و باز هم «خروج از حاکمیت»
«مصطفی رسته مقدم»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی دربارهی موضوع «خروج از حاکمیت» و «استعفای رییسجمهور روحانی» نوشت:
بیستم تیرماه 1381، عباس عبدی، در سرمقالهی روزنامه نوروز، نامهای سرگشاده با عنوان «استخوان لای زخم تا کی؟» منتشر کرد که به طرح «خروج از حاکمیت» معروف شد و مشاجرات و منازعات زیادی را در سطح روشنفکران سیاسی و کنشگران سیاسی آن زمان به راه انداخت و حتی همفکران عبدی نیز به آن واکنش نشان دادند.
عبدی در آن یادداشت، مبانی و نکات کلیدی طرح خروج از حاکمیت را به عنوان الگوی بدیل در سپهر سیاسی ایران، بدین گونه اعلام میکند:
1.«الزاماً رفتار منطقی و صرفاً براساس محاسبات انجام نمیدهند، بلکه تصمیم سیاسی عمدتاً ناظر به موازنهی قوای اجتماعی و سیاسی است و اگر نتوان این موازنه را برقرار کرد، مقام تصمیمگیر به نحو دیگری عمل خواهد کرد.»
2.بخشی از نیروهای سپهر سیاسی جامعه ایران که قدرتمند نیز هستند، حاضر به پذیرش پیام رای مردم نیستند و «چنان بر اسب قدرت سوارند که یارای مشاهدهی جوانب خود را ندارند.»
3.در مواجهه با این بخش سخت قدرت، نمیتوان همیشه با مدارا و اعتدال برخورد کرد و اوضاع در نهایت به جایی میرسد که یا باید به بدنهی اجتماعی رجوع کرد و بیپرده و صریح موانع عمل را با آنها در میان نهاد و یا برای آنکه حداقل تامین نیازهای اولیه و روزمرهی جامعه مختل نشود، عطای مسوولیت بیابزار را به لقایش بخشید و از هم نگسستن شیرازهی امور جامعه و حاکمیت، از آن خارج شد تا «فقدان یک نگاه و هدف مشترک از مسایل و راه حل آنها» بیش از این مشکلات عدیده برای مردم ایجاد نکند.
عبدی دلایلی هم برای این طرح خویش مطرح میکند و معتقد است با توجه به زمینگیر بودن قوه مقننه، وضعیت دستگاه قضا، بحرانی بودن سیاست خارجه و همچنین بیعملی و انفعال قوه مجریه به دلایل مختلف از جمله متناسب نبودن وظایف و اختیارات، سبب میشود طرح خروج از حاکمیت به عنوان یکی از راههای پیشرو مورد تامل قرار گیرد و هشدار میدهد، سیاست کجدار و مریز حاکم باعث میشود تا هر روز سرمایهی اجتماعیای که به امید اصلاح، تغییر و بهبود امور به عرصه آمدهاند، تحلیل روند و سرخورده شدن امید جامعه و ناامیدی از اصلاح، سبب طغیان خواهد شد.
شانزده سال پس از پیشنهاد عبدی، خبر میرسد که برخی از چهرههای نزدیک به دولت نیز با توجه به اوضاع و شرایط کشور پیشنهاد استعفای دولت را مطرح کردهاند. عجیب آنکه شرایط امروز ما طابق النعل بالنعل با آنچه عبدی نوشته است، مطابقت دارد. امروز هستهی سخت قدرت بیش از همیشه کمر همت به عقیم کردن اعتدال و از میان برداشتن اصلاحات کرده است. همچنین بر اساس شواهد و قرائن میتوان ادعا کرد که بخشی از نیروهای فعال در سپهر سیاسی کشور که از گرفتن رای از مردم ناامید شدهاند، سعی دارند با بیاثر کردن رای مردم، ایشان را از صندوق رای و تلاش مسالمتآمیز برای تغییر و بهبود امور سرخورده و نامید کنند.
متاسفانه رای آوردن جمهوری خواهان تندرو در آمریکا و خروج این کشور از برجام، سیاست خارجی را با بحران روبرو کرده است، در عرصهی منطقهای هم ایران بنا به دلایلی وارد منازعات مختلف از جمله کشمکشهای مذهبی با همسایههای پیرامون خویش شده است. در مجلس نیز همان تعداد تندورهای راه یافته به مجلس توانستهاند تا با تکیه بر تریبونهایی که در اختیار دارند و با اتکا به حمایتهای بیرونی، در تصمیمات سرنوشت سازی همچون پیوستن ایران به FATF، مجلس را زمینگیر کنند. در دولت نیز، تکنوکراتهای محافظهکار دست بالا را دارند و ابتکار عمل را از دست اصلاح طلبان گرفتهاند، به دلیل ملاحظات خاص خود، سعی بر آن دارند تا به حد نیاز و استانداردهای تحمیلی! از دولت حمایت کرده و با رییس جمهور همراهی کنند و در بسیاری از بزنگاهها، روحانی در دفاع از دولتش تنهاست.
از همهی اینها مهمتر اینکه با توجه به اوضاع کنونی، در شرایط تعلیق سیاست ورزی به سر میبریم. از یک طرف، طیفهای مختلف سیاسی کشور هیچ تفاهمی بر سر اَهَم مشکلات کشور و اولویت رسیدگی به آن ندارند، و از طرف دیگر عوامل مختلف پیدا و پنهان به طور کل امکان برنامهریزی را سلب کردهاند. دراین اوضاع و احوال، تمامی امور جاری و روزمرهی کشور، قربانی همین وضعیت میشود و زندگی روتین مردم با مشکلات عدیده مواجه میگردد. همچنین این وضعیت باعث میشود تا نه تنها دولت نتواند وظیفهی اصلی خود که همان نرمالیزه کردن اوضاع است را انجام دهد، بلکه هر تصمیم دیگری که بر اساس شرایط بگیرد، هزینهی اجرای آن از طرف هستهی سخت قدرت به شدت بالا رود.
در این شرایط البته حتی فکر کردن به خروج از حاکمیت ، ریسک بزرگی است. چه اینکه دولت روحانی به اندازهی دولت اصلاحات کاریزما، محبوبیت و پشتوانهی مردمی ندارد، اما به هر حال، نوبهی تصمیمی بزرگ است، آقای روحانی اگر میخواهد بتواند آبرومندانه دولت خویش را به پایان برساند، باید آمادهی مباهله با دولت در سایهای شود که پیام رای مردم را بر نمیتابد. پیش از این البته باید دست به اصلاح و پیرایش اساسی در کابینه بزند و مدیرانی را بگمارد که در دفاع از دولت لکنت نداشته باشند و به صراحت و با شفافیت جلوی آنان که با رای مردم مخالفند، بایستند و شجاعت اجرای سیاستهایی را داشته باشند که به ضرر بخشهایی خاص است. در غیر این صورت، با سیاست باری به هر جهت، نه تنها سرمایهی اجتماعی دولت از بین خواهد رفت بلکه مشکلاتی عدیده بر سر راه کلیت ساختار پیش خواهد آمد. راه میانهای نیست. یا باید با اتکا به سرمایهی اجتماعی به مقابله مشکلات رفت و یا راه حاکمیت یکدست را برای حل و فصل مشکلاتی که خودشان درست کردهاند، باز کرد.
انتهای پیام
اصلاح طلبان آمریکا گرا!، سالهاست از حاکمیت خارج شده اند.و بر آن شوریده اند!
استحاله طلبان ضمن لانه گزینی در بدنه حاکمیت، با ایفای نقش ستون پنجم، مطالبات دشمن را نمایندگی میکنند.
نظام اسلامی ما ادعای دموکراسی ندارد، اما دموکراتیک ترین نظام سیاسی در جهان است، که بر شورندگان برخود و حامیان داخلی دشمن اجازه زندگی انگلی! در ساختار سیاسی خود را میدهد و هزینه های آنرا میپردازد.
جریان مدعی اصلاح طلب همواره، از بی بصیرتی و بی سوادی مزمن رنج میبرد و عملا”قدرت تحلیل درست را از دست داده است. لذا انتظار فهم واقعیات از او نمیرود.
جریان
بنظر نمیرسد که از جناح مخالف دولت کسی به فکر خارج کردن دولت از صحنه سیاسی کشور باشد. عباس عبدی با همپالکی هایش بدنبال مظلوم نمایی از عملکرد دولت در عرصه های داخلی و خارجی و تنش آفرینی در سطح جامعه به نفع دولتی است که روز به روز در حال از دست دادن جایگاه اولیه اش در بین طرفدارانش میباشد. باید اذعان داشت که این تئوری ها در نزد ملت نخ نما شده است و دولت برای برون رفت از معضلات خود ساخته چاره ای جز ترمیم کابینه، رسیدگی به اقتصاد و معیشت مردم و در سطح سیاست خارجی برخورد عزتمندانه با موضوع برجام ندارد. لازم بذکر است بخش اعظمی از مخالفت گرایی مردم با روحانی در هل من مبارز طلبیدن های مکرر ایشان در ۶ سال گذشته ایشان دارد.
بهتر نیست به جای سرخر ” نظر تکراری است ” بخش نظرات را غیرفعال کنید ؟!