راهحل سياسی يا راهحل سياستی؟ | یادداشت مسعود نیلی
«مسعود نیلی»، مشاور اقتصادی رییسجمهور در یادداشتی در روزنامهی اعتماد نوشت: «در ارزيابيهايي كه از سوي افراد و گروههاي مختلف از مشكلات كشور صورت ميگيرد، هركس در ذهن خود به تركيبي از دو دسته مساله سياسي، (اعم از داخلي و خارجي) و سياستي (شامل مسائل تخصصي در حوزههاي مختلف و در راس آنها ٦ ابر چالشِ تعيينكننده) ميپردازد و براي هر كدام وزنهايي قائل ميشود. برخي معتقدند مساله اصلي كشور سياسي است و تا در اين زمينه توفيقي حاصل نشود، راهحلهاي پيشنهادي در حوزههاي سياستي، پشت در اتاقهاي تصميمگيري ميمانند. در مقابل، برخي انتظار دارند كه فارغ از «هر وضعيتي»، مشكلات سياستي حل شوند و كشور در مسير شكوفايي قرار گيرد. مسائل سياسي، معمولا دشوارتر از نظر تصميمگيري، اما سادهتر از نظر درك هستند و برعكس، مسائل اصلي سياستي، هم به لحاظ درك پيچيدهترند هم به لحاظ تصميمگيري دشوارتر. در همه جاي دنيا، رسالت اصلي سياست، بازكردن راه و برداشتن موانع براي حركت رو به جلوي راحت و بسيار روانِ اقتصاد است. به عبارت ديگر، سياست جاده است و اقتصاد خودرو. جاده براي عبور خودرو ساخته ميشود نه براي متوقف كردن آن. اقتصاد حتي اگر در مسيرهاي بسيار هموار حاصل از رفتارهاي سياسي هم قرار گيرد، باز با مشكلات و نشيب و فرازهاي مختص به خود دست به گريبان خواهد بود، چه رسد به اينكه سياست هم، ساز مخالف بزند. سياست صريح و خشن است اما اقتصاد لطيف و زودرنج. سياست، معمولا مسيرهاي مختلف و متعدد ورود را باز ميكند تا اقتصاد بتواند انتخابهاي مختلف را امتحان كند. اما اگر به جاي ايفاي اين نقش، راه را محكم بسته و هيچ روزنهاي براي عبور باقي نگذاشته باشد، آنگاه از اقتصاد نميتوان انتظار معجزه داشت. راهحل سياسي براي ما در غالب موارد، تنها به مجموعهاي از بله يا خيرهاي البته بسيار تعيينكننده محدود ميشود. در مقابل، راهحلهاي سياستي نيازمند طراحيهاي پيچيده و بررسيهاي كارشناسي در خور ابعاد مشكلاتند.