استادیوم سیاست را بسازید
«محمد فاضلی»، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «استادیوم سیاست را بسازید» نوشت:
«ورزش خوبیهای بسیار دارد و یکی از ویژگیهای خوب آن، شفافیت نسبی است. مسابقات ورزشی – بالاخص فوتبال – پیش چشم دهها هزار نفر در ورزشگاه برگزار میشود و عملکرد هر بازیکنی حداکثر در یکی دو بازی آشکار میشود. بازیکنان و مربیان فوتبال یا والیبال و سایر ورزشهای پرتماشاچی حداکثر چند بازی فرصت دارند تا خودشان را نشان دهند و به تماشاچیان ثابت کنند لیاقت پولی را که میگیرند دارا هستند. کریستیانو رونالدو هم که باشد وقتی چند بازی خوب نباشد، تماشاچیان او را هو میکنند و فصل بعد مبلغ قراردادش تنزل مییابد.
شفافیت نسبی ورزش به این معناست که اغلب رقم قراردادهای بازیکنان اعلام میشود و حتی جزئیات مبالغ دستمزدشان و قراردادشان با اسپانسرها و شرکتهای تبلیغاتی مشخص است. طرفداران تیمها میتوانند قضاوت کنند آیا این بازیکن به اندازه پولی که دریافت میکند ارزش دارد یا ندارد. شفافیت نسبی ورزش باعث پیشرفت میشود. زیر ذرهبین تماشاچیان بودن، به تدریج بازیکنان ضعیف را از میدان به در میکند و مدیران باشگاهها برای حفظ بازیکنان خوب یا کنار گذاشتن بازیکنان بد تحت فشار قرار میگیرند.
فسادها و عدم شفافیتهایی در ورزش هست. برخی بازیکنان فرار مالیاتی دارند، پولهای نامشروع رد و بدل میشود، اما حتی بازیکنانی که چنین کارهایی انجام میدهند برای مدت زیادی نمیتوانند در صحنه باقی بمانند. استادیوم فوتبال جایی است که صدها هزار چشم میبینند؛ دهها هزار زبان سخن میگویند؛ و رسانههای ورزشی نیز با همه شائبههای حول و حوش آنها، خط قرمزهای زیادی ندارند. فوتبال عرصهای است که میتوان در آن نزدیک به دو دهه «برنامه نود» داشت و انتقادیترین سخنان را گفت و شنید، جزئیات کردار بازیکنان و مربیان را بارها با تصاویر عقب و جلو کرد، عملکرد داوران – این قضات زمین فوتبال – را موشکافی کرد؛ و چند ده میلیون انسان را به گفتوگویی همیشگی درباره عملکرد و کردار بازیگران صحنه ورزش کشاند.
ورزش استادیوم دارد. استادیوم استعارهای از زیر ذرهبین و فشار افکار عمومی بودن است. ورزش عرصه تن دادن به شفافیت نسبی و قضاوت عمومی است. کشوری که ظرفیتهای اولیه نظیر جمعیت کافی داشته باشد، تحت فشار این شفافیت و مطالبه افکار عمومی، در ورزش پیشرفت میکند. مردم هم از آن جهت که تیمها را از آن خودشان میدانند و در عرصه ورزش مشارکت دارند، قهرمانان خودشان را میسازند و به آنها لقب میدهند، با قهرمانان زندگی میکنند و حتی در زندگی آنها سرک میکشند و با آنها زندگی میکنند، حس خوبی دارند.
مشکل عرصه سیاست تا حدی آن است که استادیوم ندارد. بخش مهمی از سیاست و حکمرانی، در پستوها تعیین تکلیف میشود. سیاستی موفق است که استادیوم داشته باشد، رقم قراردادها و دستمزدهای بازیکنانش را مردم بدانند، مردم بتوانند بازیگرانش را با خیال راحت هو کنند، برنامه نود داشته باشد و هر هفته، بدون خط قرمز کردار بازیگر، داور، مربی و حتی توپجمعکنهای سیاست نیز از دید دوربینها مخفی نماند.
فوتبال و والیبال استادیوم دارند و امروز به جایی رسیدهاند که جلوی قدرتمندترین تیم جهان، مردانه میایستند. فوتبال و والیبال خط قرمزهای زیادی ندارند؛ و چشماندازشان روشن است. مردم حتی به دستمزدهای میلیاردی بازیکنان فوتبال که آنها را شایسته بدانند اعتراض نمیکنند، دوستشان دارند؛ اما در عرصه اقتصاد و سیاست، مردم استادیومی نمیبینند و حتی به دستمزدهای ده میلیونی بازیگران این عرصه نیز معترض میشوند.
ورزشکاران در استادیوم با بقیه مسابقه میدهند و توانمندیهایشان آزموده میشود. مردم در چند بازی میفهمند چه کسی بازی بلد است و چه کسی هیچ نیست؛ چهار سال یک بار جام جهانی است و ادعاها آزموده میشود. سیاست و اقتصاد اما استادیوم ندارند، مسابقه در این دو عرصه به اندازه فوتبال شفاف و آزمودن ادعاها دشوار است.
بهترین کاری که میشود انجام داد «ساختن استادیوم برای سیاست و اقتصاد» و شرکت در «جام جهانی اقتصاد و سیاست» برای آزمودن ادعاهاست. استادیوم برای اقتصاد و سیاست، و یک برنامه نود برای این دو عرصه، به همان اندازه شفاف و بدون خطوط قرمز، راه رشد ما را هموارتر خواهد ساخت.»
انتهای پیام
سیاستمدار را که نمیشود هو کرد ، میشود اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام !