چرا مصرف کنندگان گل اعتیادشان را انکارمیکنند؟
«زهرا منصوری»، خبرنگار انصاف نیوز: وقتی با دانشجویانی که تجربهی مصرف گل را داشتهاند، صحبت میکنی شاید در بیشتر آنها این اطمینانخاطر را مشاهده کنی که گل در صورت استفادهی نامنظم اعتیادآور نیست؛ گویا آنها اعتیاد روانی به گل یا هر مادهی مخدر-محرکی را نادیده گرفتهاند و فقط جنبهی جسمانی آن را در نظر دارند.
طبق آخرین آمار 14/7 درصد ازدانشجویان گل مصرف میکنند. بهشکلی که میتوان ادعا کرد مصرف این ماده برای برخی دانشجویان بسیار روتین شده است؛ حتی میزان مصرف این ماده دربین دانشجویان خوابگاهی هم قابل توجه است.
اما پرسشی که اکنون مطرح میشود این است که چرا دانشجوها و بویژه دانشجوهای بهترین دانشگاههای کشور، با بهترین رتبهها به سمت مصرف این ماده میروند؟
چند نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که گل یا مشتقات دیگر ماریجوانا را تجربه کردهاند، و یکی از اساتید جامعهشناسی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتوگویی با خبرنگار انصاف نیوز، به برخی سوالات پاسخ دادهاند که در پی میآید:
خبرنگار انصاف نیوز: چرا گل؟
«-حالم خوب بشه!
-گاهی میزنیم، دورهم با دوستامون نشستیم، استفاده میکنیم، که حالمون خوب شه!
-راستش چون اعتیاد نمیاره، حالمونم خوب می کنه چرا که نه؟!»
پاسخ اغلب مصرف کنندگان یکسان بود، فقط واژههایی که به کار میبردند، با یکدیگر تفاوت داشت اما یک معنی را میرساند، همگی آنها در جستجوی حال خوب، با فرض اینکه این مادهی مخدر اعتیادآور نیست، حداقل ماهی یکی-دو بار از آن استفاده میکنند.
یکی ازآنها که حدود یکسال مصرفکننده بود، گفت: «یک سال قبل از اینکه بیام دانشگاه شروع کردم؛ سرکوچمون می فروختند، منم دربارهاش شنیده بودم، رفتم خریدم و کشیدم.»
یکی دیگر ازدانشجویان میگفت: «اگر کنترل شده مصرف کنی اعتیاد نمیاره، من خیلی نامنظم میکشم. اما خب توهمش بالاس، مثلاً به درخت رو به رو خیره میشی و به این فکر میکنی که چطوری کاشته شده شاید اونی که اونو کاشته جاسوس بوده و شنود اونجا کار گذاشته باشه و…»
او ادامه داد: «وقتی میزنی تمرکزت بالا میره؛ حتی ممکنه یک نظریه از خودت مطرح کنی، مثلاً من یک بار زمانی که زده بودم کتاب سرمایهی مارکس رو کلاً توضیح دادم، یک بار دیگه که مصرف کرده بودم با مشت و لگد به دیوار میکوبیدم، اصلاً حالیم نبود دارم چیکار میکنم، کلا تاثیرش روی من زیاده.»
در چهره و لحنش نه حالتی از پشیمانی دیده میشد نه سرخوشی، دوست داشتم بدانم حس واقعیاش چیست، به همین دلیل از او پرسیدم:
اگر زمان به گذشته برگرده، دوباره از مواد فروش سرکوچه گل میخری؟
-آره
این پاسخ «آره» بین اکثر آنها مشترک بود اما درجاهایی هم با یکدیگر اختلاف نظر داشتند؛ مثلاً یکی از دانشجویان میگفت : «مصرف گل هیچ تأثیری توی زندگی و روابطم نذاشته، اگه یک روز متوجه بشم داره به زندگیم آسیب میرسونه کنارش میذارم اما فعلاً که قصد ترک ندارم چون اصلاً اعتیاد آور نیست.»
اما یکی از دانشجویان جامعه شناسی نظر متفاوتی داشت و میگفت: «معلومه که تأثیر میذاره و زندگی رو از حالت طبیعی خارج میکنه، مثلاً من گوشهگیر و کم حرف شدم و خوابهای عجیب و غریب میبینم، دیگه مثل قبل نیستم، دیگه مثل قبل نمیشی.»
اما سوال دیگری که در ذهنها نقش می بندد این است که، مصرف این ماده چه حس و حالی به آنها میدهد که طرفدارهای زیادی دارد، و چرا بعد از تریاک دومین مادهی مصرفی شناخته شده است.
وقتی گل مصرف میکنی چه حسی داری؟
-«زمان کند میشه یه جورایی کش میاد، مثل پنیر پیتزا، مثلاً یک مسیر یک دقیقهای انگارکه یک ساعت طول می کشه»
محیط زندگی ، تو رو به این سمت سوق داده؟
-«نه من تو یک خوانوادهی سنتی بزرگ شدم که اهل این چیزا نبودن، قبل از اینکه وارد دانشگاه بشم خودم سمتش رفتم اما خب از وقتی که دانشگاه قبول شدم یه جورایی دسترسی بهش راحتتر شده و شاید بی تأثیر نبوده؛ مثلاً وقتی با بچهها دورهم جمع شدیم از بیکاری گل میکشیم البته میگم بیکاری ممکنه اون موقع کلی درس داشته باشیم اما چون اون کاری که دوست داریم نمیتونیم انجام بدیم، گل میزنیم. اما اصلاً چیز عجیبی نیست مثلاً یکی هر روز چیپس میخوره و کلی برای بدنش ضرر داره، اینم خیلی عادیه.»
اما یکی دیگر از دانشجویان مصرف گل را اینچنین توصیف می کرد: «وقتی میزنی میخندی خیلی میخندی؛ میخندی زمان کند میشه، کش میاد و تمرکزت زیاد میشه؛ اما یواشیواش فراموشکار میشی گوشهگیر میشی خوابهای عجیب میبینی، اشتباه صحبت میکنی، یه جورایی مثل مستی…»
انصاف نیوز با سید حسن حسینی استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در این باره گفت و گویی کرده است که در پی میآید:
در دنیای صنعتی یکی از وجوه مواد مخدر درآمد ناشی از آنها است
سید حسن حسینی با بیان اینکه اگر جوانهای امروزی به سمت و سوی مصرف ماری جوانا سوق داده میشوند، در واقع یکی ازپیامدهای جهان صنعتی است، گفـت: مصرف مواد در دورههای بعد از نوجوانی رواج پیدا میکند، و در دنیای صنعتی و پساصنعتی رواج داده شده است.
نکتهی دیگری که وجود دارد این است که در این دنیای صنعتی و یا دنیای صنعتی تجاری شده، یکی از وجوه مواد مخدر مبادلات تجاری و درآمد ناشی از این مواد است. و از جنگ جهانی دوم به بعد ما با تولیدات صنعتی که روان گردان شناخته میشوند مواجه شدهایم. اگر دقت کنید، متوجه خواهید شد یکی از ویژگ های جهان صنعتی گستردگی شهرها است، و در اینجا با سیستمهایی مواجه میشویم که نظم اجتماعی نام دارد، چگونه رانندگی کنیم؟ چگونه درس بخوانیم؟ و همه این برنامه ریزیها از انسان موجودی تک ساحتی به وجود میآورد که دچار شهرزدگی میشوند.
این استاد دانشگاه در ادامه به خبرنگار انصاف نیوز گفت: یکی از علل روی آوردن جوانها به آن، گذران فراغت است؛ در مرحلهی گذران فراغت گروههای همسال خود را انتخاب میکنند، و دورهم جمع میشوند و اگر بین آنها کسانی باشند که گرایش به مصرف گل داشته باشند، آنها نیز ممکن است به این عمل روی بیاورند. مثلا ممکن است جوانی قرص مصرف کند و بعد به سمت مصرف گل سوق پیدا کند، البته همهی اینها به وضعیت اقتصادی مصرف کننده برمیگردد؛ یعنی اینکه چه مادهای را چه کسانی و چه گروههایی مصرف میکنند به طبقهی اقتصادی آنها مربوط میشود.
او ادامه داد: محیط زندگی نیز تاثیرگذار است مثلا اگر روستاییان را در نظر بگیرید، مواد مصرفی آنها بیشتر تریاک است، در شهرها چهرهی متفاوتی ازاعتیاد وجود دارد، اما از آنجایی که روستاهای ما چهره و سبک شهری گرفتهاند، مصرف گل و شیشه در بین روستاییها نیز رواج یافته است؛ همچنین در بین افراد معتاد مشاهده میکنیم که کسانی چندین بار ترک کردهاند اما دوباره به سمت مصرف مواد بازگشتهاند، علت این است که وقتی روزانه مواد مصرف میکنند آن شور و شعف کم میشود و در واقع برای سلولهای بدن عادی میشود و این باعث میشود حجم مواد مصرفی آنها افزایش پیدا کند.
سید حسن حسینی میگوید: شرایط و زمینههای اجتماعی که منجر شده است که فرد به مصرف مواد روی بیاورد نیز مهم است؛ اینکه میگویند حشیش، ماریجوانا اعتیاد نمیآورند درست نیست، چون مصرف مواد یک واکنشی در بدن ما دارد که بدن را از حالت طبیعی خارج میکند و یا مثلا فردی را در نظر بگیرید که رابطهی عاطفی خوبی نداشته است یا شکست عاطفی خورده است ممکن است به سوی مصرف گل کشیده شود، و یا اگر دقت کرده باشید بعضی از کسانی که کارهای سخت جسمانی میکنند، برای مقابله با سختی کار و بیخوابی تریاک مصرف میکنند. دفعههای اولی که مصرف میکنند اوضاع خوب است اما به تدریج جسم آنها تحلیل میرود و باعث میشود به مواد بیشتری روی بیاورند و نه میتوانند ترک کنند و نه میتوانند ماده را کم کنند.
او گفت: اما جوانی را در نظربگیرید که نه بیخوابی شبانه دارد و فشارکاری و جسمی نیز متحمل نمیشود و صرفا به دلیل لذت به سمت مصرف گل میرود، مثلا در یک جمع و یا مهمانی مواد مصرف میکند و به نوعی عادت است؛ مثلا اگر در آن مهمانیها مصرف نکند دیگر نمیتواند بخندد و یا شاد باشد و از لحاظ روانی به آن ماده اعتیاد آورده است.
اعتیاد یک پدیدهی جسمانِی، روانی و اجتماعی است و هر سه عامل را باید بررسی کرد، و نکتهی دیگر این است که محیط خوانواگی نیز تاثیرگذار است. مثلا اینکه فرزندان خود را صاحب عقل بدانند و وارد اجتماع کنند و از همان کودکی دربارهی موضوعهایی که متناسب سن آنها است با آنها وارد گفتوگو شوند و برای آنها مسایل را توضیح دهند، خانواده نباید نقشی عامرانه و جبارانه داشته باشد.
این استاد دانشگاه تهران در پایان اضافه کرد: بحث دیگرمسالهی آزاد سازی ماریجوانا است؛ مثلا در این زمینه هلند تجربهی موفقی بوده است و توانسته است یک سری ازپیامدهای آسیبهای اعتیاد را کاهش دهد، زیرا اعتیاد یک مشکل اجتماعی است که مشکلهای اجتماعی دیگری را نیز در پی دارد؛ تقریبا هر جوانی به طور تصادفی در نوجوانی یک بار، دوبار و یا پنج بار ممکن است گل مصرف کند، اما نمیتوان آن را محکوم کرد و به آنها برچسب معتاد بودن زد، یا به اصطلاح به آنها برچسب اجتماعی زد؛ در واقع کسی که چند بار یک مواد را مصرف میکند نباید به او را معتاد بنامیم. مثلا کسی را میبینیم که سیگار میکشد و میگوییم «به به تو هم سیگاری شدهای»؛ درواقع او را غیر مستقیم تشویق کردهایم و این کار نادرست است.
انتهای پیام
جناب جامعه شناس ، کشور ما که قبل از انقلاب صنعتی تر از امروز بود ، مگر اینکه تعداد ماشین ها را دلیل صنعتی بودن بگیرید ، چرا در آن دوران اعتیاد در دانشگاه شیوع نداشت ، من طی شش سال دوران دانشجویی فقط با یک دانشجوی معتاد از دانشگاه ملی مواجه شدم ، یک باره بگو تقصیر آمریکاست !