چهار برداشت از استیضاح فرجی دانا / امیرحسین ثابتی
به گزارش انصاف نیوز، امیرحسین ثابتی روزنامه نگار اصولگرا در وبلاگ خود نوشت:
سر انجام پس از کش و قوس های فراوان، وزیر علوم دولت یازدهم استیضاح شد. در این باره چند نکته وجود دارد:
1. مهم ترین دلیل استیضاح فرجی دانا، استفاده وی از عوامل موثر در فتنه سال 88 در دانشگاه ها بود؛ حضور افرادی مانند جعفر توفیقی، جعفر میلی منفرد، سعید سمنانیان و … در راس وزارتخانه از همان ابتدا حساسیست نمایندگان را بر انگیخته بود و زمانی که مجلس به این نتیجه رسید وزیر علوم قصد اصلاح این رویه را ندارد و در انتخاب روسای دانشگاه ها نیز بر ادامه این روند اصرار دارد، در دی ماه 92 طرح سوال از وزیر علوم را کلید زده و اولین کارت زرد را به وی نشان داد و بعد از چند ماه و عدم تغییر رویه در مدیریت این وزارتخانه؛ سرانجام او را استیضاح کرد.
این مساله به خوبی نشان می دهد برخلاف همه تبلیغات و تلاش هایی که چهره های موثر در فتنه 88 و حتی «ساکتین فتنه» انجام دادند تا این «معیار» به فراموشی سپرده شود، در عمل این اتفاق نیفتاده است و هم چنان با گذشت 5 سال از آن روزهای پر التهاب، اگر مستندی از عملکرد منفی کسی در آن ایام باقی مانده باشد، نمی تواند به راحتی در ساختار نظام «مدیریت» کند. اهمیت این مساله آنجایی دو چندان می شود که حتی فردی مثل فرجی دانا در روز استیضاح در دفاع از خودش چندین بار ضمن بکار گیری تعبیر «فتنه» صراحتا اعلام می کند از وزیر اطلاعات در این باره خواسته تا اگر کسی در فتنه نقش داشته به او اطلاع دهد: «به آقای علوی گفتم اگر در حوزه ستاد یا دانشگاه ها موردی از انتصاب فتنه گران هست اطلاع دهید.»
این موضوع در واقع بیش از هر چیز حاکی از «هژمونی گفتمان» یک نظام سیاسی است که افرادی که تا چند سال قبل اعتقادی به بکار بردن تعبیر «فتنه» نداشتند، حالا نه پشت میله های زندان بلکه در برابر افکار عمومی و کاملا به اختیار خودشان با بکارگیری این تعابیر، با جریان های افراطی و ساختارشکن حتی به ظاهر هم که شده مرزبندی می کنند؛ چنانچه همین جریان سال 88 معتقد به «تقلب در انتخابات» و شعار «نه غزه، نه لبنان» بود اما در سال 92 در انتخابات شرکت کرد و سال 93 تلاش می کرد از دیگر جریان های سیاسی در دفاع از «غزه و فلسطین» سبقت بگیرد. هژمونی گفتمان یک نظام سیاسی همان قدرت برتر آن است که باعث شده طی سی و شش سال گذشته بعد از انقلاب هیچ تهدید و فشاری نتواند بر اصول و مبانی آن خدشه وارد سازد.
2. تا چند روز قبل از روز استیضاح، رسانه های زنجیره ای داخلی و خارجی همسو با دولت یازدهم با تمرکز بر تعبیر «3000 بورسیه غیر قانونی» تلاش داشتند تا ضمن تهدید مجلس، از این مساله به عنوان نقطه قوت فرجی دانا در روز رای اعتماد نام ببرند و اساسا رقیب را از طرح استیضاح وی منصرف کنند اما تاکید استیضاح کنندگان بر جوانب مختلف عملکرد پرحاشیه فرجی دانا و همچنین تاکید آنها بر این دروغ بزرگ؛ نه تنها مانع برگزار نشدن استیضاح نشد بلکه در عمل وزیر علوم و حامیانش را از این منظر به سمت «انفعال» سوق داد.
علت این امر نیز واضح بود، زیرا از اساس طرح موضوع سه هزار بورسیه غیرقانونی با واقعیت همخوانی نداشت. هیچ کس با این گزاره که «اگر کسی غیرقانونی بورسیه شده است با او برخورد قانونی شود» مشکلی نداشت اما اگر واقعا به گفته مقامات وزارت علوم تمام بورسیه شدگان دولت قبل باید با چوب «غیرقانونی» بودن رانده می شدند، پس تکلیف فرزندان و نزدیکان درجه یک برخی از معاونان خود آقای فرجی دانا و دیگر اعضای کابینه دولت یازدهم چه می شد که در این لیست نامشان به چشم می خورد؟
آیا آن ها هم غیر قانونی بورسیه شده بودند؟ در اینجا یک تناقض آشکار میان ادعای اولیه مسئولان وزارت علوم و برخی واقعیات پدید آمد که همین مساله منجر به «انفعال» رسانه ای آنها شد؛ و این مشکل فقط در وزارت علوم دولت یازدهم دیده نمی شود بلکه این موضوع بیشتر به عنوان یک معضل هویتی برای دولت روحانی تبدیل شده است که در خیلی مواقع ادعای مبارزه با یک روند مذموم را دارد اما گزاره های عینی؛ آن مساله را تایید نمی کند.
مساله ای که در وزارت نفت دولت یازدهم نیز دیده می شود و در حالی بیژن زنگنه مدعی مبارزه با فساد، رانت و به اصطلاح خودش «بخور بخور» های دوره قبل شده؛ هم اینک سوال بزرگی به نام پرونده «کرسنت» افکار عمومی را به خود مشغول کرده و بخش زیادی از مردم نمی توانند با وجود برخی سوالات و ابهامات، ادعای فساد ستیزی و قهرمان نمایی برخی مسئولان را باور کنند. لذا این مساله فارغ از مصادیقش؛ چه در وزارت علوم و چه در وزارت نفت و چه در هر وزارتخانه دیگر؛ شبیه به یک معضل هویتی برای دولت یازدهم شده که با گذشت هر روز، بیشتر خودش را نشان می دهد.
این موضوعی است که پیش از این رهبر انقلاب در خرداد سال 83 در دیدار با نمایندگان مجلس هفتم به آن اشاره کرده بودند: «با دستمال کثیف نمی شود شیشه را تمیز کرد بنابراین باید در درجه اول مراقب باشید که به هیچ وجه (خودتان) به فساد آلوده نشوید.»
3. عدم حضور رییس جمهور در روز استیضاح وزیر علوم نکته مهم دیگری است که نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد. موضوعی که بازتاب منفی قابل توجهی در میان اصلاح طلبان و حامیان دولت داشته است و آنها می پرسند چرا روحانی به هر علت راضی به حضور در مجلس و دفاع از فرجی دانا نشد؟ بویژه آنکه کافی بود تا تنها 10 نماینده به جای رای مثبت به استیضاح، رای منفی بدهند تا همچنان رضا فرجی دانا عنوان وزیر علوم را یدک بکشد.
اما به نظر می رسد رییس جمهور چندان هم از این اتفاق ناراضی نبوده است. شاید علت این مساله این باشد که رییس جمهور نیز ترجیح می داد وزارت علوم دیگر سهمیه طیف «مشارکت» نباشد اما این هزینه باید به پای مجلس نوشته می شد؛ ضمن اینکه از این به بعد روحانی می تواند خیلی راحت با استناد به استیضاح یکی از وزرایش در آستانه یک سالگی دولت، از افراد و جریان هایی که «نمی گذارند» دولت کارش را انجام دهد سخن بگوید و در واقع برای این موضوع در بلند مدت «سرمایه گذاری» شده باشد.
لذا چه بهتر که از این به بعد می توان در واکنش به برخی از وعده های تحقق نیافته اقتصادی و معیشتی مردم، از «سنگ اندازان» در برابر دولت سخن گفت و این ادعا در بدنه سیاسی دولت نیز بیشتر مورد قبول است! در برابر آنهایی که هر از چندگاهی نعره «رفع حصر» بر سر رییس جمهور می کشند شاید بهتر بتوان توجیه کرد که اینها «نمی گذارند» حتی در دانشگاه و یک وزارتخانه هم کارهایمان را انجام دهیم، چه رسد به تحقق وعده های بزرگ تر!
ضمن آنکه این استیضاح تا روز انتخابات مجلس دهم بارها و بارها مورد استناد خواهد بود برای اثبات این گزاره که مجلس آینده باید «همسو» با دولت باشد؛ مجلسی که استیضاح نکند، از وزرا سوال نکند و به تایید دولت یازدهم بپردازد.
4. اما اتفاقات روز چهارشنبه مجلس، فقط استیضاح وزیر علوم نبود بلکه نمادی از «بازسازی منتقدان» دولت و «افت حامیان» آن در مجلس بود. بویژه آنکه حتی با نظر مثبت لاریجانی رییس مجلس و رییس فراکسیون رهروان که بنا بر آمار، این فراکسیون اکثریت مجلس را تشکیل می دهند، باز هم فرجی دانا نتوانست در سمت خود ابقا شود و بخش موثری از آرای مربوط به استیضاح وزیر سابق علوم را اعضای این فراکسیون تشکیل دادند.
همچنین سخنرانی نیمی از مخالفان وزیر علوم را اعضای این فراکسیون (جعفری، نقوی حسینی، غضنفر آبادی و آصفری) تشکیل دادند تا مشخص شود این فراکسیون دیگر یکپارچگی گذشته خود را ندارد و بخشی از اعضای آن به منتقدان اصلی دولت در مجلس گرایش بیشتری پیدا کرده اند. این مساله در کنار کاهش آرای لاریجانی در انتخابات خردادماه سال جاری برای ریاست مجلس در مقایسه با سالهای گذشته یک معنا بیشتر ندارد و آن اینکه آرایش سیاسی نمایندگان مجلس نهم به نسبت سال ابتدایی کار خود، دچار تغییرات معناداری شده است.
ضمن اینکه این مساله جدای از نشان دادن «فراجناحی» بودن موضوع استیضاح وزیر علوم در میان اصولگرایان، برای برخی دیگر از اعضای کابینه دولت یازدهم نیز معنادار است و شاید این روزها علی جنتی، بیژن زنگنه و عباس آخوندی بیش از دیگران احساس کنند که آینده فرجی دانا در انتظار آنهاست؛ به بیان دیگر یک سال و نیم پیش رو، سال کم تحرکی برای دولت و مجلس نخواهد بود و بهتر است تا دیگر وزرای کابینه ریسک مطرح شدن استیضاح خود را تا اسفند 1394 نپذیرند؛ چرا که اصولگرایان منتقد دولت فراتر از جبهه پایداری بعد از یک سال از روی کار آمدن دولت یازدهم در سطح مناسبی خود را «بازسازی» کرده اند و البته تلاش می کنند تا از قبل اتفاقاتی مانند روز استیضاح؛ به یک «وحدت گفتمانی» برای انتخابات مجلس دهم برسند نه آنکه تجربه های شکست خورده ای ائتلاف، مانند 7+8 را بار دیگر تکرار کنند.
انتهای پیام