خرید تور تابستان

نگرانی از نوعی آشفتگی در «جنبش اصلاحات»

محمد کیانوش راد، نماینده‌ی اصلاح طلب مجلس ششم گفت: بخشی از بدنه‌ی اصلاح طلبان در پی بده‌بستان و معامله‌گری و لابی برای ثروت و قدرت‌اند و مردم و جوانان اینها را می‌بینند و از سویی بخشی از بدنه رادیکال‌تر از رهبران خود شده‌اند و نتیجه‌ی این وضعیت، نوعی آشفتگی در آن چیزی است که قبلاً بنام جنبش اصلاحات از آن نام برده می‌شد.

به گزارش انصاف نیوز، برگزیده‌ای از سخنان آقای کیانوش راد با عنوان «چیستی و چرایی گفتمان اصلاحات» که روز پنچشنبه ۲۱ تیرماه در دفتر حزب اتحاد ایراد شده در پی می‌آید:

اصلاحات سابقه‌ای دویست ساله دارد. باید آن آرمان‌ها را بازخوانی کرد. هنوز جامعه ما درگیر همان مساله یک کلمه است، قانون و اجرای آن، حکومت مطلقه و مشروط کردن آن.

خاتمی در دوم خرداد محصول جنبش اجتماعی مردم ایران بود و نه خالق آن.

اصلاح طلبی را باید عرفی – قانونی تعریف کرد تا امکان بسط مصداقی و جذب حداکثری و افزایش مداوم بهبود و کارامدی سیستم اجتماعی و سیاسی جامعه‌ی ایران را داشته باشد.

اصلاح طلبی را نباید تقلیل گرایانه تعریف کرد، اما می‌توان در انتخاب اولویت‌ها برای اجرا، از جای تا جای دیگر تقلیل گرایانه اولویت بندی کرد. می‌توان در جایی ابتدا به رشد اقتصادی یا دموکراسی، یا برابری، یا استقلال یا … پرداخت. می‌توان در حکومتی اندک سالار هم مثل کره جنوبی، ژاپن، هنگ کنگ، سنگاپور و … در مراحل اولیه و بدون دموکراسی هم به رشد و شکوفایی اقتصادی دست یافت و لزوماً دموکراسی به رشد اقتصادی ختم نمی‌شود. دموکراسی یکی از ابعاد توسعه است.

اصلاحات از بالا هم آنگونه که برینگتین مور در «ریشه‌های اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی» می‌گوید قابل اجراست. پس باید ببینیم در ایران کدام متغیر یا متغیرها را به عنوان متغیر آغازین باید مبنا قرار دهیم.

روش سیاسی اصلاح طلبان ایران نیز از جریانات جهانی تأثیر می‌پذیرد. زمانی که مارکسیست‌ها در جهان به این نتیجه رسیدند که نظام سرمایه داری را نمی‌توان نابود کرد، به فکر فعالیت در درون سیستم و یا در انتظار بهره‌گیری از شکاف‌های درون سیستم، و … روش‌های اصلاح طلبانه روی آوردند. در نتیجه با به بن بست رسیدن اندیشه‌ی انقلاب، روش‌های مسالمت آمیز، تدریجی، متکی به خواست مردم در دستور کار قرار گرفت.

اصلاح طلبی به عنوان روش مورد تاکید ماست. در این رابطه مهم استفاده از سازوکارهای مسالمت آمیز و غیر خشونتی، در فعالیت‌های سیاسی است. از نظر مرامی امروز اصلاح طلب لیبرال، سوسیال، مختلط، مارکسیت، خط امامی، و …. وجود دارد.

اشتراک در روش‌های اصلاح طلبانه، با حفظ هویت‌های مرامی -حزبی هر گروه و با پذیرش اصل حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش با ابزار انتخابات آزاد و عادلانه بهترین دستاورد را برای جامعه‌ی ما خواهد داشت. جبهه‌ی اصلاح طلبان از این نظر باید کثرت‌گراتر و فراگیرتر شود.

حاکمیت در دوم خرداد اگر می‌دانست خاتمی رأی می‌آورد، اجازه‌ی شرکت به او را نمی‌داد، اما این را هم باید گفت که حاکمیت در دوم خرداد تنها به جناح چپ خط امامی اجازه‌ی ورود به انتخابات را داد و خط امامی‌ها بخوبی و تا حد زیادی شعارهایشان را با خواست مردم تطبیق دادند و مردم هم به آنها اعتماد کردند و یا راهی بهتر از انتخاب خاتمی نیافتند.

برخی اصلاح طلبان گاهی به این دلیل متوهم و مغرور می‌شوند و فکر می‌کنند آنها خالق ِ اصلاحات و در نتیجه مردم در هر زمان باید از آنها تبعیت کنند.

اصلاحاتِ پانگلوسی یعنی در هر وضعی به مردم بگوییم بهتر از این کاری نمی‌توان کرد و باید در هر شرایطی باز هم روش‌های قبلی را دنبال کنیم. ولتر در کتاب کاندید به بهترین وصفی سادگی کاندید و خوش بینی مفرط و خوش خیالی استادش پانگلوس را بیان می‌کند. برخی گاه چنان سخن می‌گویند که توجیهات پانگلوسی را به یاد می‌آورد.

اصلاحات از نظر تبار شناسی به سید جمال اسد آبادی و میرزا ملکم خان برمی‌گردد. تاریخ مشروطه و اندیشمندان این دوره باید دوباره مورد بازخوانی قرار گیرد. بازخوانی نه برای تفنن، بلکه برای اینکه بدانیم امروز پس از نزدیک به دویست سال در کجای اصلاحات قرار گرفته‌ایم.

حکومت امری عرفی – قانونی است و با توجه به تحولات فکری اجتماعی باید به دنبال اصلاحات عرفی – قانونی بود.

هر گفتمانی یک اندیشه‌ی محوری دارد، اندیشه‌ی محوری اصلاحات هم دموکراسی و حقوق بشر است.

امروز با حکومت فقها روبرو هستیم، و جمهوری واقعی و به معنای «حق تعیین سرنوشت ملت به دست خودشان» در معرض آسیب دیدگی است.

انقلاب اسلامی حرکتی اصلاح طلبانه بود اما معتقدم از مسیر خود خارج شد و مردم در دوم خرداد مجدداً عزم و خواسته‌ی خویش را اعلام کردند. هرچه مردم بیشتر امید بستند، بیشتر ناامید شدند. نا امیدی مردم، نا امیدی از اصلاح طلبان است.

میلتون فریدمن در توصیفِ جنبش‌های جدید اجتماعی سیاسی، می‌گوید دوره‌ی انقلاب و اصلاح و دوره‌ی اتکا و امید پایان یافته و اکنون شاهد الگوی‌های تازه‌ای از اعتراض هستیم. حوادث دی ماه ۹۶ زنگ خطری را به صدا درآورد. نگوییم مگر چند نفر بودند؟ اگر امکان تجمع و راهپیمایی آزاد و بدون خطر در تهران صادر شود آنوقت می‌توان قضاوت کرد.

همین وضعیت جدید را جولین بارنز در رمان «درک یک پایان» به گونه‌ای دیگر به تصویر می‌کشد، بارنز می‌کوید: «ما طرفدار شایسته سالاری بودیم، و آشوب‌گر، نظام‌های سیاسی و اجتماعی همه به چشم ما فاسد می‌آمدند، ولی جایگزینی برای آن‌ها نمی‌دیدیم مگر آشفتگی لذت طلبانه».

این وضعیتی است که احتمالاً در آینده در آن قرار خواهیم گرفت. نا امیدی از دو جریان عمده‌ی سیاسی کشور!

رابطه‌ی رهبران جنبش اصلاحی با بدنه‌ی جنبش مهم است. امروز برخی از رهبران جنبش به دلایل و علل چندی از اصلاح طلبی ناب به اعتدال و از اعتدال به محافظه کار روی آورده‌اند.

از سوی دیگر بخشی از بدنه‌ی اصلاح طلبان در پی بده بستان و معامله گری و لابی برای ثروت و قدرت‌اند و مردم و جوانان اینها را می‌بینند و از سویی بخشی از بدنه رادیکال‌تر از رهبران خود شده‌اند و نتیجه‌ی این وضعیت، نوعی آشفتگی در آن چیزی است که قبلاً بنام جنبش اصلاحات از آن نام برده می‌شد.

بازخوانی مجدد اندیشه‌ی اصلاح گران دوره‌ی مشروطه و پیش از آن، نگاه جدیدی از ما خواهد داد. نگاهی که برای امروز و فردای اصلاحات و اصلاح طلبان مفید خواهد بود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. اصلاح طلبان فعلی مخصوصا رده بالای اصلاحات اگر دنبال قدرت و ثروت هم نباشند حاضر به هزینه دادن هم نیستند واین ترسو بودن و ایمان نداشتن به اصلاحات خسارات زیادی به مردم مصلح وارد کرد اگر فقط مانند امرا اصلاحات دنبال کاستیهای کوچک باشی وجز خرده گرفتن کاری نکنی سرنوشتمان میشه التماس به ارکان قدرت که ما هم ادمیم وحق حیات داریم مثل دادگاه ۸۸ . چرا اصلاح طلبان قادر به خلق دوم خرداد دیگری نمیشوند بخاط بده بستانهاست و دلیل دیگری ندارد وشاید نازلتر بخاطر صندلی چوبین مجلس یا معاونت ظاهری رییس جمهور بیدست و بی پا

  2. سرنوشت موسوی و کروبی درس عبرتی شده است برای اصلاح طلبان ، بیجهت نیست که این تابلو تاکنون بالا نکهداشته شده است !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا