مصوبهی حذف بازنشستگان و چالشهای مدیریتی کشور
دکتر سید علی اکبر صفوی، استاد دانشگاه شیراز در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز دربارهی مصوبهی اخیر عدم بکارگیری بازنشستگان در مناصب دولتی در مجلس، نوشت:
اخیراً در شرایط پر تلاطم اقتصادی و سیاسی کشور شاهد تصویب قانون عدم بکارگیری بازنشستگان در مناصب دولتی در مجلس بودیم. گر چه این مصوبه هنوز تأیید شورای نگهبان را حاصل نکرده است و ممکن است به مرحله نهایی نرسد ولی بنظرم تأمل در بحثهای زیر هم در این مورد و هم برای سایر اقدامات مجلس و وزارتخانهها و سازمانهای مختلف مفید باشد.
1 . شک نیست که مدیر پروری و استفاده هوشمندانه از مدیران جوان میتواند نقشهای تحولی در پیشرفت هر کشوری داشته باشد. اما در هیچ کشور توسعه یافتهای و بر اساس هیچ منطق علمی اقدامات و تغییرات پر سرعت در ساختار مدیریتی یک کشور پذیرفتنی نیست. اساساً در نظام طبیعت هم تغییرات سریع و یا ناگهانی چیزی جز شوک و بهم ریختگی را موجب نمیشود. بنابراین اقدامات باید بر اساس روشهای علمی و با برنامه ریزی باشد. مرحوم اقبال لاهوری در شعری میگوید:
شهرت افرنگ نه از لا دینی است
نی فروغش از خط لاتینی است
شهرت افرنگ از علم و فن است
از همین آتش چراغش روشن است.
به عبارتی، بیشترین هنر و عامل موفقیت کشورهای توسعه یافته در تفکر عمیق و علمی و برنامه ریزی تدریجی و واقعگرایانه آنهاست. و برعکس در کشورهای توسعه یافته بیشترین تغییرات ناگهانی و برنامه ریزیهای غیر همهجانبهنگر و غیر واقعگرایانه را شاهد هستیم.
2 . از سوی دیگر ساختار حکومتی ما خود بنحوی است که بیشترین تصمیمات کلان و سرنوشت ساز کشور توسط شوراها و جمعیتهایی گرفته میشود که بسیاری از آنها در سنهای بالای ۸۰ سال یا نزدیک به آن هستند. این حرف لزوماً به معنی خوب یا بد بودن نیست بلکه بیان واقعیتهاست. گر چه حتی مولای ما علی (ع) در حدود سن شصت سالگی در نامهای به فرزند بزرگ خود امام حسن (ع) از احتمال اینکه بدلیل این سن و سال در برخی تصمیمات محافظه کاری کند ابراز نگرانی میکند، که این خود نوعی تأمل و دقت را میطلبد.
۳. در این شرایط حساس کشور که شاید بدترین تلاطمهای اقتصادی و سیاسی تاریخ بعد انقلاب را در حال تجربه کردن هستیم، تصویب نهایی این قانون اگر موجب جوانگرایی در همهی ارکان و بخشهای حکومت شود و این عمل با یک ضرب العجل یک تا دو ساله و همراه یک برنامهی عملیاتی هوشندانه انجام گیرد بنظرم من هم بسیار خوب و اثر بخش است.
اما اگر قرار است تنها به بخشهای مهمی از دولت و خصوصاً تغییرات مثلاً حدود ۱۵ استاندار و آنهم در یک اقدام با عجله پس از تصویب قانون بیانجامد قطعاً یکی از بدترین و منفورترین قوانینی خواهد بود که آیندگان از ان نام میبرند و از علت و چرایی این تصمیم سوالها خواهند کرد. اینکه مثلاً چرا اینقدر عجولانه باید اجرا شود؟ یا چرا فقط این بخش حکومت؟ یا چرا در این زمان حساس و پر تلاطم اقتصادی و سیاسی؟
آیا اصلاً ضعف علمی موجب این تصمیم شده یا غرض ورزی خاصی بوده است و یا مستندات علمی کارشناسی این تصمیم کجاست؟ یا اینکه آیا سایر قوانین جذب کشور ظرفیت جوانگرایی مدیریتی متعاقب آنرا دارد؟ آیا فاصلهی منطقی بین تفکرات و نوع نگرش مدیران جوان و مسوولین شوراها و سیاستهای کلان کشور که اغلب دارای سنین بسیار بالا هستند وجود دارد؟ و اگر ندارد خود بحران جدیدی را شکل نمیدهد؟ و امثال اینها.
۴. بطور خلاصه بنظر اینجانب گرچه اساس جوانگرایی در سطوح مدیریتی و تصمیم گیریهای مختلف کشور ضروری است لیکن اگر برخی نکات از جمله موارد زیر دقت نشود، چیزی جز بهم ریختگی و بحرانهای جدید برای کشور به ارمغان نخواهد آورد:
الف) اعمال این جوانگرایی به همهی بخشهای حکومت بدون استثنا (البته با درجه بندی متناسب آن).
ب) اعمال یک برنامهی زمانبندی عملیاتی برای اجرای آن نه به شکل عجولانه و بلکه بصورتی منطقی و مثلاً با فرصت یک تا دو ساله.
ج) تصحیح و تکمیل سایر قوانین ایجاد فرصت مدیریتی برای جوانترها که در حال حاضر دارای مشکلات متعددی است و نیز افزایش برنامههای تربیت مدیران جوان و کارآزموده.
د) ایجاد تمهیدات لازم جهت استفاده از تجارب ارزشمند مدیران موفق بازنشسته در قالب مجامع مشورتی یا حضور کم تعداد در مجامع تصمیم گیری مدیران جوانتر و یا امثال این برنامهها. مطالعهی دقیقتر روشها در کشورهای توسعه یافته میتواند راهگشا باشد.
بهر حال یادمان باشد که کشور در شرایط حساس موجود به شدت به ثبات مدیریتی و در عین حال خرد جمعی و نگاه علمی و وحدت همهی اقشار جامعه نیاز دارد و حرکتهای غیر آن آثار بحرانی بیشتر بجای کارامدی را موجب خواهند شد.
انتهای پیام