تندروها دلواپس «علی آقا»
به گزارش انصاف نیوز، مطهره شفیعی در آرمان : نگران هستند و باید حق را به آنها داد که نگران باشند. هر شکست تبعاتی دارد که باید جوانمردانه آن را پذیرفت؛ درد برخی شکستها مضاعف است یعنی نه تنها شکست در رسیدن به یک کرسی قدرت را تجربه میکنند بلکه شاهد خداحافظی و اسبابکشی اعضای محوری خود از اردوگاه هستند که این، فضا برای آنها رنجآور است. در چنین شرایطی برخی سکوت میکنند مانند جبهه پیروان خط امام و رهبری و به انتخاباتی دیگر میاندیشند تا شاید اینبار بتوانند اقبال عمومی را به نفع خود تغییر دهند. برخی دیگر درد سومی علاوه بر دو درد قبلی دارند چون مصداق «از اینجا رانده و از آن جا مانده» هستند. نه اصولگرایان تمایلی به پذیرششان دارند و نه خودشان برنامهای برای موفقیت متصور میشوند. اما گروه سومی هم هستند که درمان خود را در هجمه و اتهامزنی به رقیب معنا میکنند بدین صورت که سعی دارند با معطوف کردن اذهان عمومی به موضوع فرعی، اول اینکه شکست خود را پنهان و دوم اینکه با تخریبهایشان از محبوبیت رقیب کم کنند اما تمام این موارد دلیلی برای گرایش بزرگان و عقلای اردوگاه اصولگرایی به طیف دیگر نیست.
شتابزدگی و انتشار تحسین بهجای تقبیح
اکنون آنها از ارتباط رئیس مجلس با اصلاحطلبان گلایه دارند و این ترس را دارند که نکند لاریجانی هم روزی مانند ناطق نوری رخت خروج از اردوگاه اصولگرایی را بر تن کند. برای نگرانی خود هم دلایلی دارند. مثلا فارس نوشته است: «اصلاحطلبان حالا دیگر علی لاریجانی را چهره محبوب خود لقب میدهند، میگویند دیگر «اصولگرای میانهرو» شده است و باید از او در برابر اصولگرایان تندرو دفاع هم کرد.» آنچه این خبرگزاری اصولگرا نوشته است در تحسین عملکرد اصلاحطلبان است اما آنها به اشتباه تصور کردند نکته منفیای درباره رقیب منتشر کردهاند چراکه حمایت اصلاحطلبان از اصولگرایان میانهرو نشانه منش جوانمردانه آنهاست یعنی برای آنها گستردهشدن فضای اعتدال و میانهروی حتی اگر رقیب پیشرو آن باشد، از اهمیت زیادی برخوردار است. برای اصلاحطلبان تفاوتی ندارد که فرد یا جریانی که درصدد حاکمکردن فضای مطلوب و مورد طلب جامعه در کشور است یکی از سران اردوگاه خودشان است یا میانهرویی از اردوگاه رقیب بلکه همانطور که بارها اعلام کردهاند منافع ملی برای آنها بیشترمورد توجه است.
تعجب از مشی اخلاقی اصلاحطلبان!
نکته جالب اینجاست که رسانههای اصولگرا نتوانستند از کنار تقبیح نسبت دیکتاتور به رئیس مجلس از سوی اصلاحطلبان عبورکنند؛ چنانکه نوشتند: «یکی از نمایندگان، اقدام هیاترئیسه در موضوع انتخاب عضو ناظر مجلس در هیات نظارت بر مطبوعات را دیکتاتوری خواند، تقریبا همه روزنامههای اصلاحطلب تیتر یکشان را به «علیآقا» اختصاص دادند و دفاع از رئیس اصولگرای مجلس.» علی لاریجانی را علیآقا خطاب میکنند تا بگویند دوستش دارند و نباید با آنها قهر کند اما واقعا برخی اصولگرایان چه تعریفی از اخلاق دارند؟ شاید برخی از آنها به این روش عادت کرده و با آن خو گرفتهاند که اکنون دفاع اصلاحطلبان از اصولگرایی که به ناحق مورد خطاب ناپسندی قرار گرفته است را برنمیتابند و حمایت اصلاحطلبان از علی لاریجانی را در جهت منافع خود ترجمه میکنند. اگر چنین باشد لازم است برخی اصولگرایان بار دیگر کتب اخلاق سیاسی را مرور کرده و از نیروهای باسابقه خود سوال کنند جایگاه اخلاق در سیاستورزی کجاست؟ البته شاید برخی اصولگرایان از بیان جملات ناروا به علی لاریجانی در مجلس هدفی را دنبال میکردند که پس از عملکرد اخلاقی اصلاحطلبان، نتوانستند به اهداف خود برسند!
شبیهسازی اختلافات اردوگاهی
نکته جالب اینجاست که برخی اصولگرایان تصور میکنند اصلاحطلبان برای داشتن لیست انتخاباتی قوی به سمت علی لاریجانی گرایش پیدا کردهاند که این تفکر اشتباه نشات گرفته از اختلافات داخلی آنهاست و فکر میکنند اصلاحطلبان هم همانند آنها از نعمت وحدت و داشتن رهبری سیاسی بینصیب هستند! اما این تصور اشتباهی است و پاسخ آنها را باید در یک جمله نگاشت که «اخلاق برای اصلاحطلبان اولویت هر فعالیتی است.» واضح است که سهم زیادی از علت به میان کشیدن موضوع جذب لاریجانی از سوی اصلاحطلبان پنهانکردن اختلافات داخلی اصولگرایی است اما باید بدانند جامعه فهیمتر از آن است که اسیر چنین صحنهآراییهایی شود.
ترفند کهنه مظلومنمایی
حالا که اصولگرایان در اجرای هر حربهای به بنبست میرسند یادشان میآید که آیتا… هاشمی و علی لاریجانی در یک مقطع در مشهد حضور داشتند و با یکدیگر دیدار نیز داشتند. اینها که سالها هر اقدامی از سوی آیتا… هاشمی را مورد هجمه قرار میدادند اینبار برای رسیدن به هدف خود به مظلومنمایی میپردازند و مینویسند: « بدونشک یکی از نقاط اشتراک علی لاریجانی با هاشمیرفسنجانی و اصلاحطلبان این است که هاشمیرفسنجانی نیز روزگاری زیر تیغ تیز هجمه اصلاحطلبان قرار داشت ولی امروز از سوی همین جریان، پیشوای اعتدالی لقب میگیرد.» این روش مظلومنمایی روشی منسوخ شده است اما ظاهرا برخی اصولگرایان تندرو چارهای جز زیر سوالبردن اعتبار خود ندارند!
در نهایت…
« بدون شک یارگیریهای ناموفق اصلاحطلبان از میان اصولگرایان – چه اصولگرایان سنتی مانند ناطق نوری و چه اصولگرایانی مانند لاریجانی- برای اصلاحات گران تمام خواهد شد و بدنه اجتماعی این جریان بعدها سرخوردگی حاصل از این رویداد را تجربه میکند، اما در این باره عملکرد لاریجانی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. باید دید آیا لاریجانی نیز به سرنوشتهاشمیرفسنجانی تن خواهد داد یا با درک موقعیت خود در میان اصولگرایان، اصلاحطلبان را بیش از پیش در یارگیریهای خود از میان اصولگرایان سرگردان خواهد کرد.» آنچه اصولگرایان نتیجه گرفتهاند واضحترین بخش هراس آنهاست به نحوی که میخواهند دلهره خود را به اصلاحطلبان تزریق کرده و بگویند آینده خوبی در انتظار آنها نیست! اما خندهدار است که نمیدانند هر آنچه داشتند در سالهای اخیر رو کرده و چنین شیوههایی برای جریان اصلاحات تنها در حد یک سرگرمی و سوژه برای ارزیابی کاهش قدرت رقیب ارزش دارد. اصلاحطلبان بهخوبی آگاه هستند علی لاریجانی یک اصولگراست و دعوت او به اردوگاه اصلاحطلبی منطقی نیست اما به این مهم نیز واقفند که باید از نیروهای میانهرو در هر اردوگاهی حمایت شود چراکه کشور 8سال از تندرویها ضربههایی خورد که برخی از آنها زمان زیادی برای جبران نیاز دارد.
انتهای پیام