حاصل ۲۰۱۸ در مقایسه با ۹۸ و ۲۰۰۶ و در امتداد ۲۰۱۴
/ پیشرفت تدریجی و امید روزافزون /
«سیاوش خوشدل» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی وضعیت تیم ملی ایران در جام جهانی 2018 روسیه نوشت:
این را چهار سال پیش، بعد از باخت برابر بوسنی نوشتهبودم: «خوب باختیم. میتوانیم از باخت ناراحت باشیم، نه ناامید و عصبانی. یادتان هست تیم نودوهشت را؟ باخت آبرومندانه به یوگسلاوی و برد تاریخی برابر آمریکا و تمام. بازی آخر با آلمان تفریح بود. میخواستیم ببینیم این کلینزمن که با زلزلهزدگان رودبار و منجیل همدردی کرده، چگونه در برابر ما بازی میکند. خداداد گفتهبود آلمانیها پیرند و میتوانیم ببریمشان؛ به حرفش میخندیدیم. کلینزمن گل زد و تور را چنان با وجد تکان داد که انگار قهرمان شدند. ناراحت شدیم. مسالهمان این تکان دادن تور شدهبود.
خلاصه این که بازی آخر، ما برای صعود نرفتیم. سرخوش بودیم.
دوهزاروشش هم که همان اوّل بسم الله به مکزیک باختیم و همان دوم به پرتغال باختیم و بازی آخر تشریفاتی بود.
امسال اوّلین باری بود که در بازی آخر به پاهای بچّه ها نگاه کردیم تا ببینیم نتیجه چه میشود. پاسهای بد حالمان را بد کرد و از گل خوردن ناراحت شدیم.
بچّهها بد بازی کردند و خوب باختند. منظور من از خوب باختن همین است. یعنی در یک بازی جدّی باختیم. یک فینال را باختیم. اینها نشانهی یک پیشرفت است. اگر این بار حضورمان در جام جهانی نیفتاد به هشت سال بعد، میتوانیم به حساب تداوم این پیشرفت بگذاریم.»
و حالا بعد از چهار سال ادامه میدهم؛
و حالا بعد از چهار سال، در قیاس با یادآوری خاطرات هر سه جام جهانی پیش باز هم پیشرفت بزرگی داشتهایم.
در قیاس با دوهزاروچهارده، به جای امید و انگیزهی صعود در روز آخر، تا ثانیهی آخر منتظر بودیم. آن هم در گروهی که قهرمان آفریقا، قهرمان اروپا و قهرمان جهان حضور داشتند. در گروهی که سه بازی مساوی شد و سه بازی یک-صفر و یکی از بردها سهم ما بود. ما تا ثانیهی آخر امید داشتیم که سهممان بیشتر شود.
در قیاس با دوهزاروشش، همین بس که با آن همه ستارهی نامی (دایی گلزن، مهدویکیای سریع با پاسهای استادانه، کریمی دریبلزن، هاشمیان تمامکننده، رحمان رضایی مستحکم، نکونام مسلّط، کعبی جسور و جنگنده و آندو و شجاعی جوان) در پایان روز دوم حذفمان قطعی شدهبود. نقطهی مهمّ تفاوت آن سال با امسال در پنالتی رونالدو بود. آن سال با شوت مهارنشدنی دکو یک-صفر عقب افتادهبودیم، بعد پنالتی اعلام شد. رونالدوی جوان و جویای نام بدون توپ طلا، پنالتی را گل کرد و تمام شد. این بار هم با یک شوت مهارناشدنی عقب افتادیم. پنالتی شد. رونالدو زد. رونالدوی بزرگ، رونالدوی آقای گل، رونالدوی رکوردار توپ طلا و خیلی رکوردهای دیگر. اینجا نقطهای بود که ما ماندیم. ماندیم و از باخت فرار کردیم. ماندیم و بهترین نتیجهی تاریخ جامهای جهانیمان را رقم زدیم و تا ثانیهی آخر امید داشتیم این نتیجه بهتر شود.
در قیاس با نودوهشت، بازی آخر به مصاف قهرمان دو سال قبل اروپا رفتیم. در سال نودوهشت گرفتن امتیاز از قهرمان اروپا برای ما معنا نداشت. ما با برد برابر آمریکا اشباع شدهبودیم. این بار برد برابر مراکش تشنگی ما را نکشتهبود. باخت برابر اسپانیا نیز امیدمان را. هر دو بازی امید بیشتر در وجودمان کاشتهبود. ما تا ثانیهی آخر تشنه و امیدوار بودیم.
و این تشنگی و امید با جام جهانی پایان نمیپذیرد. باید دودستی آن را چسبید. مثل دستهای بیرانوند.
انتهای پیام