اروپا، ایران و دغدغه امنیت در اقتصاد لیبرالیستی
«مینا ورشوچی»، کاربر توییتر با عنوان «تحلیلگر اقتصادی»، در رشته توییتی نوشت:
«اروپا، ایران و دغدغه امنیت در اقتصاد لیبرالیستی
در نوشته زیر سعی بر آن شده است که از نگاهی دیگر به مناسبات اقتصادی در روابط بین المللی پرداخته شود.
پس از اختصاص بخشی از بسته ارزی 50 میلیون یورویی از سوی اروپا در حوزه بخشی خصوصی , محیط زیست و مبارزه با مواد مخدر هیاهوی زیاد شکل گرفت; از هر طیفی در قشر روزنامه نگاران , فعالین سیاسی و رسانه ای یکصدا شدند که چرا این عدد مقداری ناچیز است و حتی برخی شروع به محاسبه های همیشگی پوپولیستی مانند اینکه این عدد پول خرد ایران هم نیست که این موضوع را تخطئه کنند.حرف از وقاحت اروپا زدند که ایران را تحقیر کرده است.که میتوان گفت این برداشت ها و توجه به عدد و رقم ها تنها ساده انگاری است.
یک روز پس از اختصاص این پول, امریکا برآشفت و این بسته را در چنین زمانی یعنی 2ماه قبل از شروع تحریم های یک جانبه امریکا, آدرس غلط دادن به ایران و سیگنال مثبت از طرف اروپایی دانست چیزی که در داخل سطحی نگری شده بود و مطابق معمول وسیله ی حمله به وزارت امورخارجه.
بحث مهم در این رابطه کانال انتقال پول و مقصد پول بود
یعنی دو بحث مهم که ایران در پی آنست که همچنان از برجام سود ببرد.
اول روابط بانکی
دوم FATF
این پالس مثبت به خوبی نشان داد اروپا برنامه ای مدون برای حضور در برجام و ادامه کار دارد.
در همین رابطه وزیر دارایی فرانسه خبر مهمی داد: “ما در کنار آلمان مصمم هستیم که بر روی یک ابزار تأمین مالی اروپایی یا فرانسوی-آلمانی کار کنیم؛ ابزاری که ما را از تحریمهای فرا سرزمینی ایالات متحده حفظ کند.
این ابزار سیستمی است که بانک های مرکزی این کشورها رابا بانک مرکزی ایران مرتبط میکند و کانال مهمی برای انتقال یورو فراهم میکند واز طرفی این نگرانی را درجامعه از بین میبرد که ایران دسترسی به منابع ارزی خود ندارد ودر بحث روانی جامعه رابه این موضوع میرساند که نگران کمبود ارز نباشند
اما مستلزم آنست که ایران لوایح الحاق به FATF را تصویب کند .کاری که دولت و بخش خصوصی به دنیال ان هستند ولی بخشی از حاکمیت هنوز بر عدم عضویت تاکید دارند.
در سال 2012 به توصیه های FATF بندی اضافه شد تحت عنوان مبارزه با تامین مالی اشاعه سلاح های کشتارجمعی که در توصیه 7 دیده میشود. ایران وقتی موضوع PMD را حل کرده است و به برجام پایبند بوده است لزومی ندارد نگران چنین بندهایی باشد.
اما سوال این است که چرا برای اروپا ماندن در برجام مهم است و برای ان تلاش میکند؟
استفاده مداوم مسئولین اروپایی از مفاهیم صلح و امنیت در کنار برجام شاهد این مدعاست که اروپا دغدغه امنیتی دارد.
مکرون یک روز قبل از رفتن روحانی به مجلس در سخنانی میگوید فرانسه دیگر نمیتواند برای تامین امنیتش به آمریکا متکی باشد.این به عهده کشورهای اروپایی است که مسئولیت تامین امنیت را بپذیرند و اضافه کرد که او پیشنهادی را برای تقویت نقش اروپا در حفظ امنیت مطرح خواهد کرد.
مکرون گفت که کار در این زمینه آغاز شده و تقویت توان دفاعی اروپا هیچوقت با چنین سرعتی پیشرفت نکرده است. و ادامه داد ,اروپا درباره تعهد دونالد ترامپ به ناتو و تامین امنیت اروپا نگران است.روحانی نیز در مجلس از اتمام حجت با او و راه سوم میگوید ادرصورتی که منویات ایران حاصل نشود.
مرکل پیشتر در واکنش به صحبتهای وزیر امور خارجه آلمان مبنی بر نظامهای مستقل پرداخت مالی برای ایران , این موضوع را به بحث تروریسم مرتبط دانست و به سردی برخورد کرد.این پیام روشنی برای ایران است که باید FATF تصویب شود.
دولت ایران به خوبی دغدغه امنیتی اروپا را درک کرده است ,سخنان وزیر کشور ایران مبنی بر اینکه اگر ایران چشم های خود را به مرزهای شرقی خود ببندد چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ یعنی اینکه
ترانزیت مستقیم مواد مخدر به اروپا و موج جدید مهاجرت غیرقانونی کشورهای شرقی ایران به سمت اروپا.
اروپا از جانب روسیه تحت فشار تهدیدهای امنیتی است.ردپای روسیه در مناقشات اسپانیا و برگزیت در جهت تجزیه اروپا و از بین بردن اتحادیه و حمایت از احزاب راستگرا در اروپا مانند انچه که در ایتالیا شاهد بودیم مصدق این حرف است و اروپا نمیخواهد ایران را نیز در این بازی از دست بدهد.
در جریان سفر دکتر روحانی به سوئیس و اتریش شاهد شیطنت جریان های مخالف ایران در اروپا بودیم که وانمود کنند ایران در اروپا به دنبال ترور و ناامنی است.حتی پس از اخرین مکالمه تلفنی مکرون و روحانی, اخباری مبنی بر هشدار فرانسه به دیپلماتهایش در عدم سفر غیرضروری به ایران منتشر شد، که از سوی دو طرف تایید یا تکذیب نشد .خبرگزاری رویترز علت را اقدام ایران در بمب گذاری در پاریس و تغییر رفتار ایران نسبت به فرانسه دانست!
این اتفاقات بدلیل آن رخ میدهد که مخالفان ایران بتوانند بر نظر اروپا تاثیر بگذارند چون اروپا فهمیده است بعد از تجربه سوریه و عراق , ایران تنها کشوری بوده است که توانسته در بحث مقابله با تروریسم به امنیت اروپا کمک کند اما عملکرد ائتلاف عربی صهیونیستی از این بابت مردود شده است.
به دلیل دغدغه امنیتی اروپا ,اقتصاد ایران نیز برای اروپا مهم شده است اما نظام مبتنی بر اقتصاد ازاد در اروپا این قدرت اجبار به فعالین اقتصادی را در جهت فعالیت در ایران را ندارد؛ پس اتحادیه برای نشان دادن تصمیم خود, قانون مسدودسازی را تصویب میکند تا نقش خود را مهم نشان دهد.
در همین زمینه
در کتاب
Gilpin, R 2009,
Routledge handbook of international political economy as a global conversation,
میخوانیم: ’در شرایط ناپایدار اقتصادی بعید است که سیستم های امنیتی باثبات, برای مدت زمان طولانی دوام بیاورند.‘
بر همین اساس اتفاقات اخیر در ایران (دی 96 و مرداد 97) نشان داد که ادعای امریکا مبنی بر عدم تغییر نظام دروغ است.و اروپا در جهت حفظ نظام گام بر میدارد.
سوزان استرنج از پیشگامان اقتصاد بین الملل و ارتباط ان با روابط بین الملل است او در کتاب
A Critique of Regime Analysis , in International Organization,1982
مینویسد: ’اروپایی هایی که نگران مسائل راهبردی و امنیتی هستند معمولا همانهایی نیستند که درباره ی ساختارهای تاثیرگذار بر توسعه ی اقتصادی ,تجارت و پول , یا درباره ی چشم اندازهای مناطق یا بخش های خاصی قلم میزنند.‘
در همین رابطه دامبروسکی در کتابی تحت عنوان
The political Economy of International Security,2005
نیز میگوید: ’تفکیک سیاست خارجی و بررسی های سنتی امنیت از اقتصادسیاسی ,در اسناد و گزارش های رسمی سیاستگذاری کنار گذاشته شده است و این مفاهیم بایکدیگر مرتبط است.‘
این را برای آن دسته از تحلیلگرانی میگویم که میپرسند چرا ادعا میکنم تحلیل استراتژیک رفتار اروپا بر اساس مناسبات امنیتی در رابطه با ایران درمقابل روابط اقتصادی صرف با امریکا اولویت پیدا کرده است.
اما این نگرشی امنیتی در اروپا ریشه در تاریخ نگاه اقتصادی دارد.در اقتصادلیبرالی این امنیت است که مهم است
لیبرالها اعتقاد دارند که اقتصاد با ثباتی که چرخ ان به خوبی بچرخد برای امنیت سیاسی بویژه در معنای سنتی ان اهمیت کلیدی دارد زیرا تنها چنین اقتصادی میتواند بودجه ای راتامین کند.
زیرا تنها چنین اقتصادی میتواند بودجه ای را تامین کند که یک دولت برای تهیه نیاز های خود به ان تکیه کند.پس ثبات بسیار مهم جلوه میکند.
در نگرش لیبرالیستی فرض بر آن است که یکی از روش های مهم بیشینه سازی مطلوبیت یا همان (utility maximization) , برقراری توازن بین کالاها و خدمات است.میتوان نتیجه گرفت که عالیترین هدف , بیشینه سازی مطلوبیت و دستاوردهاست و راه کلی دستیابی به آن , برقراری توازن بین کالاها و خدمات است.
در این صورت این میتواند به اشتیاق برای یک اقتصاد مولد , باثبات و بی خطر و نظام بازار هویدا گردد.
لیبرالیسم طرفدار اندیشه بازی با حاصل جمع مثبت(positive-sum-game) است یعنی مادامی که اکثر افراد و گروهها بتوانند قصد خودشان برای مطلوبیت جویی و بیشینه سازی دستاوردهایشان را در چارچوب نظام اقتصادی عملی کنند خواهان حفظ آن هستند.
و نتیجه مستقیم علاقه مندی به ثبات سیاسی , امنیت سیاسی خواهد بود.
لیبرالیسم ثبات اقتصادی را نیروی پیش برنده ای میداند که مستقیما به امنیت سیاسی راه میبرد.
چنین چیزی در دو سطح مختلف رخ میدهد
Gilpin, R 2009
اول سطح داخلی, که اعتقاد بر اینست که امنیت و شکوفایی اقتصادی به امنیت سیاسی منجر میشود;
بازخورد اقتصادی فراوان و رفاه اقتصادی , مشروعیت نظام سیاسی را تقویت میکند و انگیزه ی بی ثباتی سیاسی را از بین میبرد.
در سطح بین الملل , تجارت و تبادلات بازاری مروج همکاری میان دولتهاست و جنگ را از نظر اقتصادی نامطلوب میسازد زیرا این نگاه را ایجاد میکند که فرصت دادوستد اقتصادی را از بین میبرد و از طرفی هزینه های جنگ را بر کشور تحمیل میکند.
مثال معروفش بحران سیاسی 1929 در امریکاست که اندکی بعد در کل دنیا فراگیر شد و منجر به رشد تفکرات نازیسم و فاشیسم در اروپا شد و اسیا دولت ژاپن را انچنان ملی گرا.
در اینجا یک تئوری مطرح میشود و ان صلح مردم سالارانه یا (Theory of Democratic Peace) است که به دنبال تبیین علل ریشه ای جنگ نیست بلکه سعی در تعیین انگیزه های مشترک برای پرهیز از جنگ دارد.
Doyle,M 1986,Liberalism and World politics.
در رساله (صلح ابدی) , کانت به این موضوع اشاره دارد که دولت های ملی تحت هیچ شرایطی نباید در امور دیگر دولتها دخالت کند , چیزی که تئوری صلح مردم سالارانه میگوید مردم سالاری ها میلی به درگیر شدن در جنگ با سایر مردم سالاری ها ندارند.
و این موجب میشود هرچه که یک منطقه مردم سالارتر باشد جنگ دور از ذهن تر شود.
Macmillan,J 2004 Liberalism and the Democratic Peace
چیزی که در خاورمیانه نمیبینیم.
هرچه همگرایی بین المللی مالی بیش تر شود بانکداران از مخاطره بیزارترند و به امنیت علاقه مندتر میشوند و این نقش نوعی عامل منصرف کننده سیستمی از به راه انداختن جنگ است که ارتباط مستقیم با بزرگی و اهمیت بازارهای مالی جهان دارد
Kirshner,J 2007 Financial Caution on the Road to war
چنانکه ریپسمن معتقد است گروههای نفوذ مردم سالاری که منافع تجاری دوجانبه یا بین المللی چشمگیری داشته باشند حکومت را زیر فشار میگذارند تا از هر چیزی که بتواند این منافع را به خطر اندازد دوری جوید.
نامه بخش خصوصی در ارتباط با لزوم تصویب FATF نیز در همین رابطه ارزیابی میشود.»
انتهای پیام
در راستای فشار بیش تر بر دولت، FATF تصویب نخواهد شد. شاید برنامه ای برای تصویب این لایحه ها در شرایط پسا روحانی (وقتی که دیگر دیر است) وجود داشته باشد ولی هم اکنون عزمی نیست.