مقایسهی حاشیهها در FATF و 2030
دکتر «علی اصغر کاکوجویباری»، دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز در مقایسهی حاشیهها در موضوع FATF و 2030 نوشت:
در روزهای اخیر شاهد بررسی و جنجال میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی در بررسی FATF و CFT در مجلس بودیم. FATF گروه ویژهی اقدام مالی در وضع قوانین مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریزم است. این گروه نام سازمانی است که کشورهای عضو را دربرمیگیرد. موضوع عضویت ایران در گروه FATF دستور بررسی و تصمیمگیری در مجلس بوده است. CFT نام لایحهای است که بر اساس آن الحاق ایران آن به کنواسیون مقابله با تامین مالی تروریزم و مفاد قانونی جدید برای مقابله با تامین مالی تروریزم را دربرمیگیرد. در اواخر خردادماه بررسی عضویت ایران در FATF با اعتراض و تهدید به آبستراکسیون فراکسیون ولایی مجلس، بالاخره برای دو ماه مسکوت ماند.
و سرانجام در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مقام معظم رهبری، از طرف ایشان به نمایندگان توصیه شده است، که نیازی ندارد که به این کنواسیون بینالمللی بپیوندیم؛ اگرچه ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد. با این موضع، به نظر میرسد که موضوع FATF و CFT که متضمن همکاری ایران با گروه ویژهی اقدام مالی، الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریزم و پولشویی و تصویب قوانین جدید در این زمینه است، از دستور کار مجلس خارج شده است؛ لیکن مجلس شورای اسلامی قانون مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریزم را بدون عضویت در مجامع و معاهدات بینالمللی، به منزلهی قانونی ملی به تصویب خواهد رساند. بر این اساس، مجلس شورا این قانون را از جمله بر اساس مفاد مثبت قوانین و معاهدات بینالمللی و نیازهای ملی دنبال و تصویب خواهد کرد.
آنچه ملاحظه میکنید فرآیند قانونگذاری و همکاری بینالمللی در مجلس شورای اسلامی است که به مبارزه با پولشویی و تروریزم مربوط است، اما این امر چگونه به ۲۰۳۰ ارتباط مییابد. در سال 1395 دولت با همکاری سازمانها و وزارتخانه مرتبط و کمیسیون ملی یونسکو در ایران به تهیهی برنامه عمل آموزش ۲۰۳۰ اقدام نمود تا با تشکیل کارگروهی در وزارت آموزش و پرورش زمینهی اجرای آن را فراهم نماید. اختلافنظر و جنجال در همکاری ایران با یونسکو در اجرای برنامهی عمل آموزش ۲۰۳۰ به مسالهی سیاسی تبدیل و سرانجام این امر نیز با موضعگیری رسمی مقام معظم رهبری در مخالفت با آن، به فرجام رسید. هیات دولت با لغو مصوبهی قبلی خویش کارگروه اجرایی این برنامه را متوقف ساخت.
غرض از این نگاشت این است که به مقایسهی سیاست ملی ایران در این دو زمینه بپردازیم. در موضوع FATF و CFT روزهای آتی نمایندگان مجلس پیشنویس لایحهای را تهیه و در دستور کار مجلس قرار خواهند داد تا قانون جدید مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریزم بدون التزام عضویت ایران در FATF و با تکیه بر جنبههای مثبت این معاهده بینالمللی، به تصویب برسانند. نکتهی حداقلی برجستهی این رویه، توجه به مفاد خوب و کارآمد احتمالی این معاهده بینالمللی و درج آن در قانون ملی مبارزه با پولشویی و حمایت مالی از تروریزم است، نکتهی حداقلی که در مورد برنامهی عمل آموزش ۲۰۳۰ تا امروز مورد غفلت همگانی است.
واقعیت این است که بعد از ابلاغ مصوبهی دولت در توقف در تشکیل کارگروه ملی اجرای برنامهی عمل آموزش 2030 بهطور کامل مفاد این برنامه بایگانی گردید.
نگارنده به عنوان مطلع به خاطر دارد که در اواخر سال ۱3۸۴، اوایل سال ۱۳۸۵ در آغاز دولت نهم، وزارت آموزش و پرورش با انحلال دفتر آموزش برای همه (EFA) در معاونت آموزش عمومی وزارت آموزش و پرورش به توقف در اجرای برنامهی آموزش برای همه مبادرت ورزید. برنامهی آموزش برای همه در چارچوب همکاری بینالمللی ایران با سازمانهای بینالمللی از جمله دفتر توسعهی ملل متحد یونیسف، در حال اجرا بود. پس از توقف در اجرای برنامهی آموزش برای همه در ایران توسط دولت نهم، این برنامه به طور کامل بایگانی گردید. از آن پس، بررسی یا مطالعهای به مرحلهی اجرا در نیامد تا روشن نماید، کدام جنبه از برنامهی آموزش برای همه با تعطیلی دفتر آموزش برای همه، باید در فعالیتها و برنامههای دفاتر دیگر معاونت آموزش عمومی وزارت آموزش و پرورش دنبال شود. برنامهی آموزش برای همه، سطح قبلی برنامهی 2030 بوده است که از سال ۲۰۰۰ اجرای آن آغاز شده بود. به عنوان یکی از مدیران عالی آن سالهای وزارت آموزش و پرورش اعلام میکنم که وزارت وقت آموزش و پرورش با تعطیلی دفتر آموزش برای همه در سال ۱۳۸۵ با برنامهی آموزش برای همه به طور کامل قطع ارتباط نمود. غرض از این یادداشت این است که با مصوبهی هیات دولت در توقف در تشکیل کارگروه ملی اجرای برنامهی عمل آموزش ۲۰۳۰ به قطع ارتباط با مفاد نظری و راهکاری برنامهی آموزش 2030 پایان دهیم.
پس از توقف در اجرای برنامهی عمل 2030 در ایران در سال ۱۳۹۶ به تدریج به فضای روانی منفیگرایی از این برنامه دامن زده شد، بهطوری که مخالفان دولت و ۲۰۳۰ هر پیامی که رگهای و بویی از ۲۰۳۰ داشته باشد را مذموم و منفی جلوه میدهند.
در بدبینانهترین تصویر از برنامهی عمل آموزش 2030، این سند سیاهی مطلق نیست، بلکه بالعکس این سند دارای جنبههای برجسته و کارآمدی است که غفلت از آن، خسارت تاریخی به بار خواهد آورد. نگارنده بهعنوان مطلع از برنامهی آموزش برای همه از سال ۱۹۹۹ و برنامهی عمل آموزش 2030 و همچنین مطلع از روند تولید «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» و مفاد آن، به حکم تعهد ملی به آیندهی توأم با سربلندی و موفقیت این سرزمین، اعلام میکنم که اساس نظری و مفاد برنامهی عمل ۲۰۳۰ دارای جنبههای کارآمدی است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سایر اسناد ملی در این زمینه فاقد آن میباشند. بر این اساس، پیشنهاد میکنم تا فرصت از دست نرفته، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، یا دبیرخانهی شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا دبیرخانهی شورای عالی آموزش و پرورش با تشکیل کارگروهی علمی ضرورت اصلاح سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را اضافات مفادی از برنامهی عمل آموزش 2030 در دستور کار قرار دهد. اعلام تشکیل چنین کارگروهی به تغییر فضای روانی جامعه و مخالفان 2030 کمک خواهد کرد. انعطاف در فضای ذهنی در این مورد، ضرورت دارد.
انتهای پیام
ظرف خسارت تاریخی ما مدتهاست که پر شده و دیگر جای خالی ندارد ، نگران نباشید !