کودتای 28 مرداد و نقش حزب توده | احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی در یادداشتی تلگرامی به بررسی نقش حزب توده در کودتای 28 مرداد 1332 پرداخت. متن این یادداشت را در ادامه بخوانید:
بسیار خوانده و شنیدهایم که چرا حزب توده به رغم برخورداری از سازمانی مخفی در ارتش شاهنشاهی، برای مقابله با کودتای 28 مرداد سال 1332 علیه دولت دکتر محمد مصدق دست به اقدام مؤثری نزد و در مقابل کودتا ساکت و منفعل ماند؟
رهبران حزب توده در توجیه سکوت خود، معمولاً مخالفت دکتر مصدق با دخالت آنها برای مقابله با کودتا را مطرح میکنند؛ موضوعی که برخی مدافعان دکتر مصدق و بعضی کادرهای بریده از حزب توده، آن را نمیپذیرند و نهایتاً رهبران حزب را به ارتکاب «خیانت» متهم میکنند.
از نگاه من اما اصل این ایراد و پرسش، جای ایراد و پرسش دارد! من نمیدانم استعلام حزب توده از دکتر مصدق برای مقابله با کودتا و پاسخ منفی دکتر مصدق به آنها تا چه اندازه قرین واقعیت است؛ اما اگر چنین اتفاقی به واقع روی داده باشد؛ مصدق با پاسخ منفی خود، تعهد و مسوولیتی تاریخی از خود نشان داده است!
اگر فرض کنیم که دکتر مصدق به درخواست فرضی حزب توده پاسخ مثبت میداد و آنگاه سازمان نظامی حزب توده از مخفیگاه خود خارج میشد و کودتاگران را در نبردی خیابانی شکست میداد؛ پس از آن، چه اتفاقی میافتاد؟
پاسخ تقریباً روشن است. حزب توده نیروی مسلط صحنهی سیاسی ایران میشد و دکتر مصدق عملاً به صورت نخست وزیری تحت کنترل آنها در میآمد! قطعاً دکتر مصدق به چنین نقشی تن نمیداد و اختلاف عمیق بین آنان، حزب را به سمت تعیین نخست وزیری همسو با سیاستهای خود هدایت میکرد!
به نظرم کار حتی به این مسایل هم نمیکشید. دو سال پیش از آن تاریخ، جنگ سرد بین غرب و شرق آغاز شده بود و متحدان غربی به رهبری آمریکا و بریتانیا محال بود اجازی تسلط حزب توده به عنوان متحد شوروی را بر ایران بدهند. بنابراین به محض ورود حزب توده به صحنه، آنها حتی به بهای اشغال نظامی ایران، آن را تار و مار میکردند.
در این میان استالین هم مرده بود و آثار جنگ قدرت بر سر جانشینی او، هنوز بین رهبران حزب کمونیست شوروی، جریان داشت. بنابراین، خروشچف نیز آمادگی و علاقهای برای دخالت در مسالهی خطیری چون ایران را نداشت؛ اما اگرهم میداشت؛ بحرانی بسیار خطرناکتر از بحران موشکی کوبا بین دو طرف بروز میکرد که قربانی اصلی آن ایران بود.
با این حساب، همهی بحثهای مربوط به مذمت بی تحرکی حزب توده در برابر کودتای 28 مرداد، باطل است! به گمان من، اگر حزب توده یک کار درست در تاریخ خود کرده باشد؛ همان عدم ورودش به صحنهی وقایع مربوط به کودتای 28 مرداد است!
کدام مصدق؟
زیدآبادی همچنین در یاداشت دیگری دربارهی مصدق، نوشت:
آن دسته از «اصولگرایان» و حتی بخشی از اصلاحطلبانی که این روزها در سطح داخلی و خارجی، بیوقفه از دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد و سرنگون کردن دولت دکتر محمد مصدق به عنوان مهمترین شاهد ضدیت آمریکا با منافع ملی ایران یاد میکنند؛ به نظرم بهتر است به مواضع گذشتۀ خود دربارۀ دکتر مصدق هم نگاهی بیاندازند!
آیا جز این است که این افراد دکتر مصدق را در خدمت منافع آمریکا و حتی وابسته به آن معرفی میکردند؟ آیا جز از این است که با حمل پوستری از دکتر مصدق در راهپیماییها که در حال بوسیدن دست ملکه ثریاست؛ او را مهرۀ دربار پهلوی میدانستند؟ آیا غیر از این است که با تکثیر بی امان کتاب «مصدق السلطنه» اثر حسن آیت و ترویج آن در مدارس، اساساً انجام کودتا در 28 مرداد را منکر بودند؟ آیا غیر از این است که جنبش ملی شدن نفت ایران را اصولاً کار آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام میدانستند و دکتر مصدق را به مصادره و منحرف کردن جنبش متهم میکردند؟ آیا غیر از این است که در اجتماعات عمومی اجازۀ نام بردن از مصدق را نمیدادند و اسماش را از خیابانها و مؤسسات عمومی در سرتاسر ایران حذف کردند؟ آیا غیر از این است که نقل قولی از آیت الله خمینی را….
با این سابقه و بدون نقد روشن و علنی آن، چگونه میتوان مدافع دولت دکتر مصدق و مدعی کودتای 28 مرداد شد؟ درست است که جامعۀ ایرانی حافظۀ تاریخیاش محدود است؛ اما نه تا بدین پایه که همه چیز را به کلی از یاد ببرد!
انتهای پیام
دقیقا دقیقا دقیقا…….