خطای رهایی بدنه اجتماعی حامی دولت / خالق نژاد
محمدعلی خالق نژاد، روزنامه نگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
امروز در نقطه ای ایستاده ایم که قله های امید از یک سو و ویرانه های برجامانده از دولت گذشته را شاهدیم و از سویی دیگر جاده های پرسنگلاخ و مسیر سراسر زحمت دولتمردان دولت یازدهم را به نظاره نشسته ایم. ویرانه هایی که از پس تصمیمات یک شبه و غیر کارشناسی دولت عدالت محور و مهرورز بر تار و پود این مرز پرگهر تحمیل شد و آنقدر بر حجم این خرابی ها افزوده گشت تا موعد یک تصمیم سرنوشت ساز سر رسید.
انتخابات 24 خرداد 92 روز تصمیم سرنوشت ساز ملت ایران بود که در پی آن ملتی و کشوری از افتادن در پرتگاه تباهی رهایی یافت و خطرات بسیار بزرگی نیز از سر ملت ایران گذشت. انتخاباتی که نتیجه ی خوشایند آن حاصل اجماع، انسجام، ایثار، فداکاری، همگرایی و همیاری بود تا دولتی مستقر شود که آرامش را به جای جای این مملکت و دلهای ایرانیان بازگرداند.
در انتخابات 24 خرداد هاشمی، خاتمی، عارف و روحانی و نیز جمعیت 20 میلیونی تغییر خواه و تحول خواه ایران کاری کردند تا این روز به روزی ماندگار در تاریخ ملت ایران ثبت شود. فارغ از ابعاد میمون و مبارک فرایند قبل و بعد انتخابات 24 خرداد 92، آنچه که در میان فعالان سیاسی به ویژه سیاسیون اصلاح طلب حائز اهمیت ویژه است این نکته است که انتخابات 24 خرداد 92 به نماد و نمود اتحاد و انسجام اصلاح طلبان و معتدلین جریان تحول خواه کشور تبدیل شد. اصلاح طلبان ثابت کرده اند هر جا و در هر برهه ای از زمان های تصمیم گیری و انتخاب های سرنوشت ساز زیر یک چتر جمع شده اند و بر مدار اتحاد و انسجام و همگرایی تمامی نیروهای خود حرکت کرده اند، نتیجه ای جز پیروزی حاصل نشده است. این همگرایی و اتحاد از دل تصمیمات و تدبیرهای بزرگ بزرگان اصلاح طلب و فداکاری و ایثار تمامی جریان ها و امیدواری بدنه ی اجتماعی اصلاحات به دست آمده و تا امروز ادامه داشته است.
حال پرسش این است؛ امروز تکلیف چیست و چه باید کرد؟ امروز که دولتی مستقر شده که سطح تعامل آن با اصلاح طلبان و جریان های اصلاح طلب به گونه ایست که اقتدار گرایان و تمامیت خواهان را دلواپس کرده و تعامل و هماهنگی که موجب شده تا عصبیت و عصبانیت دلواپسان به حدی برسد که دولت نوپای «تدبیروامید» را هر روز با بحرانی جدید مواجه سازند. دلواپسی که نه برای ملک و ملت بلکه برای مجلس و مقام است. حقیقت این است که آنها دلواپس و دل نگران ملت ایران نیستند، هراس عزیزان تندرو و افراطی در مجلس نهم از این است که صندلی های سبز رنگ ساختمان هرمی بهارستان دیگر برایشان پایدار نباشد.
در میان ترکها ضرب المثلی هست که می گوید: «عزیزیم گیدر بو گوزللیق، سنه ده قالماز» (عزیزم این زیبایی می رود و برای تو هم نمی ماند). یعنی مجلس نشینان این دوام و قوام صندلی های مجلس تا ابد همراه شما نخواهد بود و بالاخره با کردار و رفتاری که با دولت منتخب مردم دارید، یقینا پاسخ منفی ملت ایران در انتخابات سال 94 به سمت شما هم خواهد آمد.
ما همواره و از ابتدای تشکیل دولت یازدهم بارها و بارها ندای همکاری جریان اصلاح طلب با دولت را بدون سهم خواهی سر داده ایم و از کمک اصلاح طلبان با دولت گفته ایم. علاوه بر تمامی همراهی ها و همیاری ها و مقاومت و ایستادگی اصلاح طلبان با برنامه ها و اهداف دولت تدبیر و امید که ذکر یکایک آنها از حوصله این مقال خارج است، امروز و در این برهه بزرگترین و مهمترین کمکی که جریان اصلاح طلب می تواند به دولت داشته باشد این است که با تمام توان و نیروی خود بدنه ی اجتماعی هوادار دولت را به سمت انسجام، قوام بلند مدت و ساماندهی تشکیلاتی پیش ببریم. والاترین کمک اصلاح طلبان به دولت دکتر روحانی این می تواند باشد که در غیاب کارکرد واقعی احزاب در کشور و در روزگاری که هنوز نقش و تأثیرگذاری عمل حزبی در ایران نهادینه نشده است، اصلاح طلبان با ساز و کارهای نیمه حزبی و بر مبنای راهکارهای جبهه ای و جریان های فراگیر در مدت زمان باقیمانده تا انتخابات مجلس دهم از هر فرایندی که منجر به حفظ انسجام و همگرایی همه جانبه ی بدنه ی اجتماعی خود و سازمان رأی ایجاد شده در خرداد 92 می شود تبعیت کرده و این بدنه ی اجتماعی تحول خواه حامی دولت را که غاطبه ی آن همان بدنه ی اجتماعی همراه اصلاحات از دوم خرداد 76 تاکنون است را به نحو مطلوب و شایسته و با ساز و کارهای منطقی و معقول، منطبق بر حفظ امید و تداوم پیروزی های تغییر خواهان و اصلاح طلبان ساماندهی کرده و به سمت نیروهای یک پارچه و متحد سوق دهند.
حفظ انسجام و اتحاد بدنه ی اجتماعی هوادار دولت با مدیریت جریان های اصلی اصلاح طلب و بزرگان اصلاحات از جمله آقایان هاشمی، خاتمی و عارف بزرگترین و می توان گفت استراتژیک ترین کمک اصلاح طلبان به دولت محسوب می شود که از نتایج این اتحاد می توان به تشکیل مجلسی با اکثریت قوی و قدرتمند همسو با دولت تدبیر و امید و جلوگیری از ایجاد گسست و انشقاق در میان نیروهای اصلاح طلب و کانالیزه کردن فعالیت های سیاسی بدنه ی اجتماعی اصلاح طلبان در سراسر کشور اشاره کرد.
حفظ انسجام بدنه ی اجتماعی و سازمان رأی هوادار دولت که به جرأت می توان گفت کاملا منطبق بر بدنه ی اجتماعی اصلاحات است جز با توجه و تأکید بر حضور تمامی جریان های اصلاح طلب در صحنه و قرار گرفتن در زیر چتر اصلاحات و بها دادن به تمامی سطوح و ارکان این بدنه حاصل نمی شود. اگر بدنه ی اجتماعی اصلاح طلبان از شمالی ترین تا جنوبی ترین شهر کشور و از شرقی ترین تا غربی ترین شهر کشور با ساز و کار مشخص که قطعا بزرگان اصلاحات بر آن واقف هستند مورد توجه قرار گرفته و از تفرق نیروها در شهرها و شهرستان ها با حمایت جدی جلوگیری شود، سازمان رأی ثابتی به نفع سبد اصلاحات همواره در سطح کشور فعال بوده و اتفاقات ناخوشایندی مانند انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و یا انتخابات مجالس گذشته و نیز شوراهای دوم و سوم تکرار نخواهد شد.
صاحب این قلم که یکی از فعالین سیاسی شهرستانی هستم و بارها خطر دلسرد شدن بدنه ی اجتماعی و هواداران دولت و ناامیدی آنان و ایجاد انشقاق و گسست را لمس و حس کرده ام و اکنون این خطر را دوباره یاد آور شده و تأکید می کنم بدون توجه به هواداران دولت فعلی و کسانی که هر یک بخشی از بدنه ی اجتماعی اصلاحات هستند حتی در شهرها و شهرستانها و حتی بخشهای کوچک نمی توان به قوام و دوام فکری و عملیاتی این بدنه در سطح کشور امید داشت لذا تا دیر نشده عقلا و زعمای قوم کاری کنند این پتانسیل عظیم اجتماعی به سمت یکپارچگی تشکیلاتی و انسجام و سازماندهی حداقلی با هدف تأثیر گذاری برای مجلس دهم با سرعت و دقت پیش رود تا کاروان میلیونی هوادار هاشمی، خاتمی و روحانی با صلابت دائمی و با امید مسیرهای صعب العبور سپهر سیاست ایران را با همگرایی و وحدت طی کنند.
انتهای پیام