آیتالله بهشتی: عاقبت تحمیل مسلمان بودن، طغیان مردم علیه این تحمیل است
بخشی از سخنان آیتالله دکتر بهشتی در مسجد اعظم قم خطاب به طلاب حوزهی علمیه در پی میآید:
«به طلاب و فضلای حوزه هم به دنبال این بحث یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آگاهانه و آزادانه خود را برمبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینه سازی کنید برای رشد اسلام ، ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، می خواهد خودسازی داشته باشد،خودش، خودش را بسازد، اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید، که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیل تان طغیان خواهند کرد.
انسان عاشق آزادی است ، می خواهد خودش به دست خود و با انتخاب خود، خود را بسازد،”اما شاکرا واما کفورا”؛ آنقدرتحمیل راه و عقیده بر انسان ها نامطلوب است که خدا به پیامبر اکرمش خطاب می کند. (پیغمبر اصرار داشت، پافشاری می کرد، زحمت می کشید، خودش را به رنج وتعب می انداخت که مردم را به راه خدا بیاورد) که ای پیغمبر کار تو هم حد دارد. (افی انت تکره الناس حتی یکونوا مومنین ) تو می خواهی مردم را وادار کنی، مجبور کنی که آنها مومن باشند؟ اینکه راه پیغمبر نیست.
توصیه من به طلاب عزیز وبه فضلای ارجمند این است که منادی حق باشید، دعوت کننده به حق باشید، آمر به معروف و ناهی از منکر با رعایت تمام معیارهای اسلامی اش باشید، اما مجبور کننده مردم در راه اسلام نباشید، چون آن مسلمانی ارزش دارد که از درون انسان ها و عشق انسان ها بجوشد و بشکفد. ندیدید مردم ما در این دوران پر ارزش انقلاب از خودشان چه خودجوشی وچه خود شکوفائی نشان دادند؟
بزرگ ترین اصل بعد از پیروزی یک انقلاب چیست؟ تداوم همان انقلاب است ،همین طور که مردم ما با آزادی به راه اسلام آمدند و رهبری عالی اسلامی ما را آزادانه پذیرفتند، بگذارید در تداوم انقلاب هم مردم آزادانه راه خدا وراه اسلام، راه حق وراه خیر و صفا و راه صدق را انتخاب کنند و ادامه دهند، این است سفارشم به طلاب وفضلای عزیز.»
منبع: روزنامهی اطلاعات، پنجشنبه، 15/12/1357، ش 15801 ، ص5)
سخنان این مصلح بزرگ چه قدر در هیاهوهای کرکننده ی بعضی ها از تریبون های امروزی، غریب می نمایاند! یادش به خیر! از هم لباس هایش پنجاه سال جلو تر بود.
اينها را ترور کردند که اين حرف ها را نزنند. اگر قرار بود که جامعه براساس همين چند جمله شهيد بهشتي ساخته و پرداخت شود که الان ايشان بودند.
در تعریف فعل اخلاقی داریم : عملی که آگاهانه از روی اختیار انجام شود و عقل یا شرع آن را بپذیرد .یعنی اگر اختیار را از فاعل عمل بگیریم آن عمل هرچیزی می تواند باشد حتی امر قدسی ولکن اخلاقی نیست .