و ضبط شود که این اتفاق در تاریخ 15 /7/89 عملی شد و اسناد مالی به نام اینجانب منتقل شد و این در حالی بود که از سه حوزه فوقالذکر، فعالیت بنده تنها به حوزه خبر محدود میشد و با کمال تعجب حوزه آگهی در اختیار سرپرست سابق و حوزه توزیع روزنامه نیز در اختیار یکی از توزیع کنندگان نشریات در استان اصفهان قرار گرفته بود و در واقع بدهی و سود و زیان این افراد نیز در اسناد مالی موسسه ایران به نام سرپرست جدید یعنی اینجانب ثبت ضبط میشده است.
با اینحال بنده پس از گذشت تنها سه ماه از پذیرش مسئولیت و در اعتراض به اینکه این حوزهها، خصوصا حوزه آگهی به صورت متمرکز در اختیار اینجانب نبوده و تنها مسئولیت مالی آن به نامم ثبت میشود و به دلیل بسیاری از کارشکنیها در تاریخ 28 آذرماه 89 استعفای خود را تحویل مسئولین موسسه ایران دادم و این در حالی بود که در این ایام کوتاه نه تنها ثمره مادی از فعالیت خود ندیده بودم بلکه برای پیش برد برخی از امور موسسه در استان اصفهان نیز مجبور به استقراض شده بودم.
به هرحال پس از استعفای اینجانب و تا انتخاب سرپرست جدید برای موسسه ایران در استان اصفهان و تغییر اسناد ثبتی به نام وی یعنی در حدود یکسال و چند ماه بعد، همچنان این اسناد مالی به نام بنده در موسسه ثبت وضبط شده است و این در حالی بود که مسئولین موسسه شهرستانهای ایران به این موضوع واقف بودند و بارها اعلام کرده بودند که مبالغ ثبت شده در اسناد مالی موسسه، نه بدهی اینجانب که بدهی توزیع کننده روزنامه ایران در اصفهان بوده که به نام اینجانب ثبت و ضبط شده است، موضوعی که توزیعکننده مذکور نیز به آن معترف بوده و هست.
اینجانب نیز به جهت اعتمادی که به دوستان سابق خود در این مجموعه داشتم هرگز تصور نمیکردم این اسناد، روزی به صورت ناجوانمردانه به عنوان بدهی شخص بنده و سندی برای سوء استفاده مالی من در شبکه ایران که خود یکی از موسسین آن بوده و سالها برای آن زحمت کشیدهام تبدیل شود. این در حالی است که اسناد معتبر و پاراف مدیران وقت مبنی بر استعفای اینجانب سه ماه پس از تحویل مسئولیت موجود بوده و در مجامع قضایی برای اعاده حیثیت از خود ارائه خواهم کرد.
شبکه ایران در خبر خود به دروغ مدعی شده است که « نامبرده بعد از گذشت مدتی طولانی پس از اخذ مطالبات روزنامه از عوامل فروش و آگهی مبالغ را به حساب شخصی خود ریخته و علی رغم علم به اشکالات قانونی و شرعی تا پایان دوره مسئولیت خویش هیچ اقدامی برای عودت این مطالبات به موسسه نکرده است.» بنده به صراحت اعلام میکنم که حاضرم حساب شخصی مورد اشاره در خبر (حساب شماره 0106709243008 بانک ملی ایران) و یا هر حساب شخصی دیگری که از اینجانب وجود داشته و مد نظر است را در اختیار نویسندگان کم تجربه این خبر و یا هر رسانه مستقلی قرار دهم تا با بررسی منشا و میزان تمام مبالغ واریز شده به این حسابها و گردش مالی آنها مشخص شود که اساسا موجودی کل این حسابها که هیچ، آیا گردش مالی حسابهای شخصی اینجانب به اندازه مبلغ مورد ادعا در این خبرسازی دروغ بوده است یا خیر؟ و در مقابل از مسئولین موسسه ایران و دوستان دیگری که این روزها در نهاد ریاست جمهوری مشغول طراحی اینگونه حرکتهای رسانهای هستند نیز میخواهم که همین صراحت و شفافیت را درباره حسابهای شخصی خود داشته باشند « تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.»
شبکه ایران در خبر خود مدعی شده است «مدیریت فعلی روزنامه ایران نیز بارها با سردبیر سایت رجانیوز تماس داشته و برای عودت این مبلغ ضرب الاجل تعیین کرده است با این وجود از آنجایی که مدتی طولانی از آخرین اخطار روزنامه گذشته و سردبیر رجانیوز نیز به جز وعده های توخالی به مسئولین، کار دیگری انجام نداده است» و این در حالی است که نه تنها تماسی از سوی مدیریت فعلی روزنامه ایران با بنده صورت نگرفته است بلکه این بنده بودهام که بارها و در زمان مدیریت قبلی موسسه شهرستانهای ایران از این موسسه درخواست کردم اسناد مالی مرتبط با اینجانب را برای رسیدگی به بنده تحویل دهند که نه تنها از این اقدام خودداری به عمل آمد بلکه بنده تهدید به برخورد قضایی شدم. موضوعی که پیش از این نیز برای برخی از دوستانم که در دوره جدید مدیریت موسسه ایران از همکاری با این موسسه انصراف دادهاند پیش آمده است چنانکه موسسه ایران از ورود برخی از این دوستان که برای تسویه حساب مالی به دفتر روزنامه مراجعه کرده بودند نیز ممانعت به عمل آورده بود.
شبکه ایران در ادامه مدعی شده است «سردبیر سایت رجانیوز در پاسخ به درخواست های موسسه مبنی بر عودت دادن مطالبات روزنامه بارها گفته است: بنده از مسؤلین ستاد احمدی نژاد بودم و کاری به کار من نداشته باشید! وی با چنین توجیهاتی بارها و بارها برای خرید زمان تلاش کرده است تا شاید بدهی 112 میلیون تومانی وی به فراموشی سپرده شود!» بنده به هیچ وجه نفی نمیکنم که در حرکت افتخارآمیز سوم تیر جزء کوچکی از موثرین در شکل دهی به این حرکت بودهام و به این فعالیت افتخار کرده و افتخار خواهم کرد و این درحالی است که وفاداری به اخلاق و روحیه بسیجی ایجاب میکند که تلاشهای شبانه روزی برای پیروزی گفتمان سوم تیر در انتخابات 84 و 88 به مستمسکی برای نیل به اهداف دنیایی و مادی ما قرار نگیرد چرا که اگر قرار بر سوء استفاده و حتی استفاده از آن فعالیتها بود، قطعا امروز در جایگاه یکی از همان اشخاصی بودم که بصورت روزانه از نهاد ریاست جمهوری، خط و خطوط و تحلیلهای روزنامه ایران و شبکه ایران را ابلاغ میکنند.
و از سوی دیگر چنبره این روزهای سفلگان بر دستاورد عظیم جریان سوم تیر نیز موجب نخواهد شد تا از تلاشی که ما و دوستان هم نسل و همفکرمان برای حاکمیت دولت انقلابی نهم کردیم پشیمان شویم. آنچنان که شرایط این روزهای شبکه ایران، موجب نخواهد شد تا از تلاش شبانه روزی که برای تاسیس و معرفی این رسانه به جامعه خبری ایران کردیم سرخورده باشیم.
تلاشی که موسسه ایران برای هتک آبروی اینجانب و نسبت دادن اتهامات مالی به بنده در سطح افکار عمومی کرد را در کنار توهینها و فحاشی روزانه ضدانقلاب، اصحاب فتنه، ساکتین فتنه و حتی میرحسین موسوی در مناظره تاریخی با محمود احمدینژاد، ناشی از حرکت در مسیر مقدسی میدانیم که جز به عدالت و مولفههای اصلی گفتمان انقلاب اسلامی به شخص و گروهی وامدار نبوده و با هر جریان و شخصی که از این مسیر انقلاب اسلامی منحرف شود، به مقابله جدی و اعتقادی پرداخته است.
زمانی که پا در راه مقابله با جریان نفوذی در دولت انقلابی نهم گذاشتیم، پیش بینی این روزها و هزینه از آبروی خویش را نیز کرده بودیم. آبرو که هیچ، برای آنکه انقلاب به دست نا اهلان نیافتد، از جان خویش نیز گذشتهایم.
لازم به ذکر است که بنده حق پیگیری قضایی در باره این خبر سازی کذب را برای خود محفوظ دانسته و نسبت به اعاده حیثیت در دادگاه صالحه اقدام خواهم کرد.
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
و السلام علی من اتبع الهدی
علی نادری
سردبیر پایگاه اطلاع رسانی رجانیوز
انتهای پیام