روحانیت: ملیگرایی و قومگرایی
«امیر هاشمی مقدم»، پژوهشگر فرهنگی، در یادداشتی برای انصاف نیوز با عنوان «روحانیت: ملیگرایی و قومگرایی» نوشت:
«دیروز آیتالله مصباح یزدی دوباره به ایرانگرایی حمله کرد. او در سخنانش در جمع طلبهها گفت:
«ایرانیگرایی یعنی پشت پا زدن به همه ارزشهای الهی و انسانی؛ یعنی همان رفتار ترامپ كه پرچم آمریکا را بغل کرده و میبوسد».
در همین یک خط، او ایرانگرایی را مخالف همه ارزشهای الهای و انسانی، و همچون رفتار ترامپ دانسته است. اینکه ایرانگرایی و میهندوستی را مخالف ارزش الهی میداند، نشان میدهد از آن گروهی است که حدیث «حب الوطن من الایمان» را جعلی میپندارند. اما اینکه ایرانگرایی را مخالف ارزشهای انسانی بداند، ناهمخوان با دیدگاه پیشین خود او است. او در سال 1391، وطندوستی (که ایرانگرایی هم زیر آن جای میگیرد) را ارزشی انسانی دانسته بود که در برابر ارزش الهی، ناچیز است. اما اکنون یک گام جلوتر رفته و حتی آنرا ارزش انسانی هم نمیداند. در همان سخنرانی سال 1391 نیز در کمال شگفتی گفته بود:
«اختلاط فرهنگها در جامعه اسلامی به جایی رسیده که در درون ایران، شعارهای ایرانی گفته میشود و این امر خیانت به خون شهدا محسوب میشود».
شگفت از آن جهت که تعجب میکند «در درون ایران، شعارهای ایرانی گفته میشود» و آنرا خیانت به خون شهدا میداند. یعنی واقعا میهندوستی و دینگرایی در تقابل با یکدیگرند؟ و آیا مسلمانان دیگر کشورها که میهنشان را دوست دارند، مسلمان نبوده و تنها ما مسلمان واقعی هستیم؟
بههرحال این نه نخستین بار است که این «فیلسوف»، با توجیهاتی اینچنین شگفت و غریب، به ایرانگرایی حمله میکند و نه احتمالا واپسین بار خواهد بود.
اینکه وی ایرانیگرایی را پشت پا زدن به همه ارزشهای الهی و انسانی میداند، لب کلام بسیاری از مسئولین پس از انقلاب است. سیاست فرهنگی در این چهار دهه، بر نفی میهندوستی، تاریخ و هویت و تمدن ایرانی استوار بوده و از هیچ تلاشی برای نادیده گرفتن آن دریغ نشده است.
اما شگفتانگیزتر آنکه در حالیکه به ملیگرایی اینگونه حمله میشود، قومگرایی توسط روحانیون ترویج میگردد. در همین یک هفته گذشته، سخنان قومگرایانه از زبان امامان جمعه شهرهایی چون اردبیل، تبریز و… بیان شده، اما کسی بر آنان خرده نگرفته است. این نخستین بار نیست که این روحانیون سخنان قومگرایانه بر زبان میآورند و اتفاقا هرچه جلوتر میرویم، رفتارهای قومگرایانه روحانیون برخی مناطق، پررنگتر هم میشود.
شگفت است که نمیتوان روحانیای یافت که از ایران و ایرانگرایی دفاع کند (علی یونسی در این زمینه شاید استثا باشد؛ هرچند او را بیش از اینکه بهعنوان چهرهای دینی بشناسند، شخصیتی سیاسی میدانند) و در عوض بسیاری از آنان همچون آیتالله مصباح، پیشگام جمله به ایرانگراییاند. اما هیچ روحانیای نه تنها به قومگرایی انتقاد نمیکند، بلکه بسیاریشان در صف نخست سخنان قومگرایانه جای دارند. آن هم در حالیکه در همه کشورهای جهان، ملیگرایی مدنی را ترویج داده و با قومگرایی مقابله میکنند. بیگمان ایران تنها کشوری است در دنیا که مسئولینش علیه ملیگرایی و میهندوستی از یکسو، و دفاع از قومگرایی از سوی دیگر، پیشگاماند.
شاید بد نباشد در پایان، به گروه سومی از روحانیون ایرانی هم بپردازیم؛ روحانیون اهل سنت. دقیقا دو روز پیش بود که مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در گفتگو با روزنامه اعتماد، به شدت از ایران و ملیگرایی دفاع کرد. تا آنجا که گفته بود:
«كل دنيا را هم بدهند به اين خاك خيانت نمیکنیم. ما در رابطه با منافع كشور، مسائل ملّی را حتی بر مسائل قومی و مذهبی ترجيح ميدهيم».
این نخستین بار نیست که وی بر منافع ملی در برابر منافع قومی و مذهبی تاکید میکند. نگارنده پای خطبههای او در نمازجمعههای زاهدان هم نشسته و شنیده که چگونه دهها هزار اهل سنت بلوچ را که در فقر و محرومیت به سر میبرند، به در نظر گرفتن منافع ملی دعوت میکند. آن هم در حالیکه اقلیتهای محروم، عموما وقتی دستشان به جایی بند نباشد، رو به سوی خشونت میبرند؛ اما مولوی عبدالحمید، محرومان بلوچ را به یکپارچگی ملی دعوت میکند. بیهوده نیست که این همه در دل ایرانیان شیعه و ایراندوست، جا باز کرده است.
دست آخر آنکه روحانیونی همچون آیتالله مصباح، ایراندوستی را عموما در تقابل با امتگرایی میبینند و خواهان حذف اولی به سود دومیاند. حال آنکه ایران شیعه را، بسیاری از کشورهای اهل سنت بهعنوان کشوری «رافضی»، اصلا بخشی از امت اسلام نمیدانند. همین است که در بیشتر نظرسنجیهایی که در میان مسلمانان جهان ضورت میگیرد، ایران را جزو دشمنان خویش میدانند. حالا ما شدهایم کاسه داغتر از آش؛ حتی به بهای زیر پا گذاشتن منافعمان و حمله به میهندوستی. واقعا نمیشود ما هم بهعنوان بخشی از جهان اسلام، همانگونه رفتار کنیم که دیگر کشورهای مسلمان رفتار میکنند؟»
انتهای پیام
سلام-ائمه محترم جمعه تبریزو اردبیل و….کجا سخنان قو م گرایانه گفتند آنها به سخنان وزیر آموزش وپرورش که مخالف تدربس زبانهای مادری مردم ایران در کنار زبان فارسی علی رغم صراحت قانون اساسی در اصل پانزده و عقل بیان کرده بود انتقاد کردند آموزش به زبان مادری وتدریس آن از کی قوم گرایانه شده است ضمنا منظور ایشان از ایرانگرائی چیست اگر این است که ایران کشور وسرزمین مادری ما واجداد ماست وباید سعی کنیم آنرا آباد کرده و خانه بزرگ خود را از تهاجمات حفظ کنیم وسربلند وآباد ومترقی به نسلهای آینده بسپاریم حرف درستی است اما اگر منظورش چیزی دیگری باشد بوی پانیستس ونژاد پرستی و….خواهد داد
دست خوش نویسنده آفرین
ایشون کل مواضعشون بر اساس مواضع سیاسی در مخالفت با کسانی که دشمن می داند بیان می شود و هیچ ربطی به دین و ایمان ندارد زمانی اطاعت از احمدی نژاد را اظاعت از خدا و لنکرانی و جلیلی را بهترین خلق خدا بر زمین می دانست اما از 92 به بعد با زشت ترین ادبیات به هاشمی و روحانی می نازد و و ظاهرا مدعی العموم فقط حرفهای مردم بی پشتوانه را توهین به مقامات می داند و اگر آقای مصباخ دین و ایمان افراد را هیچ دانست و آنها را نادان و نفهم و خائن دانست اشکالی ندارد از همهجالب تر صحبتهای ایشان در مورد انقلاب و جنگ و شهداست که هرگز در این خط نبود !
انصاف عزیز همینکه او میگوید ملی گرایی پشت پا به ارزشهاست دقیقا یعنی دوست داشتن وطن عین ارزشه گویا همین دیروز بود که عزیزی گفتند تقابل بین علایق دینی وملی درست نیست بهرحال ایشان اگر فیلسوف هستند ارزانی علاقه مندانش خیرشو ببینند
برخی از اصناف جز مال و مقام دوستی ، تصوری هم از دوست داشتن ندارند ، فراموش نکرده ایم که افرادی در این را حتی فرزندان خود را نیز قربانی کردند !
امثال ایشان از ملی گرایی میترسند چرا که میدانند نام ایران همه مردم این سرزمین را اعم شیعه و سنی و زرتشتی و بهایی و مسیحی و یهودی و درویشان و بی دین را بهم پیوند میدهد طوری که هیچ شخصی یا جریانی توانایی برقراری چنین اتحادی را ندارد و این مساله تندروان و دلواپسان را خوش نمی آید
نویسنده در مورد این گفتار اشتباهی مرتکب شده اگر به فضای مجادلات سیلسی امروز خوب بنگرید درخواهید یافت که انچه در اصطلاح «ایرانی گرایی» گفته می شود، کاملا متفاوت است با «وطن دوستی». امروز ایرانی گرایی برابر شده با کوروش پرستی، ضدیت با انقلابی که ایران را از یوغ نوکران امریکا نجات داد، ضدیت با مدافعینی که کشور را از هجوم صدام حسین خونریز نجات دادند، ضدیت با مدافعینی که امروزه جلو داعش را در سوریه و عراق می گیرند تا حتی به مرزهایمان نیز تعدی نکند و به اسم کوروش و ایران و … از لندن و نیویورک و واشنگتن که به صراحت خودشان دشمن ایران و ایرانی اند، بودجه میگیرند تا به تبلیغ ملی گرایی و ایران دوستی مد نظر خود بپردازند. انچه مورد نظر اقای مصباح است در واقع این نوع «ایران گرایی» ست که قطعا با وطن دوستی و انسان دوستی در تناقض است.
فيلسوف ؟!
لا اله الا الله .
سلام-متن سخنرانی ائمه جمعه تبریز وارومیه را در خصوص سخنان خاص وزیر آموزش وپرورش منتشر کنید تا قضاوت شود قوم گرایانه بوده یانه باور کنید سانسور در نهایت شکست خواهد خورد انشا الله
به نام خدا خوب است همانطوریکه اون یار سفرکرده مرحوم طباطبایی گفتند ایشون در سیاست دخالت نکنند و به کار اصلیشان یعنی تدریس و فلسفه بپردازند حقیقتا.ایشون را دوست دارم چون عالمی پر کار است و عالم باید بخاطر علمش بر صدر نشیند.
مزه یک ردیف بودجه عمومی زیر زبون فیلسوف ها برود بعد تازه فلسفه براشون معنا چیدا می کنه
دیگر نمیشود با عمل و کردارمان الگو شویم باید با شعار من بهتر میفهمم و ما بهترینیم و هر چه گفتیم همان است یا ما با ایمانتریم قبایلی تعریف کردند ما ایمان اوردگان به خدا هستیم خداوند فرمود من بهتر میدانم چه کسی مومن است و منت بر دیگران نگذارید سوره اعراف خیلی جالب به کسانیکه بخاطر ایمانشان منتی بر مردم دارند را رد میکنه و میگوید دهانتان را ببندید این خداونده که خبیر و داناست روز روشن خود را بهتر و فهمیده تر میدانند در حالیکه شاید مخالفین اینها بهتر باشند و غیر از خدا کسی در مورد ایمان قضاوت نمیتونه بکنه
ايران گرايي و ملي گرايي در ايران دقيقا همان شوونيسم و راسيسم هست كه حقوق ساير ملتهاي داخل ايران را انكار ميكنند و موجب ايجاد تقرقه و حركات جدايي طلبانه ميشود وقتي به تركان ايران آذري و غير ايراني ميگوييم و تمام هويت و پيشينه تاريخي آنان را انكار ميكنيم و يا به اعراب خوزستان عرب زبان ميگوييم و انواع تبعيض ها را در حق اين مناطق اعمال ميكنيم نتيجه اش تنفر از ملي گرايي و ايرانگرايي است
دوست عزیز ملی گرایی در ایران یعنی احترام به گذشته کشور و ایجاد وحدت بین تمام اقوام و اقلیت های ایران چیزی که در گذشته ی این مملکت بوده درضمن ما در ملی گرایی چیزی مثل شخصیت پرستی و مقدس کردن انسانهای عادی … نداریم پس نگو ملی گرایی یعنی کوروش پرستی چرا که ما به شخصیت کوروش احترام میگذاریم ولی هیچوقت او را … مقدس … نمیکنیم