خرید تور تابستان

شاید شما خدایی نه روحانی!

هادی یاسمنی، بخش تحلیلی انصاف نیوز: محمد قوچانی، سردبیر هفته نامه ی صدا در سرمقاله‌ی 25 مرداد نشریه‌اش به بررسی حضور و موفقیت احتمالی حسن روحانی در صورت رویارویی با محمود احمدی‌نژاد در انتخابات 88 پرداخت. یادداشتی که پر بود از اقامه دلیل که شانس پیروزی حسن روحانی به واسطه‌ی سیاست‌دانی و جسارت شخصی‌اش در صورت مقابله با رییس دولت نهم در کارزار 88 بالا بود. جسارتی که در نامزد دیگر آن‌سال نه حاضر بود و نه بنا به آنچه قوچانی ذکر کرده، تصور لزومش وجود داشت؛ و هم‌آنکه به واسطه 20 سال دوری، سیاست‌دانی به روزش کم‌رنگ بود و آن زمان هم که راس اجرا بود، بزرگ مملکت، هوایش را داشت و عدم لزوم کیاست سیاسی، این بُعد را در او قوی نکرده بود.
خلاصه آنکه صادقانه، سرمقاله‌ی آن روز “صدا” به بیان یک تحلیل و بررسی یک “اگر” با دلایلی مربوط، پرداخته بود؛ اما از قبلِ انتشار بود که آن بخش اقلیت و افراطی سبز نه به رد مدلل که بعضا به توهین و افترایی رو آوردند که شایسته‌ی انتقاد سالم نبود و تا بعد از انتشار نیز ادامه داشت. نکته آنکه بخش اعظم اعتراض، دلایل لازم نداشت و تنها به واسطه ی زاویه داشتن با منویات، شبه جامه‌دری بود و ثابت کرد که بخشی از منتقدان نظم فعلی، تا اندازه‌ای دور از مدارا و اعتقاد به حق بیان دیگرانند؛ اما بود اعتراضات و انتقاداتی که فارغ از رد و قبول، حداقل به بیان دلیل هم پرداختند؛ هرچند که بیشتر دلیل‌ها نیز رد آسان دارد.
در یک نمونه جناب مجتبی واحدی، فعال رسانه‌ای سابق داخلی و فعلی خارجی که فرق فعالیت سابق و حالش به واسطه ی شجاعت واریزی بعد از خارج رفتن از زمین تا آسمان است و عموم فعالان داخلی که در میدان اصلی هستند را به باد انتقاد استهزایی می‌گیرد، در یادداشتی با عنوان “اصلا روحانی شما خداست، تحریف تاریخ و تحقیر ملت چرا؟” به رد سرمقاله ی مذکور قوچانی پرداخت که بررسی کوتاه این یادداشت در نوشته‌ی حاضر نشان خواهد داد که عمده‌ی انتقاداتِ با دلیل هم چه جایگاهی دارند.
یادداشت واحدی بعد از بیاناتی شاذ در ابتدا و در اولین ردش، به این مدعای قوچانی که “اگر روحانی در برابر حملات مکرر قالیباف خویشتنداری می کرد، هرگز رییس جمهور نمی شد، حتی اگر آقایان هاشمی و خاتمی از او حمایت می کردند” ایراد وارد می‌کند؛ به این دلیل که اگر قالیباف هم به جملات گذشته روحانی اشاره می‌کرد، نتیجه برعکس می‌شد. خب گویا توجه لازم نشده است که اساسِ مطلب، اشاره به “قدرت رویارویی و جوابگویی آنی” روحانی در مناظره زنده بوده است نه اصل ریشه‌یابی تقصیر در گذشته! خصلتی که در نامزد رودرروی احمدی‌نژاد در 88 وجود نداشت و با تاخیر سعی داشت در مناظره‌ی بعدی مقابل جناب کروبی جبران کند که هم دیر بود و هم چون در مقابل رقیب اصلی‌اش نبود، چندان کارساز نیافتاد. ضمن آنکه در آن مطلبِ مناظره 92 نیز قالیباف به جلسه ای اشاره کرد و حتی ریزِ گفته‌های روحانی را به عنوان دبیر وقت شورای‌عالی امنیت ملی با حرکات صورت هم آورد. روحانی نیز تنها با یک اشاره به گازنبرگویی وی، به نوعی ورق انتخابات را برگرداند.
واحدی در بعد می‌آورد که “اما ادعای بی مبنای قوچانی ، اشکال بزرگتری دارد. او تلاش کرده تأثیر یک جمله ریسکی روحانی  بر سرنوشت نمایش انتخاباتی سال 92 را از نقش رفسنجانی و خاتمی در پیروزی او مهم تر جلوه دهد.” باز هم عنایت لازم یا لزومی بر توجه نبوده که اصلا ادعایی بر “مهم‌تر” بودن جمله ی روحانی از حمایت هاشمی و خاتمی نشده است. تنها اشاره، آن بوده که قدرت رویارویی روحانی در مناظرات که یک مثالش آن جمله‌ی گازانبر بود، زمینه را برای تاثیر بهتر حمایت آقایان هاشمی و خاتمی فراهم کرد.
واحدی در ادامه نیز بر اساس نسبت دادن کذبِ ادعای بی تاثیری حمایت هاشمی و خاتمی، یادداشت را ادامه می دهد. از آنجا که قوچانی قطعا و به صراحت چنین منظوری نداشته و عکس آن را هم که تاثیر مهم حمایت آقایان هاشمی و خاتمی بوده بیان داشته، رد چندانی نیاز ندارد و آنچه “دروغ دستوری” به قوچانی نسبت داده، متانسب مدعای خود اوست. وی در ادامه می‌آورد که “اگر بپذیریم که نقش خاتمی در انتخاب روحانی از نقش  گاز انبر کمتر بوده آنگاه کسی نخواهد پرسید قرار دادن دشمن قسم خورده اصلاحات و خاتمی  در رأس وزارت کشور، چه نسبتی با رفتار و گفتار  تبلیغاتی روحانی دارد”. رد بخش اول که آمد اما آنچه وی تعبیر به قرار دادن دشمن قسم خورده اصلاحات و خاتمی می کند، مربوط به معرفی فردی اصولگرا برای وزارت کشور است. رحمانی فضلی تنها در جناح اصلاحات نیست و اتفاقا جز معتدلین اصولگراست و در نهایت می‌تواند مخالف خاتمی باشد و تعبیراتی نظیر “دشمن قسم خورده” که تناسب کاملی با ادبیات افراطیون داخلی دارد تنها نشان از عصبانیت نگارنده دارد. ضمن آنکه کابینه‌ی دولت یازدهم که سهم بیشتری را هم برای جناح اصلاحات و اعتدال دارد و بخشی را هم به اصولگرایان اختصاص داده، قطعا انطباق کامل با سیاست دولت روحانی دارد که اصلاح امور را با حفظ تعادل در مواجهه با ارکان مختلف فعلی حاضر در قدرت پیگیری می‌کند که به نظر بهینه‌ترین راه بهبود خواهی در زمینه سیاسی حال کشور است.
نگارنده در ادامه آورده که “ادعای قوچانی، تحقیر سطح شعور مردم است. به ادعای قوچانی، اکثریت رأی دهندگان به او، قرار بوده به قالیباف رأی دهند اما با  شنیدن  نام مقدس «گاز انبر» از خود بی خود شده و تصمیم گرفته اند به جای قالبیاف به روحانی رأی دهند”. باز هم نسبت دادن چنین ادعایی به سر دبیر “صدا”، کذب به نظر می‌رسد. هر چند تعداد اندکی از رای‌دهندگان که به واسطه‌ی عملگرایی قالیباف بنای رای به وی را در 92 داشتند، بعد از موفقیت روحانی در مناظرات تغییر نظر دادند و این تغییر نظر نیز طبیعت کارزار انتخابات است. اگر این تغییر نظرها موجب حقارت است و اساسا از نظر جناب واحدی نباید باشد، پس رقابت انتخابات برای چیست؟! ضمن آنکه منظور قوچانی و بیشتر تاثیر مثبت حضور روحانی در مناظرات بر آن بخشی از واجدان بود که یا بنای رای دادن نداشتند و یا تا آن روز به هر دلیلی به نامزد مطلوب نرسیده بودند.
بعد از آن واحدی می نویسد که “از نکات تأثر آور در مقاله ی قوچانی اینکه او در تشریح مناظرات سال هشتادو هشت، به عمد کروبی را به حاشیه رانده، همه ی حواس ها را به طرف نجابت موسوی برده و با کنار گذاشتن انصاف، این نجابت را ناتوانی جلوه داده است”.
مسلما عمد و غیر عمد ندارد که آقای کروبی در انتخابات 88 و بر‌خلاف 84 در حاشیه قرار داشت که دلیل روشن هم وجود فضای سنگین دو قطبی بود. ضمن آنکه بدیهی است که نجابت بیش از حد، مانع از کنش به موقع سیاسی خواهد شد. همانطور که جناب عارف هم در انتخابات 92 با داشتن همان ویژگی در موفقیت ابتدایی در رقابت انتخابات ناکام ماند و همین دلیلی بود بر عدم انتخابش در ائتلاف اصلاحات و اعتدال و اگر هم وی می ماند، بعید بود موفقیت روحانی نصیبش شود. بر فرض موفقیت و بعد از تکیه بر ریاست جمهوی هم چالش مشکلات متعدد روبرو که سیاستدان‌ چیره‌تر را می طلبید او را ناکام می‌گذاشت.
ادامه را هم نگارنده به تاریخ گویی و استهزا می‌پردازد. شاید اگر شیخ محصور چنین مشاورانی همراه نداشت، اویی که روزی به واسطه‌ی نفوذ و سیاستش، گرفتاران را رهایی می‌داد، اکنون خود گرفتار نبود. در آخر هم نگارنده آورده که ” اصلا روحانی شما خود خداست با تملق گویی از او خوش باشید اما دست از سر ملت  و تاریخ بردارید. نه آن را تحقیر کنید نه این را تحریف!” اگر بنا‌به پاسخ‌گویی با همین ادبیات باشد باید نوشت که “خیر، اصلا خدای حقیقی شما هستید که به درستی، سلامت و با نگاهی تیزبین، پیش بینی محیر العقول داشتید که محال است که روحانی و امثال او پیروز انتخابات شود و نتیجه از قبل تعیین شده و همانطور که در این یادداشت هم آوردید نمایشی بیش نبود. قول هم دادید که در صورت پیروزیِ وی، تا مدت‌ها فعالیت خود را متوقف کنید! امروز هم اگر کسی تصور می‌کند حسن روحانی رئیس جمهور است، در توهم کامل به سر می‌برد و به واسطه‌ی همین توهم، هم حقیرند در برابر شمای خدا و هم تاریخ را تحریف می‌کنند!”
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا