فتنه و فتنه گر با تفسیر کیهان یا اطلاعات؟
یکی از تاکیدات رهبری در دیدار اخیر با هیات دولت، «خط قرمز» بودن «مساله فتنه و فتنه گران» بود که در دو روز اخیر حامیان دولت احمدی نژاد سعی در تفسیر به رای خود از آن دارند؛ در حالی که شواهد عکس تفسیر آنها را ثابت می کند.
«مساله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند». (رهبر انقلاب در دیدار با هیات دولت، چهارشنبه ی گذشته)
به گزارش انصاف نیوز، روزنامه ی کیهان در سرمقاله ی روز پنجشنبه با تیتر «روغن ریخته فتنه!»، سعی کرد مانند همیشه که «رطب و یابس بهم می بافد»، این سخنان را هشداری به «رسوخ و نفوذ فتنهگران به بدنه دولت» تفسیر کند.
در رد این تفسیر چند نکته قابل ذکر است:
یکم: روزنامه ی کیهان به دلیل اینکه حسین شریعتمداری به عنوان سرپرست آن از سوی رهبری تعیین شده است، همیشه خود را مفسر صالح سخنان ایشان معرفی می کند و افراطیون و براندازان فرنگ نشین نیز با بزرگ کردن تفسیرهای افراطی و یا تحریف های این روزنامه، سعی می کنند که آن را سخنگوی نظام جا بیاندازند تا نتیجه ی خود را از آن بگیرند.
این در حالی است که سیدمحمود دعایی، سرپرست روزنامه های اطلاعات و مسیح مهاجری، سرپرست روزنامه ی جمهوری اسلامی نیز از این نظر همسطح با شریعتمداری تعیین می شوند ولی دیدگاهی کاملا متفاوت و متناقض با او در مورد اتفاقات سال 88 و تعبیر فتنه دارند.
چرا افراطیون دو سوی میدان سیاسی در توافقی نانوشته، با بزرگ نمایی کیهان، رفتار و گفتار و تفسیرهای عجیب و تندروی های آن را عین جمهوری اسلامی می دانند ولی نگاه معتدل روزنامه های جمهوری اسلامی و اطلاعات را که اتفاقا مورد تایید اکثریت جامعه است، نمی بینند؟
دوم: چند روز پیش، خبرگزاری اصولگرای تسنیم در خبری با تیتر ناشی از عصبانیت «دفاع تمام قد مدیرمسوول روزنامه ی جمهوری اسلامی از یکی از سران فتنه»، به نقل از وی نوشت: «لازم میدانم از مهندس موسوی یاد کنم و آرزوی استخلاص ایشان را داشته باشم؛ بنده هر روز در هر نماز برای آزادی ایشان دعا میکنم. ایشان حق بزرگی به گردن مطبوعات در ایران دارد. کسانی که آن دورهها را به یاد میآورند میتوانند تأیید کنند که راه درست فهمیدن مسائل و تحلیل مسائل داخلی و خارجی، بیان حرف مردم در مطبوعات، مبارزه با ناحق و ایستادن در مقابل قدرت را آقای موسوی در روزنامه جمهوری اسلامی ترویج و او بود که افرادی در حوزه سیاست، مطبوعات و دفاع مقدس تربیت کرد».
در ادامه، بخشی از گفته های مسیح مهاجری در گفتگوی دو ماه پیش او در واکنش به اظهارات یکی از اعضای حزب موتلفه و دیگر واکنش های مدعیان ولایت مداری می آید:
«من نصیحت میکنم این شخص را که ایشان در سنی نیستند که کینهتوزی نسبت به یک آدم شریف مثل آقای مهندس موسوی داشته باشند. من توصیه میکنم به ایشان که مثل آقای عسگر اولادی که در ماهها و روزهای اواخر عمرشان مطالبی گفتند و خود را نسبت به آقای موسوی و کروبی بری الذمه و راحت کردند، این کار را بکند خودش را نجات دهد چون در روز قیامت باید جواب پس دهد.
البته این را هم اضافه میکنم که اگر این شخص نصیحت مرا نپذیرد و به این کارها ادامه دهد، بنده مطالبی را از برخوردها و مسایلی که او در داخل حزب داشت، در معرض افکار عمومی قرار میدهم که پشیمان شود. کسی که امکان این را ندارد که جواب او را بدهد به چه مجوز شرعی اصلا صحبت میکند؟ باید یک وقتی را تعیین کرد و خود آقای موسوی حضور داشته باشند و در یک مناظره آقای موسوی بتواند جواب دهد. ولی زمانی که کسی حضور ندارد و نمیتواند پاسخ دهد این جور حرف زدن خلاف اخلاق است و البته افرادی مثل ما که بودیم و دیدیم که چه مسایلی گذشت نمیگذاریم و مطالب را میگوییم و باز هم نصیحت میکنم که ایشان به این حرفها ادامه ندهد.
… این آقایان در همان زمانی که در حزب موتلفه بودند این اختلافات [با مهندس موسوی] را طوری پیش میبردند که خلاف مروت و اخلاق اسلامی بود … خود من از آن زمان مقالات و سرمقالاتی در روزنامه مینوشتم که در آنها میگفتم، کسانی هستند که سنگ ولایت فقیه را به سینه میزنند ولی به ولایت فقیه معتقد نیستند. یعنی به ولایت بر فقیه معتقد هستند. ولایت بر فقیه یعنی اگر همان چیزی را که ما میگوییم ولیفقیه هم بگوید خوب است و در غیراینصورت خیر. این اعتقاد تا الان هم باقی مانده و خیلی از این حرفهایی که اینها میزنند بر این پایه است.
به هرحال در انتخابات سال 88 یک اتفاقاتی برای مهندس موسوی پیش آمد. پروندهای است که آن را باید دستگاه قضایی رسیدگی کند. چون این وظیفه دستگاه قضایی است و خود آنها هم باید در آن دنیا پاسخگو باشند. اما به چه مجوزی هرکسی یک حکمی را برای آقای موسوی تعیین میکند؟ به چه مجوزی هرکسی هر تهمتی را که بخواهد به او نسبت میدهد؟
حرفهای این افراد حتی خلاف حرفهای رهبر انقلاب هم هست. چونکه آنچه ما از رهبری درباره مهندس موسوی شنیدیم تا قبل از انتخابات 88 تعریف و تمجید است. و حتی ایشان بارها حکم آقای موسوی را برای مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی دادند و در جلسات تصمیمگیری سران گذشته او را شرکت دادند مثل مسایل هستهای و مسایل دیگر و درجلساتی که رهبری در ابتدای شروع زعامت خود برای مشاوره برقرار میکردند، آقای موسوی حضور داشت و رهبری با تعابیری مثل، آدم نجیبی هست، خوشفکر هست و… از او تمجید میکردند.
بعد از سال 88 هم هیچگاه رهبری، آقایان موسوی و کروبی را به وابستگی به بیگانگان متهم نکردند. هر مطلبی گفتند، گله نسبت به اعتراض به نتایج انتخابات بود و اینکه دیگران از اعمال آنها سوء استفاده کردند. شما اگر صحبتهای ایشان را که در رسانهها پخش شد نگاه کنید، از این تهمتهایی که بعضی از افراد میزنند در صحبتهای ایشان وجود ندارد. بنابراین، اینها خلاف نظر امام و رهبری فعلی است این نوع حرفزدنها.
… رهبری نظرشان این بود که اینها باید مواخذه بشوند به خاطر این که دشمن از رفتار اینها سوءاستفاده کرده و یک عدهای در روزنامهها و مصاحبههاشان در تلویزیون و رسانههای دیگر پروندهسازیهایی میکنند از اینها که اصلا در آن صحبتها نبوده و نظر رهبری هم نبوده و از خودشان یک سری چیزها را برای آنها میسازند و الان خودشان هم نمیدانند برای کسانی که این چنین پروندهسازی کردند حالا باید چکار بکنند».
سوم: کیهان نوشته است: «رفتارشناسی جریان فتنه در قبال دولت یازدهم جالب و قابل تامل است. از ابتدای پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال 92 به دفعات این گزاره از سوی برخی جریانات تکرار شده است که دولت یازدهم مدیون فلان شخص و بهمان جریان است. البته سهمخواهی در عالم سیاست امر غریبی نیست و درباره دولتهای پیشین نیز این قضیه موضوعیت داشته است. ماجرا وقتی جالب و البته قابل تامل میشود که جریانات و محافل فتنهگر که تا دیروز با انواع و اقسام توهینها به حضور روحانی در انتخابات میتاختند، امروز با نعره «انا شریک» میخواهند خود را سرسفره جای دهند! … اصحاب فتنه روغن ریخته را نذر دولت یازدهم کرده و سهم میخواهند و مدعی هستند هواداران پرشمار ما بودند که روحانی را راهی پاستور کردند و رئیس جمهور نباید آنها را ناامید کند. … توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولت روحانی درباره خط قرمز بودن فتنه و فتنهگران، صرفاً یک هشدار سیاسی نیست. این توصیه یک فرمول عینی و عملی برای سلامت و موفقیت دولت یازدهم است. رسوخ و نفوذ فتنهگران به بدنه دولت، آن را گرفتار حواشی و بیراههها کرده و تابلوها و اهدافی غیرواقعی را در این مسیر جلوی پای دولتمردان میگذارد، وقت و انرژی دولت را هدر میدهد و در نهایت مانند تلههای انفجاری عمل کرده و میزبان خود را اگر نگوییم متلاشی، حداقل مجروح میکند. دولت چنانچه نگران میزان محبوبیت خود است، باید هرچه بیشتر در خدمت به مردم کوشا باشد. نظرات جماعتی مجازی که تنها هنرشان مبارزه با ابزار «لایک» و بزرگترین نگرانیشان «پهنای باند» است، نباید دولت را در تشخیص مطالبات مردم و میزان درستی جهتگیریهای خود، دچار خطای محاسباتی کند».
این ادعاهای کیهان و تفسیر به رای از سخنان رهبری در حالی است که به طور منطقی، تفسیر مدیر مسوول جمهوری اسلامی به واقعیت نزدیک تر به نظر می رسد زیرا:
روزنامه ی حامی احمدی نژاد که «قهر 11 روزه» اش در تاریخ ثبت شده است، در روزهای پیش از انتخابات 24 خرداد 92 در کیهان به هواداران «فتنه گر» حسن روحانی اشاره های فراوانی کرده بودند و نسبت به آن هشدار می دادند، اما تاکید رهبری انقلاب بر حق الناس بودن رای مردم اجازه ی دخالت در کاندیداتوری و رای مردم را به افراطیون نداد و روحانی با رای باور نکردنی در مقابل کاندیداهای بیشمار کیهان پیروز شد.
در مرحله ی بعد، باز هم این کیهان و حامیان پایداری اش بودند که پیش از جلسه ی رای اعتماد مجلس به سابقه ی وزرای پیشنهادی در انتخابات 88 و حوادث پس از آن اشاره ی صریح و بی پرده ای داشتند اما علی ربیعی، محمود حجتی، بیژن زنگنه، عباس آخوندی، معصومه ابتکار، محمدعلی نجفی و دیگرانی که به اذعان این رسانه ها، همگی فتنه گر های رنگ و وارنگ از جمله مبدع فتنه 88، عضو مرکزیت مشارکت، عضو اتاق فتنه سبز، فعال فتنه و امثال آن بودند، وزیر و معاون وزیر شدند.
چهارم: در اینجا به نمونه ای از تغییر ادبیات و نگاه رسمی اشاره می شود:
«طراح ایده تقلب نباید رای اعتماد بگیرد»، این تیتر خبرگزاری فارس از زبان عضو تیم مذاکره ی سعید جلیلی، علیه علی ربیعی بود؛ پیش از اینکه وزیر شود، اما حالا نه تنها دولت جدید با تدبیر از توانایی او استفاده کرده، بلکه اردیبهشت ماه تریبون نماز جمعه نیز به روی او گشوده شد.
مسایل سال 88 خیلی «ساده» در حال حل شدن است، با سرعتی کم یا زیاد اما فضا به تدریج در حال گشوده شدن به روی همه ی کسانی است که روزگاری نه چندان دور فتنه گر و حتی مانند علی ربیعی طراح ایرده تقلب خوانده می شدند.
به نظر می رسد بسیاری از کسانی که بعد از انتخابات سال 88 کنار گذاشته شدند، اتهامات و تاثیرگذاریشان – طبق استناد همین جملات بالا – از علی ربیعی بسیار کمتر بوده است؛ کسانی که دولت و دیگر نهادها می توانند از آنها به نفع پیشرفت کشور بهره ببرند.
انتهای پیام